کلمه جو
صفحه اصلی

intubated

انگلیسی به فارسی

لوله گذاری، لوله فرو کردن در، لوله گذاردن در، بوسیله لوله باز نگاه داشتن


انگلیسی به انگلیسی

• having tubes inserted, connected to tubes (medicine)


کلمات دیگر: