کلمه جو
صفحه اصلی

frau


(آلمانی) زن، خانم (همانند .mrs پیش از نام هم به کار می رود)

انگلیسی به فارسی

فرهاد


(آلمانی) زن، خانم (همانند .Mrs پیش از نام هم به کار می‌رود)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: Frauen
• : تعریف: (German) a woman, esp. a married woman (used as a form of address).

• (german) wife; woman; title used when addressing a married woman

جملات نمونه

1. If the police come to interview Frau Morenz, do not impede but let me know.
[ترجمه ترگمان]اگر پلیس برای مصاحبه با خانم Morenz بیاید، مانعی ندارد، اما به من خبر بدهید
[ترجمه گوگل]اگر پلیس برای مصاحبه با Frau Morenz، مانع از آن نمی شود، اما به من اطلاع دهید

2. Frau Braun gestured at the layer of rotting food and filth.
[ترجمه ترگمان]خانم براون به لایه غذای فاسد و کثافت اشاره کرد
[ترجمه گوگل]Frau Braun در لایه ای از مواد غذایی فاسد و کثیف اشاره کرد

3. Frau Mozart had died the previous evening.
[ترجمه ترگمان]خانم موتسارت عصر پیش مرده بود
[ترجمه گوگل]روز قبل موتزارت درگذشت

4. The schnapps was poured, the glasses dispensed, and Frau Schmidt sent simpering back to the kitchen.
[ترجمه ترگمان]براندی ریخت، عینکش باز شد و خانم اشمیت simpering را به آشپزخانه فرستاد
[ترجمه گوگل]اسنپس ریخته شد، عینک ها پر شده بود، و فراو اشمیت به آشپزخانه می زد

5. You are assured of a warm welcome from Frau Hinterholzer, the owner.
[ترجمه ترگمان]شما اطمینان دارید از خانم Hinterholzer، صاحب مسافرخانه، خوش آمدید
[ترجمه گوگل]شما از پذیرش گرم از مالک Frau Hinterholzer اطمینان دارید

6. Frau Grossman was rather slow in forwarding it.
[ترجمه ترگمان]خانم وستن کمی آهسته تر راه می رفت
[ترجمه گوگل]Frau Grossman در حمل و نقل آن کم بود

7. When we hear Frau Braun coming, I hastily drop the gauze over the cradle and hide behind the partition.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای پای خانم براون را می شنویم، به سرعت توری را روی گهواره می اندازم و پشت تیغه پنهان می شوم
[ترجمه گوگل]وقتی که فراو براون میشنویم، به شدت گاز را روی گهواره رها میکنم و پشت پارتیشن مخفی میشوم

8. Frau Gess telephoned very early in the morning to say that she had just called the doctor.
[ترجمه ترگمان]خانم Gess صبح زود تلفن زد و گفت که تازه دکتر را صدا زده است
[ترجمه گوگل]فراگ گس در اوایل صبح تلفن می زد تا بگوید که او فقط دکتر را خوانده است

9. Frau Trauffer and her daughters came out of the kitchen wiping their hands on their aprons.
[ترجمه ترگمان]خانم Trauffer و دخترانش از آشپزخانه بیرون آمدند و دست های خود را با aprons پاک کردند
[ترجمه گوگل]Frau Trauffer و دخترانش از آشپزخانه خارج شدند و دستان خود را بر روی پیش بند خود گذاشتند

10. Heisenberg Frau Schumacher in the bakery - you remember her?
[ترجمه ترگمان]خانم Heisenberg، خانم Schumacher، اون رو به یاد میاری؟
[ترجمه گوگل]هاسنبرگ فراو شوماخر در نانوایی - شما او را به یاد داشته باشید؟

11. Herr und Frau Wu kommen aus China.
[ترجمه ترگمان]خانم و وو kommen از چین
[ترجمه گوگل]هر و فرعو وو کامنز چین چین

12. Frau : Du gehst mit einem M ? dchen ins Kino und ich koche zu Hause ? Du tr? umst.
[ترجمه ترگمان]خانم \"gehst\" با \"einem M\"؟ ich dchen و zu zu koche؟ شما؟ umst
[ترجمه گوگل]Frau: Du gehst mit einem M؟ dchen ins Kino und ich koche zu Hause؟ دو تر؟ umst

13. Frau Merkel is further cramped by anxiety that German taxpayers will revolt against writing even larger cheques to bail out reckless bankers and feckless Club Med nations.
[ترجمه ترگمان]خانم مارکل بیش از پیش نگران است که مالیات دهندگان آلمان با نوشتن حتی چک های بزرگ تر به قید وثیقه از بانکداران بی ملاحظه و ملت های سست و سست شور شورش کنند
[ترجمه گوگل]فرقه مرکل با اضطراب همراه است که مالیات دهندگان آلمان علیه نوشتن چک های حتی بزرگتر به سرقت بردن از بانکداران بی پروا و ملل باشگاه ملل بی بی سی شورش می کنند

14. Die Frau kenne ich nicht, die habe ich noch nie gesehen.
[ترجمه ترگمان]، \"Frau kenne\"، \"ich ich\"، \"habe ich\"، \"ich noch gesehen\"
[ترجمه گوگل]Die Frau kenne ich nicht، die habe ich noch nie gesehen


کلمات دیگر: