کلمه جو
صفحه اصلی

humourless

انگلیسی به فارسی

بی خوابی، بی مزاح


انگلیسی به انگلیسی

• lacking humor (also humorless)
someone who is humourless is very serious and does not find things amusing.

جملات نمونه

1. It is a tedious, humourless load of crap.
[ترجمه ترگمان]این یه عالمه چرت و پرته
[ترجمه گوگل]این یک بار خسته کننده و خسته کننده است

2. His mouth twisted in a humourless smile.
[ترجمه ترگمان]دهانش با لبخند humourless کج شده بود
[ترجمه گوگل]دهان او در یک لبخند ملایم پیچ خورده است

3. He was a straight-faced, humourless character.
[ترجمه ترگمان] اون یه شخصیت واقعی و faced بود
[ترجمه گوگل]او شخصیت راست و چهره خشن بود

4. The president made several jokes in an attempt to shake off his "humourless" tag.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور در تلاش برای از بین بردن برچسب \"humourless\" چندین شوخی کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور چندین جوک برای تلاش برای تکان دادن تلخ 'بی ادبی' خود را ساخت

5. Her personality was drab, earnest and humourless and her appearance calculatedly unattractive.
[ترجمه ترگمان]شخصیت او بی روح و جدی بود و ظاهرش جذاب و جذاب بود
[ترجمه گوگل]شخصیت او جادو، جدی و بی ادب بود و ظاهر او محاسبه نشده جذاب بود

6. Monk treats Russell's sallies with humourless seriousness, trying to get us to see them as proof of intellectual irresponsibility.
[ترجمه ترگمان]مانک با جدیت humourless رفتار می کند و سعی می کند ما را قانع کند که آن ها را به عنوان دلیل بی مسئولیتی عقلی ببینیم
[ترجمه گوگل]خدایان، با سستی بیحوصلگی، راجع به راسل صحبت می کنند، تلاش می کنند که ما را به عنوان مدرک بی مسئولیتی فکری در نظر بگیرند

7. Silent, humourless and reserved, Haig was also shrewd and ambitious and had unbounded self-esteem.
[ترجمه ترگمان]Haig، ساکت و تودار، زیرک و بلند پروازانه بود و اعتماد به نفس نامحدود داشت
[ترجمه گوگل]هیک نیز سکوت، بی ادب و محروم بود و همچنین بلندپروازانه بود و اعتماد به نفس بی نظیری داشت

8. His grandparents were humourless and penny-pinching.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ و مادربزرگش humourless و پنی pinching بودند
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و مادربزرگش بی ادبی و پینوکیو بودند

9. It was a wide, manic and utterly humourless rictus.
[ترجمه ترگمان]چاک و دهان گشاد شده و کام لا humourless شده بود
[ترجمه گوگل]این یک ریتو گسترده، مینیک و کاملا بی ادب بود

10. Dadda didn't answer but gave his awkward humourless grin.
[ترجمه ترگمان]بابا جواب نداد، اما لبخند humourless کج و معوج خود را تکان داد
[ترجمه گوگل]داادا پاسخ نداد اما به سختی بیحرکت خندید

11. Despite his wonderfully unattractive and humourless appearance, his exotic origins none the less gave rise to an extraordinary rumour.
[ترجمه ترگمان]با وجود ظاهر عجیب و غیر جذاب او، اصالت عجیب و غریب او هیچ یک به شایعات فوق العاده افزایش نیافته بود
[ترجمه گوگل]علی رغم ظاهر بی نظیر و بی نظیرش، ریشه های عجیب و غریب او به هیچ وجه موجب شایعه فوق العاده ای نشد

12. She forced a humourless laugh.
[ترجمه ترگمان]به زور خندید
[ترجمه گوگل]او خنده ی بی ادبی را مجبور کرد

13. He showed his teeth in a humourless grin.
[ترجمه ترگمان]دندان هایش را به هم فشرد و نیشش باز شد
[ترجمه گوگل]او دندانهایش را در یک لبخند بیحساب نشان داد

14. Ever humourless, the Supreme Council of the Armed Forces (SCAF), the ruling body headed by the field-marshal, issued a statement denying that any high-ranking footwear had gone missing.
[ترجمه ترگمان]Ever، شورای عالی نیروهای مسلح (SCAF)، نهاد حاکم بر ریاست این میدان، بیانیه ای صادر کرد مبنی بر اینکه هر گونه کفش رده بالای ناپدید شده است
[ترجمه گوگل]شورای عالی نیروهای مسلح (SCAF)، بدن حاکم به ریاست مزبور، بیانیه ای را صادر کرد که در آن هیچگونه کفش بالایی از بین رفته بود

15. Night Haunter moulded his sons into an efficient, humourless force of warriors to whom killing was second nature, achieving their goals by any means necessary.
[ترجمه ترگمان]شبانه haunter پسران خود را به یک نیروی کارآمد و humourless از جنگجویان تبدیل کرد که کشتن آن ها دومین ماهیت بود و به هر وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود دست پیدا می کرد
[ترجمه گوگل]هانتر شب خلبانان خود را به یک نیروی کارآمد و باهوش خشن از جنگجویان تبدیل کرد که به آنها کشتن طبیعت دوم بود و اهداف خود را با هر وسیله ای که لازم بود، به دست آورد


کلمات دیگر: