طناب و قرقره، قرقره و زنجیر (وسیله ی بلند کردن یا کشیدن بار سنگین که مرکب است از یک یا چند قرقره و طناب یا سیم)
block and tackle
طناب و قرقره، قرقره و زنجیر (وسیله ی بلند کردن یا کشیدن بار سنگین که مرکب است از یک یا چند قرقره و طناب یا سیم)
انگلیسی به فارسی
طناب و قرقره، قرقره و زنجیر (وسیلهی بلند کردن یا کشیدن بار سنگین که مرکب است از یک یا چند قرقره و طناب یا سیم)
مسدود کردن و مقابله با
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a rigging of pulley blocks and rope or cables used to provide leverage for hauling or lifting heavy loads.
• مشابه: tackle
• مشابه: tackle
• a block and tackle is a device for lifting heavy things, consisting of a rope or chain that is passed around a pair of blocks containing pulleys.
جملات نمونه
1. A block and tackle is needed to lift that heavy machine.
[ترجمه ترگمان]برای بلند کردن آن ماشین سنگین به یک بلوک و ابزار نیاز است
[ترجمه گوگل]یک بلوک و مقررات برای بلند کردن ماشین سنگین مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]یک بلوک و مقررات برای بلند کردن ماشین سنگین مورد نیاز است
2. Block and tackle: Combination of pulleys with rope or cable, commonly used to augment pulling force.
[ترجمه ترگمان]بلوک و تکل: ترکیبی از قرقره ها با طناب یا کابل که معمولا برای تقویت نیروی کشیدن به کار می رود
[ترجمه گوگل]مسدود کردن و مقابله با ترکیب قرقره ها با طناب یا کابل، معمولا برای افزایش نیروی کشش استفاده می شود
[ترجمه گوگل]مسدود کردن و مقابله با ترکیب قرقره ها با طناب یا کابل، معمولا برای افزایش نیروی کشش استفاده می شود
3. The ropes were tensioned using block and tackle.
[ترجمه ترگمان]طناب ها را با استفاده از طناب و طناب می کشیدند
[ترجمه گوگل]طناب با استفاده از بلوک و مقابله با تنش کشش کشیدند
[ترجمه گوگل]طناب با استفاده از بلوک و مقابله با تنش کشش کشیدند
4. I finally hoisted him up with a block and tackle.
[ترجمه ترگمان]بالاخره او را با یک تکه نخ و نخ بالا کشیدم
[ترجمه گوگل]من بالاخره او را با یک بلوک و مقابله کردم
[ترجمه گوگل]من بالاخره او را با یک بلوک و مقابله کردم
5. The fence is then strained fairly tight and is ready to load, the block and tackle being left in place.
[ترجمه ترگمان]سپس نرده بسیار تنگ می شود و آماده برای بار کردن، بلوک و مهار ماندن در محل است
[ترجمه گوگل]پس از آن حصار نسبتا محکم تنگ می شود و آماده بارگذاری است، بلوک و مقابله به جای گذاشتن در محل
[ترجمه گوگل]پس از آن حصار نسبتا محکم تنگ می شود و آماده بارگذاری است، بلوک و مقابله به جای گذاشتن در محل
6. Raised, lowered, or positioned equipment, tools, and materials for installation or use using hoist, handline, or block and tackle.
[ترجمه ترگمان]بالا آوردن، پایین آوردن، یا قرار دادن تجهیزات، ابزار و مواد برای نصب و یا استفاده با استفاده از hoist، handline، یا مسدود کردن ابزار
[ترجمه گوگل]تجهیزات، ابزارها و مواد نصب شده یا استفاده شده با استفاده از بالابر، دست خط یا بلوک و مقابله با بالابر، پایین، یا نصب شده
[ترجمه گوگل]تجهیزات، ابزارها و مواد نصب شده یا استفاده شده با استفاده از بالابر، دست خط یا بلوک و مقابله با بالابر، پایین، یا نصب شده
7. Hoisting mechanism including electric motor, brake, reduction gear, reel and block and tackle.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم Hoisting از جمله موتور الکتریکی، ترمز، دنده کاهش، چرخ و طناب و طناب
[ترجمه گوگل]مکانیسم جابجایی شامل موتور الکتریکی، ترمز، دنده کاهش، حلقه و بلوک و مقابله
[ترجمه گوگل]مکانیسم جابجایی شامل موتور الکتریکی، ترمز، دنده کاهش، حلقه و بلوک و مقابله
کلمات دیگر: