جده
ancestress
جده
انگلیسی به فارسی
جده
اجداد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a female ancestor.
• female ancestor, woman from whom a person is descended
جملات نمونه
1. I like all the novelties, " said the ancestress, lifting the stone to her small bright orbs, which no glasses had ever disfigured.
[ترجمه ترگمان]the در حالی که سنگ را به صورت کوچک درخشانی بلند می کرد گفت: من از همه چیزهای نو خوشم میاد
[ترجمه گوگل]من عاشق همه چیز می شوم، گفت: 'اجداد، سنگ را به سنگ های روشن آن می اندازد، که هیچ عینکی تا به حال ناسپاس نیست
[ترجمه گوگل]من عاشق همه چیز می شوم، گفت: 'اجداد، سنگ را به سنگ های روشن آن می اندازد، که هیچ عینکی تا به حال ناسپاس نیست
2. Their daughter Harmonia is the ancestress of the unquiet dynasty of Thebes.
[ترجمه ترگمان]دختر آن ها Harmonia the از سلسله ناآرام Thebes است
[ترجمه گوگل]هارمونیای دخترشان، اجداد سلسله بی نظیر Thebes است
[ترجمه گوگل]هارمونیای دخترشان، اجداد سلسله بی نظیر Thebes است
3. This paper investigates the ancestress temple in Huizhou area, aiming at discussing their statue and function in women's lives as well as their cultural connotations.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی معبد ancestress در منطقه Huizhou می پردازد که هدف آن بحث در مورد نقش و عملکرد آن ها در زندگی زنان و همچنین دلالت ضمنی آن ها است
[ترجمه گوگل]در این مقاله معبد اجدادی در ناحیه Huizhou مورد بررسی قرار می گیرد و با هدف بحث دربارۀ مجسمه و عملکرد آنها در زندگی زنان و همچنین مفهوم فرهنگی آنها است
[ترجمه گوگل]در این مقاله معبد اجدادی در ناحیه Huizhou مورد بررسی قرار می گیرد و با هدف بحث دربارۀ مجسمه و عملکرد آنها در زندگی زنان و همچنین مفهوم فرهنگی آنها است
4. Saman temple : It'sacrificed for ancestress of Saman.
[ترجمه ترگمان]معبد سامان: این معبد برای سامان دهی به سامان قربانی شد
[ترجمه گوگل]معبد سامان: برای پیشزده سامان مورد تجاوز قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]معبد سامان: برای پیشزده سامان مورد تجاوز قرار گرفته است
5. Their daughter Harmonia is the ancestress of the unquiet dynasty of The Dets.
[ترجمه ترگمان]دختر آن ها Harmonia the از سلسله ناآرام of است
[ترجمه گوگل]هارمونیای دخترشان، اجداد سلسله بی نظیر The Dets است
[ترجمه گوگل]هارمونیای دخترشان، اجداد سلسله بی نظیر The Dets است
6. The third part explore the relationship between ancestress temple and the clan manners.
[ترجمه ترگمان]بخش سوم رابطه بین معبد ancestress و رفتار قبیله را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]قسمت سوم رابطه بین معبد روحانی و رفتارهای قبیله ای را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]قسمت سوم رابطه بین معبد روحانی و رفتارهای قبیله ای را بررسی می کند
7. The focus of the fifth part is the influence of ancestress temple upon Huizhou women.
[ترجمه ترگمان]تمرکز قسمت پنجم تاثیر معبد ancestress بر روی زنان Huizhou است
[ترجمه گوگل]تمرکز بخش پنجم تأثیر معبد اجداد بر زنان هویجو است
[ترجمه گوگل]تمرکز بخش پنجم تأثیر معبد اجداد بر زنان هویجو است
8. The second part is devoted to the origin and development of ancestress temple's names.
[ترجمه ترگمان]بخش دوم به منشا و توسعه اسامی معبد ancestress اختصاص دارد
[ترجمه گوگل]بخش دوم به منشاء و توسعه نام معبد اجداد اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]بخش دوم به منشاء و توسعه نام معبد اجداد اختصاص داده شده است
9. The focus of the fifth part is the influence of ancestress temple upon Huizhuou women.
[ترجمه ترگمان]تمرکز قسمت پنجم تاثیر معبد ancestress بر روی زنان Huizhuou است
[ترجمه گوگل]تمرکز قسمت پنجم تأثیر معبد اجداد بر زنان Huizhuou است
[ترجمه گوگل]تمرکز قسمت پنجم تأثیر معبد اجداد بر زنان Huizhuou است
10. The first part of this paper introduces the basic information of the extant ancestress temple by categorizing them and describing their characteristics.
[ترجمه ترگمان]بخش اول این مقاله، اطلاعات اولیه معبد ancestress موجود را با دسته بندی و توصیف ویزگی های آن ها معرفی می کند
[ترجمه گوگل]بخش اول این مقاله اطلاعات پایه معبد دائمی موجود را با طبقه بندی آنها و توصیف ویژگی های آنها معرفی می کند
[ترجمه گوگل]بخش اول این مقاله اطلاعات پایه معبد دائمی موجود را با طبقه بندی آنها و توصیف ویژگی های آنها معرفی می کند
11. I was so carried away by joy and sorrow at sight of my little cousin, I forgot our Old Ancestress.
[ترجمه ترگمان]من از دیدن پسر عموی کوچک خود خیلی خوشحال و متاثر شدم و فراموش کردم که ancestress پیر را فراموش کرده باشم
[ترجمه گوگل]من خیلی خوشحال شدم و با دیدن پسر عموی کوچولوی من، خیلی زود فراموش شدم
[ترجمه گوگل]من خیلی خوشحال شدم و با دیدن پسر عموی کوچولوی من، خیلی زود فراموش شدم
12. I was so carried away by joy and sorrow at sight of my little cousin. I forgot our Old Ancestress. I deserve to be caned.
[ترجمه ترگمان]من از دیدن پسر عموی کوچک خود غرق در شادی و اندوه شدم ancestress رو یادم رفته بود من لیاقت کتک خوردن رو دارم
[ترجمه گوگل]با دیدن پسر عموی من، خیلی خوشحال شدم من پدر و مادر قدیمی خود را فراموش کرده ام من سزاوار خواسته بودم
[ترجمه گوگل]با دیدن پسر عموی من، خیلی خوشحال شدم من پدر و مادر قدیمی خود را فراموش کرده ام من سزاوار خواسته بودم
13. "Of course, "she cried. "I was so carried away by joy and sorrow at sight of my little cousin. I forgot our Old Ancestress. I deserve to be caned.
[ترجمه ترگمان]او فریاد زد: \" البته، با دیدن پسر عموی my، شادی و غم به من دست داد ancestress را فراموش کردم من شایستگی ترکه خوردن را دارم
[ترجمه گوگل]'البته،' او گریه کرد 'من با دیدن شادی و غم و اندوه با دیدن پسر عموی کوچولویم، خیلی راحت شدم من پدر و مادر قدیمی خود را فراموش کرده ام من سزاوار خواسته بودم
[ترجمه گوگل]'البته،' او گریه کرد 'من با دیدن شادی و غم و اندوه با دیدن پسر عموی کوچولویم، خیلی راحت شدم من پدر و مادر قدیمی خود را فراموش کرده ام من سزاوار خواسته بودم
کلمات دیگر: