کلمه جو
صفحه اصلی

humanness


انسانیت، حالت انسانیت

انگلیسی به انگلیسی

• human nature; kindness, compassion, quality of being humane

جملات نمونه

1. More humanness chose to do pioneering work in other line of business.
[ترجمه ترگمان]انسانیت بیشتری برای انجام کار پیشگام در خط دیگر تجارت انتخاب شد
[ترجمه گوگل]بیشتر انسان دوستانه تصمیم به انجام کار پیشگام در خط دیگر کسب و کار

2. It is the essence of humanness to try to improve the world and oneself.
[ترجمه ترگمان]این جوهر انسانیت است که تلاش می کند جهان و خود را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]این جوهر انسانیت است که سعی دارد جهان و خود را بهبود ببخشد

3. Quality is one individual civilization degree and humanness play whether to suffer person gay to behave!
[ترجمه ترگمان]کیفیت یک درجه یک تمدن فردی است و انسانیت در این فیلم بازی کردن چه کسی است که همجنس گرا باشد یا خیر!
[ترجمه گوگل]کیفیت یک درجه تمدن انسانی و بازی انسانیت است که آیا فرد رنج می برد که همجنسگرا رفتار کند!

4. Integrity, the essential principle of humanness, is the traditional virtue of the Chinese Nation.
[ترجمه ترگمان]تمامیت، اصل اساسی انسانیت، فضیلت سنتی ملت چین است
[ترجمه گوگل]سلامت، اصل اساسی انسانیت، فضیلت سنتی مردم چین است

5. Conventional manpower endowment source control maintains its target humanness power natural resources.
[ترجمه ترگمان]نیروی انسانی اجباری منبع ذخیره منابع طبیعی هدف خود را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]کنترل منابع انسانی متعارف منابع طبیعی خود را هدف قرار می دهد

6. Many of you are angry at your humanness.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شما از انسانیت شما عصبانی هستید
[ترجمه گوگل]بسیاری از شما در خلوت خود عصبانی هستید

7. It is this " humanness " of the gorilla which is so beguiling.
[ترجمه ترگمان]این یک \"انسانیت\" از گوریل است که واقعا گمراه کننده است
[ترجمه گوگل]این این 'انسانیت' گوریل است که بسیار غم انگیز است

8. Want firm station position, hold to literary humanness civilian the service, direction that serves for socialism.
[ترجمه ترگمان]می خواهید جایگاه شرکت تان را تغییر دهید، انسانیت را به انسانیت انسانی، خدمات، جهتی که برای سوسیالیسم خدمت می کند، حفظ کنید
[ترجمه گوگل]می خواهم موضع ایستگاه ایستادن، به خدمت ادبیات غیرنظامی خدمات، جهت که برای سوسیالیسم خدمت می کنند

9. Have a cobbler, humanness is to trick most disloyal.
[ترجمه ترگمان]یک پینه دوز که از آن استفاده می کند این است که بیش از همه بی وفایی کند
[ترجمه گوگل]یک کله پاچه دار، انسانیت است که فریب اکثر نافرمان است

10. Be in our country, timberwork builds bright still humanness to see.
[ترجمه ترگمان]در کشور ما باشید، timberwork هنوز تنها انسانیت را می سازد
[ترجمه گوگل]در کشور ما، کارهای چوبی ساخته شده است که هنوز روشن است

11. He criticized the Buddhist ontology, humanness of Buddhism, ethics and idolatry of Buddhism.
[ترجمه ترگمان]او از هستی شناسی بودایی، انسانیت از دین بودا، اصول اخلاقی و پرستش بودا انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]او از هستی شناسی بودایی، انسانیت بودیسم، اخلاق و بت پرستی بودیسم انتقاد کرد

12. Police, we are humanness civilian services.
[ترجمه ترگمان]پلیس، ما از خدمات غیر نظامی هستیم
[ترجمه گوگل]پلیس، ما خدمات غیر نظامی غیرنظامی هستیم

13. Her humanness is sedate, handle affairs serious, particularly right safe discipline is carried out very strict.
[ترجمه ترگمان]طبیعت انسانی او آرام است، امور را جدی می گیرد، به ویژه نظم و انضباط ایمن بسیار جدی انجام می شود
[ترجمه گوگل]انسانیت او محکم است، مسئولیت رسیدگی به امور جدی است، به خصوص نظم و انضباط ایمن بسیار دقیق انجام می شود

14. We create our humanness by creating the technium.
[ترجمه ترگمان]ما طبیعت انسانی خود را با ایجاد the خلق می کنیم
[ترجمه گوگل]با ایجاد تکنولوژی ما انسانیتمان را ایجاد می کنیم


کلمات دیگر: