کلمه جو
صفحه اصلی

hung jury

انگلیسی به فارسی

داوران مجرب


انگلیسی به انگلیسی

• jury that cannot reach a unanimous verdict in a legal trial, jury that is unable to arrive at a unanimous decision

جملات نمونه

1. The trial ended with a hung jury.
[ترجمه ترگمان] دادگاه با یه هیات منصفه قطع شد
[ترجمه گوگل]محاکمه به وسیله هیئت منصفه قطع شد

2. The first trial ended in a hung jury, the second in acquittal.
[ترجمه ترگمان]اولین محاکمه در یک هیات منصفه معلق به پایان رسید و دومین محاکمه تبرئه شد
[ترجمه گوگل]محاکمه اول به پایان رسید در جلسه داوری، دوم در محکومیت

3. As in a hung jury - one that can not reach a verdict.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک هیات منصفه معلق - کسی که نمی تواند به رای دادگاه برسد
[ترجمه گوگل]همانطور که در جلسه هیئت منصفه - کسی که نمیتواند به حکم رسیدگی کند

4. Broderick's first trial last year ended in a hung jury.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، اولین محاکمه برودریک به یه هیات منصفه ختم شد
[ترجمه گوگل]اولین دادگاه Broderick در سال گذشته به یک هیئت منصفه مجبور شد

5. The Chengs' trial ended in a hung jury last April.
[ترجمه ترگمان]محاکمه chengs در ماه آوریل گذشته در یک هیات منصفه معلق به پایان رسید
[ترجمه گوگل]محاکمه Chengs در ماه آوریل ماه جاری منحل شد

6. After an initial hung jury, the Sweets were acquitted.
[ترجمه ترگمان]بعد از یه رای اولیه، \"سوییتز\" تبرئه شد
[ترجمه گوگل]بعد از یک جلسه دائمی، شیرینی ها تبرئه شدند

7. Mandi: That's the first hung jury we've had in a long time. What happens next?
[ترجمه ترگمان]این اولین هییت منصفه بود که خیلی وقت پیش داشتیم بعدش چی میشه؟
[ترجمه گوگل]مندی: این اولین داوری جنجالی است که ما در مدت زمان طولانی داشته ایم بعد چه اتفاقی می افتد؟

8. George's first trial ended in a hung jury.
[ترجمه ترگمان]اولین محاکمه جورج به یک هییت منصفه ختم شد
[ترجمه گوگل]دادگاه اول جورج در جلسه هیئت منصفه قطع شد

9. It ended with a hung jury, in large part due to the star alibi witness, a manager at the zoo who said she was having drinks with Mr Hankton at a hotel when the murder occurred.
[ترجمه ترگمان]سرانجام با یک تن از اعضای هیات منصفه، که به خاطر عذر ستاره ای در باغ وحش بود، رئیس یک مدیر در باغ وحش گفت که او با آقای Hankton در هتلی مشغول نوشیدن است که در آن زمان قتل اتفاق افتاده است
[ترجمه گوگل]با توجه به شاهد ستاره ای البی، مدیر باغ وحش که با گفت و گو با آقای آقای هانکتون در هتل در هنگام قتل اتفاق افتاد، با یک داور آویزان شد

10. Prosecutors routinely retry defendants after a hung jury.
[ترجمه ترگمان]دادستان به طور معمول برای متهمان بعد از هیات منصفه معلق تلاش می کند
[ترجمه گوگل]دادستان ها معمولا پس از یک جلسه داوری دوباره متهم می شوند

11. The case ended in a hung jury; in conservative northern Virginia, it was another setback for the independent counsel and his tactics.
[ترجمه ترگمان]این پرونده در یک هیات منصفه معلق به پایان رسید؛ در ویرجینیای شمالی محافظه کار، این یک شکست دیگر برای مشاوره مستقل و تاکتیک های او بود
[ترجمه گوگل]این پرونده به یک هیئت منصفه قطع شد در ویرجینیای شمالی ویرجینیا محافظه کار، این یک افتضاح دیگر برای مشاوره مستقل و تاکتیک های او بود

12. A retrial was necessary after the original trial ended with a hung jury.
[ترجمه ترگمان]بعد از محاکمه اصلی، دادگاه تجدید نظر لازم شد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه محاکمه اصلی با داوران مجبور به پایان رسید، بازجویی مجدد لازم بود

13. The prosecution offered no evidence after their second trial ended with a hung jury at Knightsbridge Crown Court in London yesterday.
[ترجمه ترگمان]روز گذشته پس از اینکه محاکمه دوم آن ها با یک هیات منصفه آویزان شده در دادگاه کراون در لندن به پایان رسید، دادستان هیچ مدرکی ارائه نکرد
[ترجمه گوگل]دادستان پس از محاکمه دوم خود، روز جمعه در لندن روز دوشنبه در لندن به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شد

14. Police arrested a suspect four years later, but the man's trial ended in a hung jury, split 10-2 to acquit the man.
[ترجمه ترگمان]پلیس چهار سال بعد یک مظنون را دستگیر کرد، اما محاکمه این مرد در یک هیات منصفه معلق به پایان رسید و ۱۰ بر ۲ برای تبرئه این مرد از بین رفت
[ترجمه گوگل]چهار سال بعد پلیس یک مظنون را دستگیر کرد، اما محاکمه مردی به منصب افتخار پایان یافت و تقسیم 10-2 به منظور محکوم کردن مرد

پیشنهاد کاربران

هیأت منصفه مردّد در اتخاذ تصمیم ( به اتفاق آرا نرسیده )


کلمات دیگر: