کلمه جو
صفحه اصلی

free trader


بین دو کشور بازرگانى : تجارت ازاد

انگلیسی به فارسی

معامله گر رایگان


انگلیسی به انگلیسی

• one who practices free trade; person that supports free international trade

جملات نمونه

1. Adam Smith was an exponent of free trade.
[ترجمه ترگمان]آدام اسمیت توان تجارت آزاد را داشت
[ترجمه گوگل]آدام اسمیت نماینده تجارت آزاد بود

2. The new treaty establishes a free trade zone.
[ترجمه ترگمان]معاهده جدید یک منطقه آزاد تجاری ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]معاهده جدید یک منطقه آزاد تجاری را ایجاد می کند

3. She's a staunch advocate of free trade.
[ترجمه ترگمان]او یکی از حامیان سرسخت تجارت آزاد است
[ترجمه گوگل]او یک طرفدار استقبال از تجارت آزاد است

4. The party wavered between free trade and protectionism.
[ترجمه ترگمان]این حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تولیدات داخلی بود
[ترجمه گوگل]این حزب بین تجارت آزاد و حمایت از تندروی حرکت کرد

5. The old laws created barriers to free trade.
[ترجمه ترگمان]قوانین قدیمی موانعی بر سر راه تجارت آزاد ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]قوانین قدیمی موانع تجارت آزاد را ایجاد کردند

6. He was also a brilliant propagandist for free trade.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک تبلیغ عالی برای تجارت آزاد بود
[ترجمه گوگل]او همچنین یک تبلیغگرای درخشان برای تجارت آزاد بود

7. He often pamphleteers and lectures in favour of free trade.
[ترجمه ترگمان]او اغلب به نفع تجارت آزاد pamphleteers و سخنرانی می کرد
[ترجمه گوگل]او اغلب کتابفروشان و سخنرانی ها را به نفع تجارت آزاد می کند

8. He was at one with Wheatley on the need to abandon free trade.
[ترجمه ترگمان]او در یکی از کسانی بود که نیاز به رها کردن تجارت آزاد داشت
[ترجمه گوگل]وی در مورد نیاز به ترک تجارت آزاد با ویتلی بود

9. Adam Smith believed in the virtues of free trade.
[ترجمه ترگمان]ادم سمیث به فضایل تجارت آزاد اعتقاد داشت
[ترجمه گوگل]آدام اسمیت به فضایل تجارت آزاد اعتقاد داشت

10. Duties and taxes are the most obvious barrier to free trade.
[ترجمه ترگمان]عوارض و عوارض مهم ترین مانع برای تجارت آزاد هستند
[ترجمه گوگل]وظایف و مالیات آشکارترین مانع برای تجارت آزاد است

11. The committee ruled that the US ban constituted an infringement of free trade.
[ترجمه ترگمان]این کمیته حکم داد که ممنوعیت آمریکا نقض تجارت آزاد است
[ترجمه گوگل]این کمیته تصریح کرد که ممنوعیت ایالات متحده، نقض تجارت آزاد است

12. This legislation is inconsistent with what they call Free Trade.
[ترجمه ترگمان]این قانون با آنچه آن ها تجارت آزاد می نامند مغایر است
[ترجمه گوگل]این قانون با آنچه که آنها تجارت آزاد می نامند، متناقض است

13. I support your advocacy of free trade.
[ترجمه ترگمان]من از حمایت شما از تجارت آزاد حمایت می کنم
[ترجمه گوگل]از حمایت شما از تجارت آزاد حمایت می کنم

14. This talk betrays a certain cynicism about free trade.
[ترجمه ترگمان]این حرف نشان دهنده یک بدبینی خاص در مورد تجارت آزاد است
[ترجمه گوگل]این گفت و گو در مورد تجارت آزاد، بدبینی خاصی به خود جلب می کند

15. A free trade agreement would be advantageous to both countries.
[ترجمه ترگمان]یک توافقنامه تجارت آزاد برای هر دو کشور سودمند است
[ترجمه گوگل]توافقنامه تجارت آزاد برای هر دو کشور سودمند خواهد بود


کلمات دیگر: