کلمه جو
صفحه اصلی

hunting season

انگلیسی به انگلیسی

• time of year during which hunting animals is permitted

جملات نمونه

1. Secondly, the hunting season also coincides with the rut.
[ترجمه ترگمان]دوم، فصل شکار نیز با دست انداز بوده است
[ترجمه گوگل]ثانیا، فصل شکار هم با غلاف هماهنگ است

2. For the rest of the hunting season, the saboteurs will play a cat and mouse game with the huntsmen.
[ترجمه ترگمان]برای بقیه فصل شکار، خرابکاران با شکارچیان بازی موش و گربه بازی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]برای بقیه فصل شکار، خرابکارها یک بازی گربه و موش با شکارچیان بازی خواهند کرد

3. By the hunting season in the following year, not a single survivor of the last group could be found.
[ترجمه ترگمان]در فصل شکار در سال بعد، تنها یک بازمانده از آخرین گروه نتوانست پیدا شود
[ترجمه گوگل]در فصل شکار در سال بعد، هیچ یک از بازماندگان آخرین گروه یافت نشد

4. When the hunting season arrived in the spring, the tribes moved out to join Sitting Bull's encampment on the Little Bighorn River in Montana.
[ترجمه ترگمان]وقتی فصل شکار در بهار رسید، قبائل برای پیوستن به اردوگاه در رودخانه کوچک Bighorn در مونتانا حرکت کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که فصل شکار به بهار آمد، قبایل نقل مکان کردند تا به محل نشست بول در رودخانه Little Bighorn در مونتانا برسند

5. Employee said a deer bit him during hunting season.
[ترجمه ترگمان]کارمند گفت که آهویی در طول فصل شکار او را گاز گرفت
[ترجمه گوگل]کارمند گفت که یک گوزن او را در طول فصل شکار دفع کرد

6. Hunting season is Sony Pictures Animation department set up after the first 3 D animation works.
[ترجمه ترگمان]فصل شکار، بخش انیمیشن سونی پیکچرز است که بعد از اولین انیمیشن ۳ بعدی تولید شد
[ترجمه گوگل]فصل شکار، بخش انیمیشن انیمیشن Sony Pictures After the first 3 D animation works است

7. Hunting season doesn't start for three days.
[ترجمه ترگمان]فصل شکار به مدت سه روز آغاز نمی شود
[ترجمه گوگل]فصل شکار برای سه روز شروع نمی شود

8. We also use our 4 wheelers during deer hunting season to get back to our deer stands and to help carry the deer out of the woods.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین از ۴ wheelers در طول فصل شکار گوزن استفاده می کنیم تا به جایگاه گوزن خود باز گردیم و به حمل گوزن از جنگل کمک کنیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین از چهارچرخه های ما در فصل شکار گوزن استفاده می کنیم تا به گوزن های ما برسیم و برای کمک به حمل گوزن از جنگل ها

9. I used to be crazy about the hunting season.
[ترجمه ترگمان]من قبلا در مورد این فصل شکار دیوونه بودم
[ترجمه گوگل]من در مورد فصل شکار دیوانه شده ام

10. By the time hunting season was over, I was a nervous wreck.
[ترجمه ترگمان]وقتی زمان شکار فرا رسید، من یک کشتی شکسته عصبی بودم
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان شکار، من یک خراب عصبی بودم

11. In the recently-completed statewide urban deer hunting season Missouri’s Department of Conservation reported more than 200 kills.
[ترجمه ترگمان]اخیرا در فصل شکار گوزن شمالی در ایالت میسوری، بیش از ۲۰۰ نفر کشته شدند
[ترجمه گوگل]در بخش شکار گوزن های شبه قاره ای که اخیرا به پایان رسیده است، وزارت حفاظت از میسوری گزارش داد که بیش از 200 نفر کشته شده اند

12. Since elk can also wreak havoc in cropland and forestry plantations, a record 70,000 animals are being culled this hunting season.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که گوزن شمالی نیز می تواند زمین های زراعی و جنگلداری را تخریب کند، رکورد ۷۰ هزار حیوان در این فصل شکار در حال جمع آوری است
[ترجمه گوگل]از آنجایی که زیتون همچنین می تواند باعث تخریب در گیاهان زراعی و جنگل ها شود، در این فصل شکار، رکورد 70،000 حیوان مورد هدف قرار می گیرد

13. Another county council could introduce a similar ban before the hunting season begins.
[ترجمه ترگمان]شورای شهر دیگر ممکن است قبل از شروع فصل شکار، ممنوعیت مشابهی را ارائه کند
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از شوراهای شهرستان قبل از شروع فصل شکار میتوان یک ممنوعیت مشابه را معرفی کرد


کلمات دیگر: