(امریکا - خودمانی)، مسخره بازی، کار خنده دار، وسیله ی جلب توجه، چشمگیره، فوت و فن
shtick
(امریکا - خودمانی)، مسخره بازی، کار خنده دار، وسیله ی جلب توجه، چشمگیره، فوت و فن
انگلیسی به فارسی
(آمریکا - عامیانه) ویژگی، فوت و فن
shtick
(آمریکا - عامیانه) مسخره بازی، کار خندهدار
(آمریکا - عامیانه) وسیلهی جلب توجه، چشمگیره
انگلیسی به انگلیسی
• trick, ploy, gimmick (yiddish)
جملات نمونه
1. She has a one-note shtick which is sometimes cute, never clever, and after a while, grating.
[ترجمه ترگمان]یک صندلی که گاهی بامزه است، گاهی بامزه است، هرگز باهوش نیست، و بعد از مدتی، پنجره را باز می کند
[ترجمه گوگل]او دارای یک یادداشت است که گاهی اوقات ناز و هرگز هوشمندانه است و بعد از مدتی گریت می دهد
[ترجمه گوگل]او دارای یک یادداشت است که گاهی اوقات ناز و هرگز هوشمندانه است و بعد از مدتی گریت می دهد
2. But is this in danger of becoming shtick?
[ترجمه ترگمان]اما این در معرض خطر کردنه؟
[ترجمه گوگل]اما آیا این در معرض خطر است؟
[ترجمه گوگل]اما آیا این در معرض خطر است؟
3. That's not my shtick.
[ترجمه ترگمان] این شوخی های من نیست
[ترجمه گوگل]این حرف من نیست
[ترجمه گوگل]این حرف من نیست
4. Enhancing your shtick – Find ways to improve upon your trading approach, make sure that you have the tools to make the trades, and work with a mentor to help you improve your trading skills.
[ترجمه ترگمان]بهبود راه ها - یافتن راه هایی برای بهبود رویکرد تجاری خود، اطمینان حاصل کنید که ابزارهایی برای ایجاد کسب وکار و کار با یک مربی برای کمک به شما در بهبود مهارت های تجاری خود دارید
[ترجمه گوگل]افزایش شیار خود - پیدا کردن راه هایی برای بهبود رویکرد تجاری خود، مطمئن شوید که شما ابزار برای ایجاد معاملات، و کار با مربی برای کمک به بهبود مهارت های تجاری خود را
[ترجمه گوگل]افزایش شیار خود - پیدا کردن راه هایی برای بهبود رویکرد تجاری خود، مطمئن شوید که شما ابزار برای ایجاد معاملات، و کار با مربی برای کمک به بهبود مهارت های تجاری خود را
5. Admittedly, that androgynous waistcoat and tie shtick, based on Diane Keaton's own wardrobe of vintage menswear, looks a little clunky now.
[ترجمه ترگمان]این هم درست است، این جلیقه androgynous و شوخی های احمقانه، مبتنی بر کمد لباس کهنه دیانا کیتون، یک little کوچک به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]به راستی، این جلیقه و کراوات شلوار زنانه و براق، بر اساس کمربند شخصی دیان کیونون، لباس مردانه پرنعمت، به نظر می رسد در حال حاضر کمی
[ترجمه گوگل]به راستی، این جلیقه و کراوات شلوار زنانه و براق، بر اساس کمربند شخصی دیان کیونون، لباس مردانه پرنعمت، به نظر می رسد در حال حاضر کمی
6. Shtick owned the Davis Cup for Germany, but announced his retirement in 199 aged 2
[ترجمه ترگمان]Shtick صاحب جام دیویس برای آلمان شد، اما در سن ۱۹۹ سالگی بازنشستگی خود را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]شیک متعلق به جام دیویس برای آلمان بود، اما بازنشستگی خود را در 199 سالگی اعلام کرد
[ترجمه گوگل]شیک متعلق به جام دیویس برای آلمان بود، اما بازنشستگی خود را در 199 سالگی اعلام کرد
7. Her shtick is similar to that of Burck's — strolling the streets of Times Square with her guitar, clad in an outfit that, well, leaves little to the imagination.
[ترجمه ترگمان]shtick او شبیه به کلیسای Burck است - در خیابان های میدان تایمز با گیتار او، ملبس به یک لباس، خوب، کمی به تخیل نیاز دارد
[ترجمه گوگل]Shtick او شبیه به Burck است - خیابان های میدان تایمز با گیتار خود را، در لباس پوشیدن، که، به خوبی، کمی به تخیل است
[ترجمه گوگل]Shtick او شبیه به Burck است - خیابان های میدان تایمز با گیتار خود را، در لباس پوشیدن، که، به خوبی، کمی به تخیل است
8. Pratfalls and other physical gags are typical of Carey's shtick.
[ترجمه ترگمان]pratfalls و دیگر gags فیزیکی معمول هستند
[ترجمه گوگل]Pratfalls و دیگر جک های فیزیکی معمولی از کری است
[ترجمه گوگل]Pratfalls و دیگر جک های فیزیکی معمولی از کری است
9. The books on its shelves were probably purchased by the yard and it's located next to, yep, the library, shtick that could killer lesser operations.
[ترجمه ترگمان]کتاب های روی قفسه ها احتمالا توسط حیاط خریده شده بود و در کنار آن قرار داشت، بله، کتابخانه، shtick که می توانست عملیات کم تر کشنده را به قتل برساند
[ترجمه گوگل]کتاب ها در قفسه های آن احتمالا توسط حیاط خریداری شده است و در کنار کتابخانه ای قرار دارد که می تواند عملیات کمتر را قتل عام کند
[ترجمه گوگل]کتاب ها در قفسه های آن احتمالا توسط حیاط خریداری شده است و در کنار کتابخانه ای قرار دارد که می تواند عملیات کمتر را قتل عام کند
10. A step so crucial in human intellectual development that it has become a staple of Sesame Street shtick .
[ترجمه ترگمان]گامی که در رشد عقلانی بشری حیاتی است که به رشته اصلی of Street تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]یک گام بسیار مهم در توسعه انسانی انسانی است که تبدیل به یک عنصر از خیابانی سیسم خیابان شده است
[ترجمه گوگل]یک گام بسیار مهم در توسعه انسانی انسانی است که تبدیل به یک عنصر از خیابانی سیسم خیابان شده است
11. He's also learned what "same" and "different" mean - a step so crucial in human intellectual development that it has become a staple of Sesame Street shtick.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یاد گرفت که چه چیزی \"و\" متفاوت \" - یک گام به قدری حیاتی در رشد عقلانی بشری است که به رشته اصلی of Street تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]او همچنین یادآور معنی 'همان' و 'متفاوت' است - یک قدم بسیار مهم در توسعه فکری انسان است که تبدیل به یک جزء اصلی خیابان سسیم خیابانی شده است
[ترجمه گوگل]او همچنین یادآور معنی 'همان' و 'متفاوت' است - یک قدم بسیار مهم در توسعه فکری انسان است که تبدیل به یک جزء اصلی خیابان سسیم خیابانی شده است
12. At 15 though, he had enough time to start performing at Yuk Yuks, a famous Toronto comedy club where he began to perfect his shtick.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او به اندازه کافی وقت داشت که در Yuk yuks، یک باشگاه کمدی مشهور تورنتو، شروع به کار کند
[ترجمه گوگل]در 15 سالگی، او زمان کافی برای انجام در یووک یوکس، باشگاه مشهور کمپانی تورنتو داشت که در آن او شروع به پریدن کرد
[ترجمه گوگل]در 15 سالگی، او زمان کافی برای انجام در یووک یوکس، باشگاه مشهور کمپانی تورنتو داشت که در آن او شروع به پریدن کرد
کلمات دیگر: