هانتینگتون
huntington
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• family name; name of several cities in different states of the united states
جملات نمونه
1. Huntington Beach officials also shifted to a two-year budget, which makes long-term planning easier, Uberuaga said.
[ترجمه ترگمان]Uberuaga گفت که مقامات ساحل هانتینگتون همچنین به یک بودجه دو ساله منتقل شده اند که برنامه ریزی بلند مدت را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]اوبرواگا گفت، مقامات هانتینگتون ساحل نیز به بودجه دو ساله منتقل شده اند که برنامه ریزی طولانی مدت را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]اوبرواگا گفت، مقامات هانتینگتون ساحل نیز به بودجه دو ساله منتقل شده اند که برنامه ریزی طولانی مدت را آسان تر می کند
2. Mr Huntington, 50, works for a local hotel and is the opposition leader for Sedgefield Council.
[ترجمه ترگمان]آقای هانتینگتون ۵۰ ساله برای یک هتل محلی کار می کند و رهبر مخالفان شورای Sedgefield است
[ترجمه گوگل]آقای هانتینگتون، 50 ساله، برای یک هتل محلی کار می کند و رهبر مخالف شورای سد فیلد است
[ترجمه گوگل]آقای هانتینگتون، 50 ساله، برای یک هتل محلی کار می کند و رهبر مخالف شورای سد فیلد است
3. Right from Huntington Beach, if you catch the drift.
[ترجمه ترگمان]درست از ساحل هانتینگتون، اگر شما the را بگیرید
[ترجمه گوگل]راست از هانتینگتون بیچ، اگر شما رانش گرفتن
[ترجمه گوگل]راست از هانتینگتون بیچ، اگر شما رانش گرفتن
4. In Huntington Beach and Concord where he worked previously, Uberuaga said there were cultural diversity training programs for city workers.
[ترجمه ترگمان]در هانتینگتون بیچ و کنکورد جایی که قبلا کار می کرد، Uberuaga گفت که برنامه های آموزشی گوناگونی برای کارگران شهری وجود دارد
[ترجمه گوگل]Uberuaga در هانتینگتون ساحل و کنکورد که قبلا کار کرده بود، گفت که برنامه های آموزش فرهنگی متنوع برای کارگران شهر وجود دارد
[ترجمه گوگل]Uberuaga در هانتینگتون ساحل و کنکورد که قبلا کار کرده بود، گفت که برنامه های آموزش فرهنگی متنوع برای کارگران شهر وجود دارد
5. But Golding said she would work with Huntington Beach officials to ease his transition.
[ترجمه ترگمان]اما گلدینگ گفت که او با مقامات ساحل هانتینگتون کار خواهد کرد تا گذار او را تسهیل کند
[ترجمه گوگل]اما گلدینگ گفت که او با مقامات هانتینگتون ساحل کار خواهد کرد تا انتقال او را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]اما گلدینگ گفت که او با مقامات هانتینگتون ساحل کار خواهد کرد تا انتقال او را کاهش دهد
6. Nine council members serve part time in Huntington Beach, sharing a clerical staff of three.
[ترجمه ترگمان]نه نفر از اعضای شورا مدتی در ساحل هانتینگتون خدمت می کنند و کارکنان دفتری سه نفر را به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]نه عضو شورای هماهنگی در هانتینگتون بیچ ساکن هستند و سهم کارمندان را دارند
[ترجمه گوگل]نه عضو شورای هماهنگی در هانتینگتون بیچ ساکن هستند و سهم کارمندان را دارند
7. The Huntington Beach mayor is chosen by council members from among themselves by seniority.
[ترجمه ترگمان]شهردار ساحل هانتینگتون از سوی اعضای شورا از میان خود به عنوان ارشدیت انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]شهردار هانتینگتون ساحل توسط اعضای شورا از میان خود به واسطه سنوات انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]شهردار هانتینگتون ساحل توسط اعضای شورا از میان خود به واسطه سنوات انتخاب شده است
8. Mrs. van der Luyden's portrait by Huntington (in black velvet and Venetian point) faced that of her lovely ancestress.
[ترجمه ترگمان]تصویر خانم وان در هانتینگتون (در مخمل سیاه و نقطه ونیز)با چهره دوست داشتنی اش رو به رو بود
[ترجمه گوگل]پرنسس خانم ون دوردین توسط هانتینگتون (در مخملی سیاه و نقطه ونیزی) با روحیه ی دوست داشتنی او مواجه شد
[ترجمه گوگل]پرنسس خانم ون دوردین توسط هانتینگتون (در مخملی سیاه و نقطه ونیزی) با روحیه ی دوست داشتنی او مواجه شد
9. It belonged to my roommate, Tom Campbell Huntington, Long Island.
[ترجمه ترگمان]، اون متعلق به هم اتاقی من بود \" تام \"کمبل\"، \" لانگ آیلند
[ترجمه گوگل]آن متعلق به هم اتاقی من، تام کمپبل هانتینگتون، لانگ آیلند بود
[ترجمه گوگل]آن متعلق به هم اتاقی من، تام کمپبل هانتینگتون، لانگ آیلند بود
10. Huntington, Samuel. The Clash of Civilization and the Remaking of WorldOrder, Beijing: Xinhua Press, 200
[ترجمه ترگمان]هانتینگتون، ساموئل برخورد تمدن و the of، پکن: پرس Xinhua ۲۰۰، ۲۰۰
[ترجمه گوگل]هانتینگتون، ساموئل جنگ بین تمدن و بازسازی جهانی، پکن: Xinhua Press، 200
[ترجمه گوگل]هانتینگتون، ساموئل جنگ بین تمدن و بازسازی جهانی، پکن: Xinhua Press، 200
11. Samuel Huntington thought that all this was bunk.
[ترجمه ترگمان]ساموئل هانتینگتون \"فکر می کرد که همه اینا تخت بوده\"
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون تصور می کرد که این همه جا بود
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون تصور می کرد که این همه جا بود
12. Huntington Library and Botanic Gardens, Pasadena, California.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه هانتینگتون و Botanic Gardens، پاسادنا، کالیفرنیا
[ترجمه گوگل]کتابخانه هانتینگتون و باغ گیاه شناسی، پاسادنا، کالیفرنیا
[ترجمه گوگل]کتابخانه هانتینگتون و باغ گیاه شناسی، پاسادنا، کالیفرنیا
13. To paraphrase the late political scientist Samuel Huntington: Economic growth and industrialization usually lead to the creation of a middle class.
[ترجمه ترگمان]برای تفسیر دانشمند علوم سیاسی مرحوم ساموئل هانتینگتون: رشد اقتصادی و صنعتی شدن معمولا منجر به ایجاد یک طبقه متوسط می شود
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون، معاون سابقۀ علوم سیاسی اظهار داشت: رشد اقتصادی و صنعتی شدن معمولا منجر به ایجاد یک طبقه متوسط می شود
[ترجمه گوگل]ساموئل هانتینگتون، معاون سابقۀ علوم سیاسی اظهار داشت: رشد اقتصادی و صنعتی شدن معمولا منجر به ایجاد یک طبقه متوسط می شود
14. I knew Huntington from my final year in graduate school at Harvard, when he had just returned from service in the Carter administration to the Government Department.
[ترجمه ترگمان]من Huntington را از آخرین سال تحصیلی در دانشگاه هاروارد می شناسم، زمانی که او تازه از خدمت در اداره کارتر به اداره دولتی برگشته بود
[ترجمه گوگل]من هانتینگتون را از سال گذشته در دانشکده فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد دانستم، زمانی که تازه از اداره کارتر به اداره دولتی بازگشته بود
[ترجمه گوگل]من هانتینگتون را از سال گذشته در دانشکده فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد دانستم، زمانی که تازه از اداره کارتر به اداره دولتی بازگشته بود
15. Political philosophers from Aristotle to Samuel Huntington have noted that economic development and an expanding middle class can provide more fertile ground for democracy.
[ترجمه ترگمان]فیلسوفان سیاسی از ارسطو به سامویل هانتینگتون اشاره کرده اند که توسعه اقتصادی و یک طبقه متوسط رو به گسترش می تواند زمینه fertile برای دموکراسی فراهم کند
[ترجمه گوگل]فیلسوفان سیاسی از ارسطو تا ساموئل هانتینگتون تأکید کرده اند که توسعه اقتصادی و طبقه متوسط در حال گسترش می تواند زمینه ای مناسب برای دموکراسی فراهم آورد
[ترجمه گوگل]فیلسوفان سیاسی از ارسطو تا ساموئل هانتینگتون تأکید کرده اند که توسعه اقتصادی و طبقه متوسط در حال گسترش می تواند زمینه ای مناسب برای دموکراسی فراهم آورد
کلمات دیگر: