کلمه جو
صفحه اصلی

blood bank


بانک خون، ذخیره ی خون (برای دادن به دیگران)، بانک جمع اوری خون برای تزریق به بیماران ومجروحین

انگلیسی به فارسی

بانک جمع‌آوری خون (برای تزریق به بیماران و مجروحین)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a place where blood is collected, processed, and stored as whole blood or plasma, for later use in transfusion.

• supply of blood stored for future use in transfusion
a blood bank is a place where blood is stored until it is needed for blood transfusions.

جملات نمونه

1. It is mandatory for blood banks to test all donated blood for the virus.
[ترجمه ترگمان]برای بانک های خون اجباری است که همه خون اهدا شده برای ویروس را تست کنند
[ترجمه گوگل]برای بانکهای خون لازم است که تمام خون اهدا شده برای ویروس را آزمایش کنند

2. Still, there was always food here at the blood bank as well as plenty of sweetened fluids to quickly restore energy.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، همیشه در اینجا در بانک خون غذا وجود داشت و همچنین مقدار زیادی مایع شیرین برای بازیابی سریع انرژی وجود داشت
[ترجمه گوگل]با این حال، در اینجا همیشه غذا در بانک خون و نیز مقدار زیادی مایعات شیرین برای سریعا بازگرداندن انرژی وجود دارد

3. Blood banks must balance hospitals' need for blood with the need to draw blood only from healthy, relatively risk-free volunteers.
[ترجمه ترگمان]بانک های خون باید بیمارستان ها را تحت فشار قرار دهند و باید خون را فقط از داوطلبان سالم و نسبتا عاری از ریسک جذب کنند
[ترجمه گوگل]بانک های خون باید نیاز بیمارستان ها به خون را با نیاز به اختراع خون تنها از داوطلبان سالم و نسبتا بدون ریسک تلف کنند

4. In 198 the agency had directed blood banks to similarly disqualify donors who have received pituitary-derived growth hormone.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ نهاد به بانک های خون دستور داده بود تا از کسانی که هورمون رشد غده هیپوفیز را دریافت کرده اند، سلب صلاحیت کنند
[ترجمه گوگل]در سال 198 این سازمان باندهای خون را به طور مشابه به اهداکنندگان که از هورمون رشد هیپوفیز دریافت کرده بودند، رد کرد

5. Blood banks have routinely screened for HIV infection since 198 when the first blood tests for the virus became available.
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۸ همچنان که اولین آزمایش خون برای ویروس در دسترس قرار گرفت، بانک های خون به طور معمول برای ابتلا به اچ آی وی غربال شده اند
[ترجمه گوگل]بانک های خون به طور مرتب برای عفونت اچ آی وی از سال 1983 هنگامی که اولین آزمایش خون برای ویروس در دسترس بود، نمایش داده شد

6. They told me at the blood bank this might happen.
[ترجمه ترگمان]اونا به من در بانک خون گفتن ممکنه این اتفاق بیفته
[ترجمه گوگل]آنها در بانک خون به من گفتند این ممکن است رخ دهد

7. The blood bank has run out of type O blood.
[ترجمه ترگمان]بانک خون از گروه خونی O بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]بانک خون از خون نوع O خارج شده است

8. America set up its first blood bank at Cook County Hospital in Chicago.
[ترجمه ترگمان]آمریکا اولین بانک خون خود را در بیمارستان Cook شیکاگو در شیکاگو راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]آمریکا اولین بانک خون خود را در بیمارستان کوک در شیکاگو تاسیس کرد

9. Blood bank an important part of clinical laboratory blood is stored for use in hospital.
[ترجمه ترگمان]بانک خون بخش مهمی از خون آزمایشگاه بالینی است که برای استفاده در بیمارستان نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]بانک خون بخش مهمی از خون آزمایشگاهی بالینی برای استفاده در بیمارستان ذخیره می شود

10. The hospital has its own blood bank.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان بانک خون خودش رو داره
[ترجمه گوگل]بیمارستان بانک خون خود را دارد

11. Conclusion The incpection shows that this blood bank has high quality.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که این بانک خون دارای کیفیت بالا است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این نگرش نشان می دهد که این بانک خون با کیفیت بالا است

12. A microprocessor controller for a blood bank is introduced. The controller consists of a main-controller and a vice-controller. The vice-controller has the same function as the main-controller.
[ترجمه ترگمان]یک کنترل کننده microprocessor برای یک بانک خون معرفی می شود کنترل کننده شامل یک کنترل کننده مرکزی و یک کنترل کننده می باشد کنترل کننده - کنترل کننده عملکرد مشابهی به عنوان کنترل کننده اصلی دارد
[ترجمه گوگل]یک کنترل کننده ریزپردازنده برای یک بانک خون معرفی شده است کنترل کننده شامل یک کنترل کننده اصلی و یک کنترل کننده معکوس است معاون کنترل دارای عملکرد مشابه با کنترل کننده اصلی است

13. Call the blood bank and ask them to send us 4 bags A +.
[ترجمه ترگمان]به بانک خون زنگ بزنید و از آن ها بخواهید ۴ کیسه را برای ما بفرستند
[ترجمه گوگل]با بانک خون تماس بگیرید و از آنها بخواهید که 4 کیسه را به ما بفرستند

14. Call the blood bank and ask for five bags of type A + blood.
[ترجمه ترگمان]به بانک خون زنگ بزنید و پنج کیسه از نوع A + خون بگیرید
[ترجمه گوگل]با بانک خون تماس بگیرید و پنج کیسه خون نوع A را بپرسید


کلمات دیگر: