ازدواج محضری (که بدون حضور کشیش و مراسم کلیسایی اجرا می شود)
civil marriage
ازدواج محضری (که بدون حضور کشیش و مراسم کلیسایی اجرا می شود)
انگلیسی به فارسی
ازدواج محضری (که بدون حضور کشیش و مراسم کلیسایی اجرا میشود)
ازدواج مدنی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a marriage performed by a government official, such as a justice of the peace, rather than a clergyman.
• marriage which takes place without a religious official, non-religious marriage
a civil marriage is a marriage ceremony which is performed by a government official and not by a representative of a religion such as a priest.
a civil marriage is a marriage ceremony which is performed by a government official and not by a representative of a religion such as a priest.
جملات نمونه
1. The county clerk has traditionally performed civil marriages.
[ترجمه ترگمان]این شهرستان به طور سنتی ازدواج های مدنی را انجام داده است
[ترجمه گوگل]روحانیون محلی به طور سنتی ازدواج های مدنی انجام داده اند
[ترجمه گوگل]روحانیون محلی به طور سنتی ازدواج های مدنی انجام داده اند
2. Last month, we enacted legislation to allow civil marriage ceremonies for domestic partners in San Francisco.
[ترجمه ترگمان]ماه گذشته، ما قانونی را تصویب کردیم تا به مراسم ازدواج مدنی برای شرکای خانگی در سان فرانسیسکو اجازه دهیم
[ترجمه گوگل]ماه گذشته ما قوانینی را برای مجازات ازدواج های مدنی برای شرکای داخلی در سان فرانسیسکو تصویب کردیم
[ترجمه گوگل]ماه گذشته ما قوانینی را برای مجازات ازدواج های مدنی برای شرکای داخلی در سان فرانسیسکو تصویب کردیم
3. Canada introduces the Civil Marriage Act, making Canada the fourth country to sanction same-sex marriage .
[ترجمه ترگمان]کانادا قانون ازدواج مدنی را مطرح می کند و کانادا را چهارمین کشوری می سازد که ازدواج همجنس گرایان را تصویب می کند
[ترجمه گوگل]کانادا قانون زناشویی شهروندی را تصویب می کند، و کانادا را به عنوان کشور چهارم برای مجازات ازدواج همجنسگرایان معرفی می کند
[ترجمه گوگل]کانادا قانون زناشویی شهروندی را تصویب می کند، و کانادا را به عنوان کشور چهارم برای مجازات ازدواج همجنسگرایان معرفی می کند
4. Partners unable to enter into a civil marriage, and their children, lack basic legal protections taken for granted by married couples, " Assembly Speaker Sheldon Silver said.
[ترجمه ترگمان]شلدون سیلور سخنگوی مجلس گفت که شرکای نمی توانند وارد یک ازدواج مدنی شوند و فرزندان آن ها، فاقد حمایت های قانونی اساسی برای زوج های متاهل هستند \"
[ترجمه گوگل]شلدون سیلندر، سخنگوی مجمع، گفت که همکاران قادر به ورود به یک ازدواج مدنی و فرزندان خود، از حمایت های حقوقی قانونی حمایت نمی کنند
[ترجمه گوگل]شلدون سیلندر، سخنگوی مجمع، گفت که همکاران قادر به ورود به یک ازدواج مدنی و فرزندان خود، از حمایت های حقوقی قانونی حمایت نمی کنند
5. Posts on the resulting civil marriage is also Posted son, named Xi paste.
[ترجمه ترگمان]پست در رابطه با ازدواج مدنی منتج به عنوان خمیر Xi نیز در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]پست های مربوط به ازدواج شهروندی به دست آمده نیز ارسال شده است پسر، به نام چسب خمیر
[ترجمه گوگل]پست های مربوط به ازدواج شهروندی به دست آمده نیز ارسال شده است پسر، به نام چسب خمیر
6. As a civil marriage as a legal act must not only meet the legal requirements are the real elements, Elements of the form would need to be satisfied, not with the effectiveness of legal marriage.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ازدواج مدنی به عنوان یک عمل قانونی نباید تنها الزامات قانونی را برآورده کند، عناصر شکل باید ارضا شوند، نه با اثربخشی ازدواج قانونی
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ازدواج مدنی به عنوان یک قانون حقوقی نه تنها باید از الزامات قانونی عناصر واقعی باشد، بلکه عناصری از این فرم باید رضایت بخش باشد، نه از کارآیی ازدواج قانونی
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ازدواج مدنی به عنوان یک قانون حقوقی نه تنها باید از الزامات قانونی عناصر واقعی باشد، بلکه عناصری از این فرم باید رضایت بخش باشد، نه از کارآیی ازدواج قانونی
7. The court said that a statute limiting the civil marriage to one between a man and a woman violated Iowa's constitution and must be declared void.
[ترجمه ترگمان]دادگاه اعلام کرد که قانونی که ازدواج مدنی را بین یک مرد محدود می سازد و یک زن قانون اساسی آیووا را نقض می کند و باید بی اعتبار تلقی شود
[ترجمه گوگل]دادگاه اظهار داشت که یک قانون ازدواج مدنی محدود به یک مرد و یک زن، قانون اساسی آیت الله را نقض کرده است و باید اعلام شود
[ترجمه گوگل]دادگاه اظهار داشت که یک قانون ازدواج مدنی محدود به یک مرد و یک زن، قانون اساسی آیت الله را نقض کرده است و باید اعلام شود
8. Civil marriage registration inquiries should be general to file the marriage registration office of the original query.
[ترجمه ترگمان]پرس و جوهای ثبت ازدواج مدنی باید عمومی باشد تا دفتر ثبت ازدواج نامه های پرس و جو اصلی را ثبت کند
[ترجمه گوگل]سوالات ثبت نام ازدواج مدنی باید به طور کلی برای ثبت نام ازدواج ثبت نام اصلی پرس و جو باشد
[ترجمه گوگل]سوالات ثبت نام ازدواج مدنی باید به طور کلی برای ثبت نام ازدواج ثبت نام اصلی پرس و جو باشد
9. The civil marriage also requires the presences to two witnesses.
[ترجمه ترگمان]ازدواج مدنی همچنین نیاز به حضور دو شاهد دارد
[ترجمه گوگل]ازدواج مدنی نیز نیاز به حضور دو شاهد دارد
[ترجمه گوگل]ازدواج مدنی نیز نیاز به حضور دو شاهد دارد
10. This article focus on proceeding from reality and in the field of civil marriage law which played a certain how to use the reference.
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر پیشرفت از واقعیت و در زمینه قانون ازدواج مدنی تمرکز دارد که مشخص می کند چگونه از مرجع استفاده کند
[ترجمه گوگل]این مقاله بر ادامه واقعیت و در زمینه قانون ازدواج مدنی متمرکز است که مشخصا نحوه استفاده از مرجع را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله بر ادامه واقعیت و در زمینه قانون ازدواج مدنی متمرکز است که مشخصا نحوه استفاده از مرجع را مشخص می کند
11. It's safe to say that neither the dramas of our family, nor its triumphs, could have been possible without the simultaneously radical and conservative occasion of my parents' civil marriage in Iowa.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که نه نمایشنامه های خانوادگی ما و نه پیروزی های آن، بدون آن موقعیت رادیکال و محافظه کارانه ازدواج مدنی پدر و مادرم در لوا، ممکن است وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ایمن است که می توان گفت که نه داستان های خانوادگی و نه پیروزی های آن، بدون اینکه به طور همزمان رادیکال و محافظه کارانه ازدواج مدنی والدین من در آیووا بود، امکان پذیر بود
[ترجمه گوگل]ایمن است که می توان گفت که نه داستان های خانوادگی و نه پیروزی های آن، بدون اینکه به طور همزمان رادیکال و محافظه کارانه ازدواج مدنی والدین من در آیووا بود، امکان پذیر بود
12. However, Kelly Lin confirmation, she said: "Who says I amin Taipei civil marriage ?"
[ترجمه ترگمان]با این حال، کلی لین تایید می کند: \"چه کسی می گوید که من ازدواج مدنی تایپه را خواهم گفت؟\"
[ترجمه گوگل]با این حال، تایید کلی لین، او گفت: 'چه کسی می گوید من در ازدواج مدنی تایپه هستم؟'
[ترجمه گوگل]با این حال، تایید کلی لین، او گفت: 'چه کسی می گوید من در ازدواج مدنی تایپه هستم؟'
13. I have come to believe that this is a question of fairness and of equal protection under the law, and that a civil union is not equal to civil marriage .
[ترجمه ترگمان]من به این نتیجه رسیده ام که این یک سوال از انصاف و حمایت برابر از قانون است، و اینکه یک اتحادیه مدنی برابر با ازدواج مدنی نیست
[ترجمه گوگل]من آمده ام تا بر این باور باشم که این مساله عدالت و حمایت برابر از قانون است و اتحادیه مدنی با معافیت ازدواج مدنی برابر نیست
[ترجمه گوگل]من آمده ام تا بر این باور باشم که این مساله عدالت و حمایت برابر از قانون است و اتحادیه مدنی با معافیت ازدواج مدنی برابر نیست
14. Far in the Ming and Qing Dynasties, the Datong area will have a civil marriage in the happy married, Keijublessing, Takako birth when the custom of giving red eggs.
[ترجمه ترگمان]در دودمان مینگ و کینگ، ناحیه Datong ازدواج مدنی را در ازدواج سعادتمند، Keijublessing، Takako، و رسم اعطای تخم مرغ قرمز آغاز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در دوران قاچاقچیان مینگ و چینگ، در منطقه داتونگ ازدواج شهروندی در ازدواج شاد، کایوبو بیسینگ، تولاکاکو زمانی که سفارشت دادن تخم مرغ قرمز خواهد شد
[ترجمه گوگل]در دوران قاچاقچیان مینگ و چینگ، در منطقه داتونگ ازدواج شهروندی در ازدواج شاد، کایوبو بیسینگ، تولاکاکو زمانی که سفارشت دادن تخم مرغ قرمز خواهد شد
کلمات دیگر: