کلمه جو
صفحه اصلی

fred

انگلیسی به فارسی

فریاد


انگلیسی به انگلیسی

• male first name (form of frederick)

جملات نمونه

1. She told Fred to make himself useful.
[ترجمه ترگمان]به فرد گفت که مفید باشد
[ترجمه گوگل]او به فرد گفت که خود را مفید می داند

2. Fred lazed in an easy chair.
[ترجمه ترگمان]فرد روی یک صندلی راحت قدم می زد
[ترجمه گوگل]فرد در صندلی راحت گذاشت

3. Fred stuck with his homework until it was done.
[ترجمه ترگمان]فرد مشغول انجام تکالیفش بود تا آن که کارش تمام شد
[ترجمه گوگل]فرد با تکالیفش باقی ماند تا اینکه انجام شد

4. Fred said he'd be leaving soon.
[ترجمه ترگمان]فرد گفت که زود می رود
[ترجمه گوگل]فرد گفت که می خواهد زودتر برود

5. Fred had been her constant companion for the last six years of her life.
[ترجمه ترگمان]شش سال بود که فرد همراهش بود
[ترجمه گوگل]فرد همدم ثابت خود را برای شش سال گذشته از زندگی اش بوده است

6. When I was small, Uncle Fred was my hero.
[ترجمه ترگمان]وقتی کوچک بودم، عمو فرد قهرمان من بود
[ترجمه گوگل]وقتی که من کوچک بودم، عمو فرد، قهرمان من بود

7. A strange man, Fred by name, came to see me.
[ترجمه ترگمان]فرد عجیبی است، فرد با نام، برای دیدن من آمد
[ترجمه گوگل]مرد عجیب و غریب به نام فرد به من آمد

8. Everything was just fine until Fred came along and fouled things up.
[ترجمه ترگمان]همه چیز به خوبی پیش رفت تا هنگامی که فرد از راه رسید و کاره ای کثیف و کثیفی انجام داد
[ترجمه گوگل]همه چیز خوب بود، وقتی فرد آمد و چیزها را جمع کرد

9. A telegram from Uncle Fred arrived.
[ترجمه ترگمان]یک تلگراف از عمو فرد رسید
[ترجمه گوگل]یک تلگرام از عمو فرد وارد شد

10. Fred keeps cracking rude jokes with the guests.
[ترجمه ترگمان]فرد با میهمانان شوخی می کند
[ترجمه گوگل]فرد فریاد می زند جوک های بی رحمانه با مهمانان

11. Fred pulled his sister's hair and made her cry.
[ترجمه ترگمان]فرد موهای خواهرش را کشید و به گریه افتاد
[ترجمه گوگل]فرد موی سر خواهر خود را برداشت و گریه کرد

12. Ladies and Gentlemen[sentence dictionary], give it up for Fred Durst.
[ترجمه ترگمان]خانم ها و آقایان [ فرهنگ لغت مجازات ]، آن را به فرد durst بدهید
[ترجمه گوگل]خانم ها و آقایان [واژه فرهنگ لغت]، برای فرد Durst را رها کنید

13. Fred said he'd soon be leaving.
[ترجمه ترگمان]فرد گفت که زود می رود
[ترجمه گوگل]فرد گفت که او به زودی ترک خواهد کرد

14. I hear old Fred got promoted last week — and about time too, I'd say.
[ترجمه ترگمان]- من شنیدم که فرد هفته پیش ترفیع گرفته
[ترجمه گوگل]من می شنوم که فردی قدیمی در هفته گذشته ترویج کرد - و در مورد زمان نیز می توان گفت

15. Fred was caught poaching hares.
[ترجمه ترگمان]فرد شکار خرگوش شکار را گرفته بود
[ترجمه گوگل]فرد مزرعه دار مزرعه گرفت


کلمات دیگر: