کلمه جو
صفحه اصلی

nestor


اسم خاص مذکر، (اسطوره ی یونان) نستور (مشاور جهاندیده و عاقل یونانیان در جنگ تروا)، افسانه یونان پیر مرد مشاور و عاقل جنگ تروا، پیردانا و مشاور، پیرمرد

انگلیسی به فارسی

(افسانه یونان) پیر مرد مشاور و عاقل جنگ تروا، پیردانا و مشاور، پیرمرد


نستور


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] نستور، از جمله سیارکهای منظومه خورشیدی که اوج مدار آن از مدار مشتری فراتر است.

جملات نمونه

1. When police arrested Nestor Padron on suspicion of skimming meter receipts, he was carrying $ 850 in cash, Maher said.
[ترجمه ترگمان]ماهر گفت: زمانی که پلیس نستور Padron را به اتهام skimming meter دستگیر کرد، ۸۵۰ دلار پول نقد باخود حمل می کرد
[ترجمه گوگل]Maher گفت، هنگامی که پلیس دستگیر نستور پدرون با سوء ظن در رسیدگی به شمارنده متر، او حمل 850 دلار به صورت نقدی

2. One is the extent of her familiarity with Nestor Cerpa Cartolini, the leader of the rebels holding the hostages.
[ترجمه ترگمان]یکی از میزان آشنایی او با نستور Cerpa Cartolini، رهبر شورشیان که گروگان ها را نگه داشته است، است
[ترجمه گوگل]یکی از معیارهای آشنایی او با نستر سرپا کارتولینی، رهبر شورشیان در گروگیری گروگان ها است

3. Nestor made them heartily welcome, but about the object of their coming he could give them little help.
[ترجمه ترگمان]نستور آن ها را از صمیم قلب به آن ها خوش آمد گفت، اما در مورد آمدن آن ها به آن ها کمک چندانی به آن ها نکرد
[ترجمه گوگل]نستور آنها را به شدت با استقبال روبرو کرد، اما در مورد هدف آنها می تواند کمک کمی به آنها بدهد

4. Nestor followed with his shocker over Edberg.
[ترجمه ترگمان]نستور \"بهش خبر داد\"
[ترجمه گوگل]نستور با شوکرش در مورد ادبرگ دنبال شد

5. In the fifth and final match, nobody expected Nestor to pull off more of his Friday night magic.
[ترجمه ترگمان]در مسابقه پنجم و نهایی، هیچ کس انتظار نداشت که نستور to از جادوی جمعه شب خود خارج شود
[ترجمه گوگل]در مسابقات پنجم و نهایی، هیچ کس انتظار نستور را برای جلوگیری از بیشتر جادو جمعه شب خود را ندارد

6. New figures show that since Nestor and Cristina Kirchner came to power in 200 they have presided over a remarkable sixfold increase in their own wealth.
[ترجمه ترگمان]ارقام جدید نشان می دهند که از زمانی که نستور کرچنر و کرستینا کرچنر در سال ۲۰۰ به قدرت رسیدند، افزایش قابل توجهی در ثروت خود به دست آوردند
[ترجمه گوگل]چهره های جدید نشان می دهد که از زمانی که نستور و کریستینا کیرشنر در سال 200 به قدرت رسیدند، آنها در برابر افزایش قابل توجه 6 برابر ثروت خود قرار گرفته اند

7. Nestor Kirchner, who remained popular throughout his presidency, has not explained why he stepped aside for his wife instead of seeking another four-year term.
[ترجمه ترگمان]نستور کرچنر که در طول دوران ریاست جمهوری اش محبوب بود، توضیح نداده است که چرا او به جای اینکه به دنبال یک دوره چهار ساله دیگر بگردد، برای همسرش کنار گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]نستر کیرچنر، که در دوران ریاست جمهوری وی محبوب باقی مانده است، توضیح نداده است که چرا به جای آنکه به مدت چهار سال دیگر برود، برای همسرش کنار گذاشته شده است

8. Nestorianism ; Followers of Nestor believed that God dwelt in the body of Jesus like a temple. Jesus was merely a vessel.
[ترجمه ترگمان]Nestorianism؛ Followers از نستور معتقد بود که خداوند در بدن مسیح مثل یک معبد زندگی می کند مسیح صرفا یک کشتی بود
[ترجمه گوگل]نستوریاست؛ پیروان نستور معتقد بودند که خدا در بدن عیسی مانند یک معبد زندگی می کند عیسی تنها یک کشتی بود

9. A brownish - green New Zealand parrot ( Nestor meridionalis ).
[ترجمه ترگمان]طوطی نیوزیلند قهوه ای مایل به قهوه ای (نستور meridionalis)
[ترجمه گوگل]قهوه ای - سبز نیوزیلند طوطی (Nestor meridionalis)

10. And that's just the thing, Nestor.
[ترجمه ترگمان]و این فقط همون چیزیه که \"نستور\" - ه
[ترجمه گوگل]و این تنها چیزی است که نستور

11. The Nestor or American philosophy.
[ترجمه ترگمان]فلسفه نستور یا آمریکا
[ترجمه گوگل]فلسفه نستور یا آمریکایی

12. The men most likely to be able to give the news, she said, were Nestor and Menelaus.
[ترجمه ترگمان]او گفت که مردان احتمالا قادر به ارائه اخبار هستند، نستور و Menelaus
[ترجمه گوگل]او گفت، مردان بیشتر احتمال دارد قادر به ارائه اخبار، او گفت، نستور و Menelaus بود

13. He knew nothing of Odysseus; they had not left Troy together and no word of him had reached Nestor since.
[ترجمه ترگمان]او چیزی از Odysseus نمی دانست؛ تروی را با هم ترک نکرده بودند و هیچ خبری از او به گوشش نرسیده بود
[ترجمه گوگل]او هیچ چیز از اودیسه نمی دانست؛ آنها Troy را ترک نکردند و هیچ کلمه ای از او نستور را از دست نداده بود

14. The economy has grown at more than eight percent a year during Nestor Kirchner's presidency.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد در طول ریاست جمهوری نستور کرچنر، بیش از هشت درصد رشد داشته است
[ترجمه گوگل]اقتصاد در طول ریاست جمهوری نستور کیرشنر در سال بیش از هشت درصد افزایش یافته است

15. It's going to take us days to get back with help with Nestor.
[ترجمه ترگمان]ما رو مجبور می کنه چند روز طول بکشه تا با \"نستور\" کمک بگیریم
[ترجمه گوگل]این روزها ما را با کمک نستور به عقب می برد


کلمات دیگر: