(انگلیس - عامیانه) اشتباه، گاف
clanger
(انگلیس - عامیانه) اشتباه، گاف
انگلیسی به فارسی
(انگلیس - عامیانه) اشتباه، گاف
چنجر
انگلیسی به انگلیسی
• blunder, blooper
if you drop a clanger, you do or say something embarrassing which you regret afterwards; an informal expression.
if you drop a clanger, you do or say something embarrassing which you regret afterwards; an informal expression.
جملات نمونه
1. I can't help noticing the occasional clanger in war films.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم توجه کنم که گهگاه در فیلم های جنگی شرکت می کند
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به دیدن همتای گاه به گاه در فیلمهای جنگ کمک کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم به دیدن همتای گاه به گاه در فیلمهای جنگ کمک کنم
2. The secretary dropped a clanger when she mentioned the cancel of the order to her boss who had just had a quarrel with his girlfriend.
[ترجمه ترگمان]منشی یکی از clanger را انداخت که از لغو دستور رئیس به رئیسش که تازه با دوست دخترش دعوا کرده بود، اشاره کرد
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه هنگامی که او از لغو نظم به رئیسش که فقط با یک دوست دخترش نزاع داشت، سخنرانی کرد
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه هنگامی که او از لغو نظم به رئیسش که فقط با یک دوست دخترش نزاع داشت، سخنرانی کرد
3. Mentioning her ex-husband was a bit of a clanger.
[ترجمه ترگمان]mentioning شوهر سابقش یه ذره از a بود
[ترجمه گوگل]اشاره به شوهر سابق او، کمی عبرت انگیز بود
[ترجمه گوگل]اشاره به شوهر سابق او، کمی عبرت انگیز بود
4. He's being blamed for dropping a massive political clanger .
[ترجمه ترگمان]او بخاطر سقوط یک clanger سیاسی بزرگ مقصر شناخته می شود
[ترجمه گوگل]او برای از بین بردن یک کلانتر عظیم سیاسی سرزنش می شود
[ترجمه گوگل]او برای از بین بردن یک کلانتر عظیم سیاسی سرزنش می شود
5. I dropped a real clanger when I mentioned the party. He hadn't been invited.
[ترجمه ترگمان]وقتی به مهمونی اشاره کردم یه \"clanger\" واقعی رو انداختم کنار او دعوت نشده بود
[ترجمه گوگل]زمانی که من از حزب ذکر کردم، منجر به یک معاون واقعی شد او دعوت نشده بود
[ترجمه گوگل]زمانی که من از حزب ذکر کردم، منجر به یک معاون واقعی شد او دعوت نشده بود
6. But then young Charlie dropped the biggest clanger of his racing life.
[ترجمه ترگمان]اما چارلی جوان بزرگ ترین clanger زندگی اش را از دست داد
[ترجمه گوگل]اما پس از آن چارلی جوانترین بزرگترین جانشین زندگی مسابقه خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]اما پس از آن چارلی جوانترین بزرگترین جانشین زندگی مسابقه خود را از دست داد
7. She dropped a clanger when she mentioned the broken window. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]وقتی به پنجره شکسته اشاره کرد، یک clanger انداخت فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]هنگامی که او پنجره شکسته را ذکر کرد، او یک چنگال را ترک کرد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه گوگل]هنگامی که او پنجره شکسته را ذکر کرد، او یک چنگال را ترک کرد فرهنگ لغت جمله
8. She dropped a clanger when she mentioned his ex - wife.
[ترجمه ترگمان]اون یه \"clanger\" رو انداخت بیرون وقتی که به همسر سابقش اشاره کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از همسر سابق خود می گوید، او یک چپگر افتاد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او از همسر سابق خود می گوید، او یک چپگر افتاد
9. He dropped a clanger.
[ترجمه ترگمان] اون یه \"clanger\" رو انداخت
[ترجمه گوگل]او یک برده داری افتاد
[ترجمه گوگل]او یک برده داری افتاد
10. Today that strong man was shown to have dropped a massive political clanger.
[ترجمه ترگمان]امروز نشان داده شد که این مرد قوی یک clanger سیاسی بزرگ را رها کرده است
[ترجمه گوگل]امروز نشان داده شد که مرد قوی مردمی را به عنوان یک رهبر سیاسی عظیم از بین برد
[ترجمه گوگل]امروز نشان داده شد که مرد قوی مردمی را به عنوان یک رهبر سیاسی عظیم از بین برد
11. To err is human, and even the most efficient employee will eventually drop a clanger.
[ترجمه ترگمان]اشتباه کردن انسان است، و حتی the کارمند در نهایت یک clanger را رها می کند
[ترجمه گوگل]اشتباه انسان است، و حتی کارآمد ترین کارمند در نهایت یک چنگور را از بین می برد
[ترجمه گوگل]اشتباه انسان است، و حتی کارآمد ترین کارمند در نهایت یک چنگور را از بین می برد
کلمات دیگر: