کلمه جو
صفحه اصلی

blood and iron

انگلیسی به انگلیسی

• use of military force to achieve one's aims

جملات نمونه

1. Most importantly, they invited a blood and iron chief instructor.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر، آن ها از یک مربی ارشد خون و آهن دعوت کردند
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، آنها یک مدرس ارشد خون و آهن را دعوت کردند

2. The expansionists are fond of resorting to blood and iron.
[ترجمه ترگمان]The به خون و آهن علاقه دارند
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان علاقه مند به استفاده از خون و آهن هستند

3. Blood and iron real man!
[ترجمه ترگمان]! خون و آهن واقعی
[ترجمه گوگل]خون مرد و مرد واقعی!

4. We will force it upon the world bein Germany the diet of blood and iron.
[ترجمه ترگمان]ما آن را در دنیا با رژیم خون و آهن به دنیا خواهیم آورد
[ترجمه گوگل]ما آن را به جهان رحم می کنیم که رژیم غذایی خون و آهن است

5. Assyria became the first power to expound the doctrine of blood and iron.
[ترجمه ترگمان]کشور آشور نخستین قدرتی شد که دکترین خون و آهن را تشریح کرد
[ترجمه گوگل]آشور اولین قدرت برای تبیین اصول و قواعد خون و آهن بود

6. Raiders rarely holds any allegiances beyond those they forge with blood and iron.
[ترجمه ترگمان]مهاجمان به ندرت هیچ پیشرفتی نسبت به کسانی که با خون و آهن ساخته شده اند را نگه می دارند
[ترجمه گوگل]مهاجمان به ندرت هرگونه تعهدی را نسبت به کسانی که با خون و آهن ساخته اند، حفظ می کنند


کلمات دیگر: