آزادی دریاها (این اصل: همه ی کشتی های بازرگانی حق آمد و شد آزادانه در همه ی دریاها را دارند)
freedom of the seas
آزادی دریاها (این اصل: همه ی کشتی های بازرگانی حق آمد و شد آزادانه در همه ی دریاها را دارند)
انگلیسی به فارسی
آزادی دریاها (این اصل:همهی کشتیهای بازرگانی حق آمد و شد آزادانه درهمهیدریاها را دارند)
آزادی دریاها
انگلیسی به انگلیسی
• liberty to sail wherever one wishes
جملات نمونه
1. This is the colonial problem with freedom of the seas.
[ترجمه ترگمان]این مشکل استعماری با آزادی دریاها است
[ترجمه گوگل]این مسئله استعماری با آزادی دریاها است
[ترجمه گوگل]این مسئله استعماری با آزادی دریاها است
2. Conflicts have carried out, including freedom of the seas, air defense training, shooting at sea on an unprecedented scale exercise.
[ترجمه ترگمان]درگیری ها از جمله آزادی دریاها، آموزش دفاع هوایی، تیراندازی در دریا در یک تمرین بی سابقه در مقیاس جهانی انجام شده است
[ترجمه گوگل]مناقشات انجام شده، از جمله آزادی دریاها، آموزش دفاع هوایی، تیراندازی در دریا در مقیاس بی سابقه ای انجام شده است
[ترجمه گوگل]مناقشات انجام شده، از جمله آزادی دریاها، آموزش دفاع هوایی، تیراندازی در دریا در مقیاس بی سابقه ای انجام شده است
3. These differences and compromise is the freedom of the seas with the colony and the two issues intertwined.
[ترجمه ترگمان]این تفاوت ها و سازش آزادی دریاها با کلونی و دو مساله درهم تنیده است
[ترجمه گوگل]این تفاوت ها و سازش، آزادی دریاها با مستعمره و دو موضوع است که در هم آمیخته اند
[ترجمه گوگل]این تفاوت ها و سازش، آزادی دریاها با مستعمره و دو موضوع است که در هم آمیخته اند
4. The freedom of the seas was a well-established idea in the 17th Century, with states only able to claim a narrow belt of sea around their own coast.
[ترجمه ترگمان]آزادی دریاها یک ایده خوب در قرن هفدهم بود و دولت ها تنها توانستند کمربند باریکی از دریا را در اطراف ساحل خود بگیرند
[ترجمه گوگل]آزادی دریاها ایده خوبی در قرن هفدهم بود که دولت ها توانستند کمربند باریک از دریا را در ساحل خود ادعا کنند
[ترجمه گوگل]آزادی دریاها ایده خوبی در قرن هفدهم بود که دولت ها توانستند کمربند باریک از دریا را در ساحل خود ادعا کنند
5. Many people hold the opinion of the freedom of the seas and stand for the freedom of navigation and fishing on the Seas based on the above understanding.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نظر آزادی دریاها را دارند و برای آزادی ناوبری و ماهیگیری در دریاها براساس درک بالا ایستادگی می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم نظر آزادی دریاها را دارند و براساس درک فوق از آزادی ناوبری و ماهیگیری در دریاها دفاع می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم نظر آزادی دریاها را دارند و براساس درک فوق از آزادی ناوبری و ماهیگیری در دریاها دفاع می کنند
6. Freedom of the seas will be unaffected in the three monument sites, as will U.
[ترجمه ترگمان]آزادی دریاها در این سه محل بنا تاثیری نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]آزادی دریاها در سه بنای تاریخی، مانند U
[ترجمه گوگل]آزادی دریاها در سه بنای تاریخی، مانند U
7. The mission of the Navy is to maintain, train and equip combat-ready Naval forces capable of winning wars, deterring aggression and maintaining freedom of the seas.
[ترجمه ترگمان]ماموریت نیروی دریایی حفظ، آموزش و تجهیز نیروهای دریایی آماده برای جنگ، بازداری از تهاجم و حفظ آزادی دریاها است
[ترجمه گوگل]ماموریت نیروی دریایی، حفظ، آموزش و تجهیز نیروهای رزمی نیروی دریایی است که قادر به پیروزی در جنگ هستند، جلوگیری از تجاوز و حفظ آزادی دریاها
[ترجمه گوگل]ماموریت نیروی دریایی، حفظ، آموزش و تجهیز نیروهای رزمی نیروی دریایی است که قادر به پیروزی در جنگ هستند، جلوگیری از تجاوز و حفظ آزادی دریاها
8. Maritime nations still respond automatically to the shibboleth of the freedom of the seas.
[ترجمه ترگمان]ملت های دریایی هنوز به طور خودکار به the آزادی دریاها پاسخ می دهند
[ترجمه گوگل]ملل دریایی هنوز به صورت اتوماتیک به آزادی دریاها پاسخ می دهند
[ترجمه گوگل]ملل دریایی هنوز به صورت اتوماتیک به آزادی دریاها پاسخ می دهند
9. More important is the increase in the subsidiary agreement of the equal freedom of the seas with the terms of trade.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از آن، افزایش موافقت تابع وابسته به آزادی برابر دریاها با شرایط تجارت است
[ترجمه گوگل]مهم تر از آن این است که افزایش توافق ذینفع آزادی برابر دریاها با شرایط تجارت
[ترجمه گوگل]مهم تر از آن این است که افزایش توافق ذینفع آزادی برابر دریاها با شرایط تجارت
کلمات دیگر: