ستاینده، تعریف کننده
extoll
ستاینده، تعریف کننده
انگلیسی به فارسی
بیرون آمدن
انگلیسی به انگلیسی
• exalt, glorify, praise, laud
جملات نمونه
1. The teacher was extolling her work to the skies.
[ترجمه ترگمان]معلم کارش را به عرش اعلا رساند
[ترجمه گوگل]معلم کار خود را به آسمان انجام داد
[ترجمه گوگل]معلم کار خود را به آسمان انجام داد
2. His book extolling the benefits of vegetarianism sold thousands of copies.
[ترجمه ترگمان]کتاب وی مزایای گیاهخواری را که هزاران نسخه از آن ها به فروش می رفت می ستود
[ترجمه گوگل]کتاب او که مزایای گیاهخواری را به فروش می رساند، هزاران نسخه را به فروش می رساند
[ترجمه گوگل]کتاب او که مزایای گیاهخواری را به فروش می رساند، هزاران نسخه را به فروش می رساند
3. He never stops extolling the virtues of the free market.
[ترجمه ترگمان]او هرگز از مزایای بازار آزاد پشتیبانی نمی کند
[ترجمه گوگل]او هرگز نمی تواند فضایل بازار آزاد را تحسین کند
[ترجمه گوگل]او هرگز نمی تواند فضایل بازار آزاد را تحسین کند
4. Doctors often extol the virtues of eating less fat.
[ترجمه ترگمان]پزشکان اغلب از مزایای خوردن چربی کم تر سخن می گویند
[ترجمه گوگل]پزشکان اغلب فواید خوردن چربی کمتری را تحریک می کنند
[ترجمه گوگل]پزشکان اغلب فواید خوردن چربی کمتری را تحریک می کنند
5. He was extolling the virtues of the Internet.
[ترجمه ترگمان]او محاسن اینترنت را می ستود
[ترجمه گوگل]او مزایای اینترنت را تحسین کرد
[ترجمه گوگل]او مزایای اینترنت را تحسین کرد
6. She was extolled as a genius.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نابغه تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نابغه تحسین شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نابغه تحسین شد
7. Now experts are extolling the virtues of the humble potato.
[ترجمه ترگمان]اکنون کارشناسان محاسن سیب زمینی خوار را مورد ستایش قرار می دهند
[ترجمه گوگل]اکنون کارشناسان فضایل سیب زمینی فروتن را تحسین می کنند
[ترجمه گوگل]اکنون کارشناسان فضایل سیب زمینی فروتن را تحسین می کنند
8. Songs of extolling the motherland are ringing far and near.
[ترجمه ترگمان]سروده ای کشور سرزمین مادری بسیار دور و نزدیک به صدا در می آید
[ترجمه گوگل]آهنگهایی که از سرزمین مادری به سر می برند، دور و نزدیک زنگ می زنند
[ترجمه گوگل]آهنگهایی که از سرزمین مادری به سر می برند، دور و نزدیک زنگ می زنند
9. Wilkins is now extolling the virtues of organic farming.
[ترجمه ترگمان]ویلکینز اکنون در حال ستایش از مزایای کشاورزی ارگانیک است
[ترجمه گوگل]Wilkins در حال حاضر فضیلت های کشاورزی ارگانیک را تحسین می کند
[ترجمه گوگل]Wilkins در حال حاضر فضیلت های کشاورزی ارگانیک را تحسین می کند
10. She is forever extolling the virtues of her children.
[ترجمه ترگمان]او برای همیشه فضیلت بچه هایش را می ستود
[ترجمه گوگل]او برای همیشه فضایل فرزندانش را تحسین می کند
[ترجمه گوگل]او برای همیشه فضایل فرزندانش را تحسین می کند
11. All the writings that extolled the role of Mary were ultimately excluded from the canon.
[ترجمه ترگمان]تمام نوشته هایی که درباره نقش مری نوشته شده بودند در نهایت از خلیفه حذف شدند
[ترجمه گوگل]تمام نوشته هایی که نقش مری را تحسین کردند، در نهایت از کانون حذف شدند
[ترجمه گوگل]تمام نوشته هایی که نقش مری را تحسین کردند، در نهایت از کانون حذف شدند
12. A woman's chastity is considered as her highest virtue and all Hindu traditional literature extols the greatness of a chaste woman.
[ترجمه ترگمان]پاکدامنی زن به عنوان بالاترین فضیلت در نظر گرفته می شود و تمام ادبیات سنتی هندو، عظمت یک زن عفیف را می ستاید
[ترجمه گوگل]عفت زنانه به عنوان بالاترین فضیلت او محسوب می شود و تمام ادبیات سنتی هندو، عظمت یک زن شوهردار را تحسین می کند
[ترجمه گوگل]عفت زنانه به عنوان بالاترین فضیلت او محسوب می شود و تمام ادبیات سنتی هندو، عظمت یک زن شوهردار را تحسین می کند
13. But now is not the time to be extolling the virtues of Anglo-Saxon shareholder capitalism.
[ترجمه ترگمان]اما اکنون زمان آن نیست که فضایل سرمایه داری Anglo - ساکسون را مورد ستایش قرار دهد
[ترجمه گوگل]اما اکنون وقت آن نیست که فضایل سرمایه داری سهامداران آنگلوساکسون را تحسین کنیم
[ترجمه گوگل]اما اکنون وقت آن نیست که فضایل سرمایه داری سهامداران آنگلوساکسون را تحسین کنیم
14. Let us come before him with thanksgiving and extol him with music and song.
[ترجمه ترگمان]بیایید پیش او با شکر گزاری بیایم و او را با موسیقی و آواز extol
[ترجمه گوگل]بیایید با شکرگذاری به او برسیم و او را با موسیقی و ترانه بخوانیم
[ترجمه گوگل]بیایید با شکرگذاری به او برسیم و او را با موسیقی و ترانه بخوانیم
کلمات دیگر: