وابسته به نابودسازی، نابودگرانه، ریشه کن سازانه، براندازگرانه، فراهم کننده، اسباب نابودی، مایه انهدام یاانقرا، نابودسازنده
exterminatory
وابسته به نابودسازی، نابودگرانه، ریشه کن سازانه، براندازگرانه، فراهم کننده، اسباب نابودی، مایه انهدام یاانقرا، نابودسازنده
انگلیسی به فارسی
نابود کننده
وابسته به نابودسازی، نابودگرانه، ریشهکن سازانه، براندازگرانه
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to extermination
کلمات دیگر: