کلمه جو
صفحه اصلی

citified


تبعه، شهروند، غیر نظامی، شخصی یا کشوری (در مقابل نظامی یا لشکری)، بومی، بوم زاد، ساکن، (در اصل) ساکن یا بومی شهر (به ویژه اگر آزاد باشد)، شهرزی، شارمند، رعیت، تابع، شهری، دارای طرز رفتار شهری ها

انگلیسی به فارسی

شهری، دارای طرز رفتار شهری‌ها


شهروند، شهری کردن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having or taking the manners, dress, speech, customs, or the like of a person living in a large city.
متضاد: rural

• having city habits, having manners of a city person; made into a city (also cityfied)

جملات نمونه

1. He had a citified air about him that ate into Tom's vitals.
[ترجمه ترگمان]این مرد بوی خوبی درباره او داشت که به علائم حیاتی تام می خورد
[ترجمه گوگل]او در مورد او که هوای تام را داشت، هوای ملایم داشت

2. Citified yet sporty, the product range from this firm includes footwear bottoms for men and women in materials such as TR, PVC and TPU.
[ترجمه ترگمان]محدوده محصول از این شرکت شامل bottoms کفش برای مردان و زنان در موادی مانند TR، PVC و TPU است
[ترجمه گوگل]سیتیفید هنوز هم ورزشی است، محدوده محصول از این شرکت شامل کفش پایینی برای مردان و زنان در مواد مانند TR، PVC و TPU است

3. With such thoughts, my citified confusions melt into the quiet of the night.
[ترجمه ترگمان]با این گونه افکار، درده ای درونی من در سکوت شب ذوب می شود
[ترجمه گوگل]با چنین افکار، سردرگمی ناشی از تحریم ها من را به آرام شب می ریزد

4. With such thoughts, my 2citified confusions melt into the quiet of the night.
[ترجمه ترگمان]با این گونه افکار، سرگیجه ۲ من در سکوت شب ذوب می شود
[ترجمه گوگل]با چنین افکار، سردرگمی هایی که در ذهن من ایجاد می شود، به آرامش شب می رسد

5. It is argued that there are two ways of urbanization:citified and non-citified.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که دو روش شهرنشینی وجود دارد: citified و non
[ترجمه گوگل]استدلال می شود که دو راه شهری سازی شهروندان و غیر شهروندان وجود دارد

6. The economic development drives the citified in Quanzhou, and makes the protection of this historical and cultural known city in increasing contradiction with the developing construction day by day.
[ترجمه ترگمان]توسعه اقتصادی the را در Quanzhou هدایت می کند و حمایت از این شهر تاریخی و فرهنگی را در افزایش تضاد با توسعه روز ساخت وساز در روز می سازد
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصادی، سرمایه داری را در Quanzhou جابجا می کند و حفاظت از این شهر تاریخی و فرهنگی شناخته شده را با افزایش روز افزون تناقض با ساخت و ساز در حال توسعه آغاز می کند

7. The complainants are always from some citified bourgeois outsider with a plane ticket out who decries the destruction of village lifestyles.
[ترجمه ترگمان]شاکیان همیشه از یک بیگانه citified با بلیت هواپیما که نابودی زندگی روستایی را خراب می کند، هستند
[ترجمه گوگل]شکایت کنندگان همیشه از یک بیگانه بورژوایی شهروندانه با یک بلیط هواپیما بیرون می آیند که تخریب شیوه زندگی روستا را نقض می کند


کلمات دیگر: