1. Wherever tyranny, oppression and brutality have threatened the free world, our two countries have stood for the triumph of good over evil.
[ترجمه ترگمان]هر کجا که استبداد، ظلم و وحشیگری، دنیای آزاد را تهدید کند، دو کشور ما برای پیروزی خوب بر شیطان ایستادگی کرده اند
[ترجمه گوگل]هر جا که استبداد، ظلم و ستم و بی رحمی دنیای آزاد را تهدید می کنند، دو کشور ما برای پیروزی خیر بر شیطان ایستاده اند
2. Free world and Communist leaders alike condemned Deng and his government.
[ترجمه ترگمان]رهبران دنیای آزاد و رهبران کمونیست به طور یک سان دنگ و دولت او را محکوم کردند
[ترجمه گوگل]دنیای آزاد و رهبران کمونیستی همانند دنگ و دولت او را محکوم می کنند
3. A free country in a free world is always at risk from high winds and rough seas.
[ترجمه ترگمان]یک کشور آزاد در دنیای آزاد همیشه در معرض خطر باده ای شدید و دریاهای سخت قرار دارد
[ترجمه گوگل]کشور آزاد در یک دنیای آزاد همواره در معرض خطر باد های شدید و دریاهای خشن قرار دارد
4. The goal of an insect - free world continued to recede.
[ترجمه ترگمان]هدف یک جهان عاری از حشرات همچنان ادامه داشت
[ترجمه گوگل]هدف از یک جهان آزاد حشرات همچنان ادامه دارد
5. We live in a free world, I whistle down the wind.
[ترجمه ترگمان]در یک دنیای آزاد زندگی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در یک جهان آزاد زندگی می کنیم، من باد را سوت می زنم
6. Fortunately, even the advocates of a nuclear - free world acknowledge that is a long way off.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، حتی طرفداران یک جهان عاری از هسته ای اذعان می کنند که راه درازی در پیش است
[ترجمه گوگل]خوشبختانه حتی حامیان یک دنیای بدون هسته اذعان می کنند که راه طولانی است
7. If America goes down, the free world will go down, too.
[ترجمه ترگمان]اگر آمریکا سقوط کند، جهان آزاد نیز پایین خواهد رفت
[ترجمه گوگل]اگر آمریکا پایین بیاید، جهان آزاد نیز پایین خواهد آمد
8. Free world is in a knowledge in, attention became a kind of precious commodity.
[ترجمه ترگمان]دنیای آزاد در دانشی است که در آن، توجه به نوعی کالای با ارزش تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]دنیای آزاد در معرض دانش است؛ توجه به کالای گرانبها تبدیل شده است
9. The fate of the free world in the hands of a bunch of hustlers and themselves.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت دنیای آزاد در دست دسته ای از کلاه بردارهای حرفه ای و خودشان
[ترجمه گوگل]سرنوشت جهان آزاد در دست یک دسته از هشتلرها و خودشان
10. In a gravity - free world of anything goes, what constitutes cheating?
[ترجمه ترگمان]در دنیای عاری از جاذبه هر چیزی اتفاق می افتد، چه چیزی تقلب را تشکیل می دهد؟
[ترجمه گوگل]در جهان گرانشی از هر چیزی می رود، چه چیزی تقلب را تشکیل می دهد؟
11. It is a free world where we are all entitled to our opinions. Long may it remain so.
[ترجمه ترگمان]این جهان آزاد است که در آن همه ما حق داریم نظرات خود را بیان کنیم ممکن است همین طور بماند
[ترجمه گوگل]این دنیای آزاد است که در آن همه ما به نظرات ما احترام می گذاریم بلند ممکن است آن را باقی بماند
12. We don't need to make the entire free world our enemy.
[ترجمه ترگمان]ما نیاز نداریم تمام دنیای آزاد رو از دشمن جدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما نیازی به ایجاد دنیای آزاد دنیا نداریم
13. Geography, with special attention to the disposition of the Communist bloc and the free World.
[ترجمه ترگمان]جغرافیا با توجه ویژه ای به خلق و خوی توده کمونیست و دنیای آزاد
[ترجمه گوگل]جغرافیا، با توجه ویژه به موضع بلوک کمونیست و جهان آزاد است
14. By 1980 the Puzzle Palace had become the largest single espionage factory the free world had ever known or could ever imagine.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۸۰ کاخ Puzzle تبدیل به بزرگ ترین کارخانه جاسوسی شد که دنیای آزاد تا به حال شناخته یا می توانست تصور کند
[ترجمه گوگل]تا سال 1980 کاخ پازل تبدیل به بزرگترین کارخانه جاسوسی واحد شده بود که جهان آزاد تا به حال شناخته شده بود یا هرگز تصور نمی کرد
15. The Natural Selection offers a helping hand to extend the spirit of a free world.
[ترجمه ترگمان]انتخاب طبیعی کمک می کند تا روح یک جهان آزاد را گسترش دهد
[ترجمه گوگل]انتخاب طبیعی یک دست کمک می کند تا روح جهان آزاد را گسترش دهد