کلمه جو
صفحه اصلی

androgenic


نرینه ساز روانشناسى : هورمون

انگلیسی به فارسی

آندروژنی


انگلیسی به انگلیسی

• of male characteristics

جملات نمونه

1. Objective:To observe the effect of oral androgenic preparation on erectile function and sex hormones of partial androgen deficiency in aging men (PADAM).
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر آمادگی شفاهی androgenic روی عملکرد erectile و هورمون های جنسی از کمبود آندروژن سرمی در مردان سالخورده (PADAM)
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر آماده سازی آندروژنیک بر عملکرد نعوظ و هورمون های جنسی کمبود آندروژن در مردان سالم (PADAM)

2. Objective Develop reporter gene-based assays for the identification of (anti)androgenic effects of chemicals in CHO cells, explore the antiandrogenic effects of 4-DDT and methoxychlor.
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه سنجش ژن گزارشگر برای شناسایی اثرات (شیمیایی مواد شیمیایی در سلول های CHO، بررسی اثرات antiandrogenic ۴ - DDT و methoxychlor است
[ترجمه گوگل]هدف: تست های مبتنی بر ژن خبرنگار برای شناسایی (ضد) اثرات آندروژنی مواد شیمیایی در سلول های CHO، بررسی اثرات آنتی آندروژنیک 4-DDT و متاکسی کلر را ایجاد کنید

3. The anatomy, histology and development of the androgenic gland was observed in Penaeus chinensis.
[ترجمه ترگمان]کالبدشناسی، histology و رشد غده androgenic در Penaeus chinensis مشاهده شد
[ترجمه گوگل]آناتومی، بافت شناسی و توسعه غده آندروژنیک در Penaeus chinensis مشاهده شد

4. The androgenic effects—stamina, initiative, risk-proneness, assertiveness, dominance—should be particularly useful where a woman must depend on her own resources to support herself and her family.
[ترجمه ترگمان]اثرات منفی - استقامت، ابتکار، ریسک - proneness، قاطعیت، تسلط - باید به خصوص در جایی که یک زن باید به منابع خودش برای حمایت از خودش و خانواده اش تکیه کند، مفید باشد
[ترجمه گوگل]اثرات آندروژنیک - استحکام، ابتکار، ریسک پذیری، تحسین، تسلط - باید بسیار مفید باشد، در حالی که زن باید به منابع خود وابسته باشد تا از خود و خانواده اش حمایت کند

5. Spironolactone ( used for its anti - androgenic properties ) has been advocated for women in whom oestrogens are contra - indicated.
[ترجمه ترگمان]Spironolactone (که برای خواص ضد التهابی خود استفاده می شود)برای زنانی که oestrogens در میان آن ها قرار دارند، مورد حمایت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]Spironolactone (مورد استفاده برای خواص آنتی آندروژنی) برای زنان که در آنها ادرارگانیسم های ضد انعقاد دیده شده است حمایت شده است

6. Asoprisnil didn't exhibit conspicuous estrogenic, glucocorticoid, androgenic agonist and anabolic agonist or antagonist properties at thearapeutic doses in animal experiments.
[ترجمه ترگمان]Asoprisnil estrogenic، glucocorticoid، androgenic agonist و properties anabolic و properties antagonist در thearapeutic دوز آزمایش بر روی حیوانات را نشان نداد
[ترجمه گوگل]آسئوپریسیلیل در آزمایشات حیوانی در دوزهای درمان داروی استروژنی، گلوکوکورتیکوئید، آگونیست آندروژنی و خواص آنتاگونیست یا آنتاگونیست نشان نداد

7. The fetus becomes male only when it both has a Y chromosome and is acted upon by androgenic hormones.
[ترجمه ترگمان]جنین تن ها زمانی مرد می شود که هر دو دارای کروموزوم Y بوده و توسط هورمون های androgenic عمل می کند
[ترجمه گوگل]جنین تنها زمانی مرد می شود که هر دو دارای یک کروموزوم Y است و تحت هورمون های آندروژنی قرار می گیرد

8. Spermatogenesis can be accelerated and oocyte development can be inhibited by the androgenic glands when cultured in vitro.
[ترجمه ترگمان]spermatogenesis می تواند توسط غدد androgenic در هنگام کشت در آزمایشگاه، مهار شود
[ترجمه گوگل]اسپرماتوژنز می تواند تسریع شود و رشد تخمک را می توان با غده های آندروژنی در هنگام کشت در شرایط آزمایشگاهی مهار کرد

9. The AR) reporter gene assay is useful in screening androgenic effect of chemicals.
[ترجمه ترگمان]سنجش ژن reporter (AR)در غربالگری اثر مواد شیمیایی مفید است
[ترجمه گوگل]آزمایش ژن خبرنگار AR در غربالگری اثر آندروژنی مواد شیمیایی مفید است

10. Although a number of treatments are effective in arresting androgenic alopecia, they are not FDA approved for use in women with alopecia, nor in hirsutism.
[ترجمه ترگمان]اگرچه تعدادی از درمان ها در دستگیری androgenic alopecia موثر هستند، اما FDA برای استفاده در زنان با alopecia، و نه در پرمویی، تایید نشده است
[ترجمه گوگل]اگرچه تعدادی از درمان ها در معالجه آلوپسی آندروژنیک موثر هستند، اما FDA برای استفاده در زنان مبتلا به آلوپسی و یا در مورد هیرسوتیسم مورد تایید نیست

11. The researchers note that women who had used more androgenic types of progestin formulas had higher serum levels of progesterone during early pregnancy.
[ترجمه ترگمان]محققان به این نکته توجه دارند که زنانی که از انواع androgenic of استفاده کرده اند، در دوران بارداری زودهنگام سطح سرم را به میزان پروژسترون، افزایش دادند
[ترجمه گوگل]محققان خاطرنشان می کنند که زنان که بیشتر فرمول های آندروژنی پروژستین مصرف کرده بودند، سطح سرمی پروژسترون را در اوایل بارداری افزایش دادند

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

13. This article introduces the clinical experience in the treatment of androgenic alopecia.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تجربه بالینی را در درمان of alopecia معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تجربه بالینی در درمان آلوپسی آندروژنی را معرفی می کند

14. According to the modern medical science, one of the main factors that breed BPH is that the androgenic hormone has caused prostate hyperblastosis and the disbalance of apoptosis.
[ترجمه ترگمان]با توجه به علم پزشکی مدرن، یکی از فاکتورهای اصلی که BPH را پرورش می دهد این است که هورمون androgenic باعث hyperblastosis پروستات و the آپوپتوز شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به علم پزشکی مدرن، یکی از عواملی که باعث بروز BPH می شود این است که هورمون آندروژنی باعث ایجاد هیپرپلستوز پروستات و عدم تعادل آپوپتوز می شود


کلمات دیگر: