کفش چرخک دار، کفش بلبرینگی، اسکیتینگ، اسکتینگ، کفش بلبرینگ دار، اسکیت کردن
roller skate
کفش چرخک دار، کفش بلبرینگی، اسکیتینگ، اسکتینگ، کفش بلبرینگ دار، اسکیت کردن
انگلیسی به فارسی
اسکتینگ، کفش بلبرینگ دار، اسکیت کردن
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: roller-skating (n.)
مشتقات: roller-skating (n.)
• : تعریف: a shoe, or frame fitting over a shoe, with four small rollers or wheels, designed for skating on a hard surface.
• shoe with wheel on the bottom used for skating; skate on roller skates
roller-skates are shoes with four small wheels on the bottom.
if you roller-skate, you move over a flat surface wearing roller-skates.
glide about on roller skates
roller-skates are shoes with four small wheels on the bottom.
if you roller-skate, you move over a flat surface wearing roller-skates.
glide about on roller skates
مترادف و متضاد
shoe with rollers
Synonyms: in-line skate, Rollerblades [tm]
جملات نمونه
1. The craze for roller skating spread throughout the U. S.
[ترجمه ترگمان]شور و شوق برای اسکیت سواری در سراسر آمریکا پخش شد اس
[ترجمه گوگل]اسطوره غلتکی در سراسر U S
[ترجمه گوگل]اسطوره غلتکی در سراسر U S
2. Children like roller skating.
[ترجمه ترگمان] بچه ها مثل اسکی روی اسکیت
[ترجمه گوگل]کودکان مانند اسکی روی غلتک
[ترجمه گوگل]کودکان مانند اسکی روی غلتک
3. Roller blades are a new breed of roller skates.
[ترجمه ترگمان]رولر blades یک گونه جدید از کفش های اسکیت باز هستند
[ترجمه گوگل]تیغه غلتکی نسل جدیدی از اسکیت غلتک است
[ترجمه گوگل]تیغه غلتکی نسل جدیدی از اسکیت غلتک است
4. He loves roller skating.
[ترجمه ترگمان] عاشق اسکیت roller
[ترجمه گوگل]او اسکیت غلتکی را دوست دارد
[ترجمه گوگل]او اسکیت غلتکی را دوست دارد
5. In-line skating is not to be confused with roller skating.
[ترجمه ترگمان]اسکیت بازی با اسکیت بازی با اسکیت بازی در نمیاد
[ترجمه گوگل]اسکیت در خط با اسکیت غلتکی اشتباه گرفته نمی شود
[ترجمه گوگل]اسکیت در خط با اسکیت غلتکی اشتباه گرفته نمی شود
6. In-line skates are more maneuverable than regular roller skates.
[ترجمه ترگمان]کفش های پاشنه بلند به صورت - تر از کفش های اسکیت باز معمولی به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]اسکیت های درون خطی مانور بیشتری نسبت به اسکیت های غلتکی معمولی دارند
[ترجمه گوگل]اسکیت های درون خطی مانور بیشتری نسبت به اسکیت های غلتکی معمولی دارند
7. She follows a man on roller skates and disappears off round Oxford on her own.
[ترجمه ترگمان]او یکی از مردان را تعقیب می کند که با اسکیت روی اسکیت بازی می کند و در اکسفورد خودش ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]او به دنبال مردی روی اسکیت های غلتکی است و از آکسفورد دور است
[ترجمه گوگل]او به دنبال مردی روی اسکیت های غلتکی است و از آکسفورد دور است
8. A couple of middle-aged men with bluish legs were roller skating along the middle of the road.
[ترجمه ترگمان]دو مرد میانسال با پاهای مایل به آبی در وسط جاده اسکیت بازی می کردند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر مردان میانسال که دارای پاهای بلوط بودند، اسکیت غلتکی در وسط جاده بودند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر مردان میانسال که دارای پاهای بلوط بودند، اسکیت غلتکی در وسط جاده بودند
9. She has taken to roller skates to speed up her travel in New York.
[ترجمه ترگمان]او برای سرعت بخشیدن به سفر خود در نیویورک از کفش های پاشنه بلند استفاده می کند
[ترجمه گوگل]او به اسکیت های غلتکی برای رسیدن به سفر خود در نیویورک اقدام کرده است
[ترجمه گوگل]او به اسکیت های غلتکی برای رسیدن به سفر خود در نیویورک اقدام کرده است
10. Yes, I used to roller skate; now I ice skate.
[ترجمه ترگمان] آره، من اسکیت می کردم حالا اسکیت بازی می کنم
[ترجمه گوگل]بله، من به اسکیت غلتک استفاده می کردم؛ در حال حاضر من اسکیت روی یخ
[ترجمه گوگل]بله، من به اسکیت غلتک استفاده می کردم؛ در حال حاضر من اسکیت روی یخ
11. Scooter, Finger Scooter, Finger Skateboard, Roller Skate, Snow Board. Toy and Games.
[ترجمه ترگمان]Scooter، انگشت انگشت، انگشت انگشت، Roller Skate، تخته برفی اسباب بازی و بازی ها
[ترجمه گوگل]روروک مخصوص بچه ها، اسکوتر انگشت، اسکیت بورد انگشت، اسکیت غلتکی، تخته برف اسباب بازی و بازی ها
[ترجمه گوگل]روروک مخصوص بچه ها، اسکوتر انگشت، اسکیت بورد انگشت، اسکیت غلتکی، تخته برف اسباب بازی و بازی ها
12. The first patent ever taken out on a roller skate was for an in-line skate in 181
[ترجمه ترگمان]اولین اختراع ثبت شده بر روی یک اسکیت روی یخ برای یک اسکیت سرعت در ۱۸۱ قرار داشت
[ترجمه گوگل]نخستین اختراع بر روی یک اسکیت غلتکی برای یک اسکیت در خط در سال 181 آغاز شد
[ترجمه گوگل]نخستین اختراع بر روی یک اسکیت غلتکی برای یک اسکیت در خط در سال 181 آغاز شد
13. It is against the law to roller skate without notifying the police.
[ترجمه ترگمان]این برخلاف قانون اسکیت سواری بدون اطلاع دادن به پلیس است
[ترجمه گوگل]در برابر قانون اسکلت غلتکی بدون اطلاع پلیس است
[ترجمه گوگل]در برابر قانون اسکلت غلتکی بدون اطلاع پلیس است
14. Everybody can roller skate in the park.
[ترجمه ترگمان] همه میتونن تو پارک اسکیت بازی کنن
[ترجمه گوگل]همه می توانند اسکیت غلتکی در پارک داشته باشند
[ترجمه گوگل]همه می توانند اسکیت غلتکی در پارک داشته باشند
15. And of course, the roller skate should experience at least one playing season.
[ترجمه ترگمان]و البته اسکیت باز هم باید حداقل یک فصل بازی داشته باشد
[ترجمه گوگل]و البته، اسکیت غلتک باید حداقل یک فصل بازی را تجربه کند
[ترجمه گوگل]و البته، اسکیت غلتک باید حداقل یک فصل بازی را تجربه کند
پیشنهاد کاربران
a special boot with four wheels fixed under it, used for skating on hard surfaces
اسکیت سواری
اسکیت غلتکی
کلمات دیگر: