1. a man of unknown lineage
مردی که اصل و تبارش نامعلوم است
2. she is of royal lineage
او از نسل پادشاهان است.
3. She's very proud of her ancient royal lineage.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی بهش افتخار می کنه
[ترجمه گوگل]او از سلطنت سلطنتی باستان خود بسیار مفتخر است
4. They can trace their lineage directly back to the 18th century.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند اصل و نسب خود را مستقیما تا قرن ۱۸ دنبال کنند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند پیشینه خود را به قرن هجدهم برسانند
5. She has never traced back her lineage, but believes her grandparents were from Aberdeenshire.
[ترجمه ترگمان]او هرگز اصل و نسب او را دنبال نکرده است، اما فکر می کند پدربزرگ و مادربزرگش از Aberdeenshire آمده اند
[ترجمه گوگل]او هرگز نسل خود را پیشگویی نکرده است، اما معتقد است که پدربزرگ و مادربزرگش از آبریندینشیر بودند
6. Coming at the end of that big brass lineage, H-is as surprising as a rabbit pulled out of a hat.
[ترجمه ترگمان]به انتهای آن دودمان برنجی بزرگ، H - به اندازه یک خرگوش که از یک کلاه بیرون کشیده می شود، شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]در پایان این رده برنجی بزرگ، H- شگفت آور است به عنوان یک خرگوش از کلاه کشیده شده است
7. Two cell lineage markers have been applied recently to the pre-implantation mouse embryo.
[ترجمه ترگمان]دو شاخص lineage سلولی اخیرا به جنین قبل از کاشت موش اعمال شده اند
[ترجمه گوگل]دو مارکر سلول سلولی به تازگی به جنین موش قبل از implantation اعمال شده است
8. Despite his lineage and academic qualifications, Denholm was modest and retiring to a fault.
[ترجمه ترگمان]علی رغم اصل و نسب و نسب تحصیلی خود، Denholm فروتن بود و در برابر خطا بازنشسته می شد
[ترجمه گوگل]علیرغم مدارج تحصیلی و تحصیلی او، دینholm کم ارزش بود و بازنشسته شد به گسل
9. A woman is born into one lineage but is transferred to her husband's lineage as soon as she is married.
[ترجمه ترگمان]یک زن در یک دودمان به دنیا آمده است اما به محض ازدواج به دودمان شوهرش منتقل می شود
[ترجمه گوگل]یک زن در یک جنس متولد شده است، اما به محض اینکه ازدواج کرده است، به زادگاهش شوهرش منتقل می شود
10. Jean de la Moussaye can trace his lineage back to Louis XIV.
[ترجمه ترگمان]ژان لا Moussaye می تواند دودمان خود را به لویی چهاردهم برگرداند
[ترجمه گوگل]ژان د لا موصی می تواند رهبر خود را به لوئیس XIV ردیابی کند
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
12. The sanctity of traditional ownership and lineage are hoisted like clannish flags.
[ترجمه ترگمان]تقدس مالکیت سنتی و دودمان مانند clannish پرچم برافراشته می شود
[ترجمه گوگل]تقدس مالکیت سنتی و نسبیت از قبیل پرچم های کوهستانی برداشته می شود
13. The key was lineage; members of the Anglo-Saxon ascendancy stuck together.
[ترجمه ترگمان]کلید اصل و نسب بود؛ اعضای تسلط Anglo - به هم چسبیده اند
[ترجمه گوگل]کلید اصلی بود؛ اعضای ارتش انگلوساکسون با هم همپوشانی دارند
14. And how far back can the Neanderthal lineage be traced?
[ترجمه ترگمان]و چقدر میتونه راه رو پیدا کنه؟
[ترجمه گوگل]و چطور می توان پیوند نسل نئاندرتال را بررسی کرد؟
15. There is no lineage of sailors in my ancestry.
[ترجمه ترگمان]اصل و نسب من از ملوان ها در میان نیست
[ترجمه گوگل]هیچ اقدامی از ملوانان در سرنوشت من وجود ندارد