کلمه جو
صفحه اصلی

andy

انگلیسی به فارسی

باهوش


انگلیسی به انگلیسی

• male first name; female first name (form of andrea); family name

جملات نمونه

1. Andy Wilkinson chalked up his first win of the season.
[ترجمه ترگمان]اندی ویلکینسن اولین برد خود را در این فصل به ثبت رساند
[ترجمه گوگل]اندی ویلکینسون اولین پیروزی فصل خود را به ثمر رساند

2. Andy is really plugged into the popular music scene.
[ترجمه ترگمان]اندی واقعا به صحنه موسیقی معروف وصل شده است
[ترجمه گوگل]اندی واقعا به صحنه موسیقی محبوب وصل شده است

3. Andy poked the fish with his finger to see if it was still alive.
[ترجمه ترگمان]اندی با انگشتش به ماهی ها ضربه زد تا ببیند آیا هنوز زنده است یا نه
[ترجمه گوگل]اندی ماهی را با انگشتش چنگ زد تا ببیند آیا هنوز زنده است یا نه

4. The police breathalysed Andy last night, but he was in the clear.
[ترجمه ترگمان]، پلیس \"اندی\" دیشب \"اندی\" رو کشته ولی اون کاملا واضح بود
[ترجمه گوگل]این پلیس شب گذشته نفس نفس زد، اما او روشن بود

5. Andy has a fever and won't be coming into work today.
[ترجمه ترگمان](اندی)تب دارد و امروز وارد کار نخواهد شد
[ترجمه گوگل]اندی تب دارد و امروز کار نخواهد کرد

6. Andy staggered in last night drunk as a lord.
[ترجمه ترگمان] اندی \"دیشب مست بود و مثل یه لرد مست\"
[ترجمه گوگل]اندی در آخرین شب به عنوان یک پروردگار مست شد

7. Andy isn't a very adventurous cook.
[ترجمه ترگمان]اندی یک آشپز ماجراجو نیست
[ترجمه گوگل]اندی آشپز بسیار پرماجرا نیست

8. Andy was making change for a customer.
[ترجمه ترگمان]اندی در حال ایجاد تغییر برای یک مشتری بود
[ترجمه گوگل]اندی برای یک مشتری تغییر کرد

9. By a strange twist of fate, Andy and I were on the same plane.
[ترجمه ترگمان]من و \"اندی\" تو یه هواپیما بودیم
[ترجمه گوگل]با یک پیچ و تاب عجیب و غریب از سرنوشت، اندی و من در همان هواپیما بودند

10. She met Andy while working on a production of Carmen.
[ترجمه ترگمان]او اندی را ملاقات کرد در حالی که مشغول کار بر روی تولید کار من بود
[ترجمه گوگل]او هنگام کار بر روی تولید کارمن با اندی ملاقات کرد

11. Andy assumed an air of indifference whenever her name was mentioned.
[ترجمه ترگمان]هر بار که نامش ذکر شده بود، اندی حالت بی تفاوتی به خود گرفت
[ترجمه گوگل]اندی زمانی که نامش ذکر شد، هوا بی تفاوتی را تصور کرد

12. Andy Roland bulldozed through to score.
[ترجمه ترگمان](اندی رولاند با سرعت برای کسب امتیاز با بولدوزر صاف شد
[ترجمه گوگل]اندی رولاند از طریق گلوله به گلوله رفته است

13. Andy loves spreading rumours about his colleagues.
[ترجمه ترگمان]اندی عاشق گسترش شایعات در مورد همکارانش است
[ترجمه گوگل]اندی عاشق گسترش شایعات در مورد همکارانش است

14. Andy, do you know when the network will be up again?
[ترجمه ترگمان]اندی، آیا می دانید زمانی که شبکه دوباره راه اندازی می شود؟
[ترجمه گوگل]اندی، آیا می دانید زمانی که شبکه دوباره راه اندازی خواهد شد؟


کلمات دیگر: