کلمه جو
صفحه اصلی

anatolia


آسیای صغیر، آناتولی، بخش آسیایی کشور ترکیه

انگلیسی به فارسی

آناتولی


آسیای صغیر، آناتولی، بخش آسیایی کشور ترکیه


انگلیسی به انگلیسی

• large peninsula which forms the part of turkey that is in asia; asia minor

جملات نمونه

1. In 200 a Turkish dance, named "Fire of Anatolia" triggered a pervasive fever for belly dancing in China.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ مجلس رقص ترکی به نام \"آتش آناتولی\" باعث بروز تب فراگیر رقص شکم در چین شد
[ترجمه گوگل]در سال 200 یک رقص ترکی، به نام 'آتش Anatolia' باعث تب فراگیر برای رقص شکم در چین شد

2. Some say they originated in Anatolia, and learned to ride horses in Thessaly.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که از آناتولی آمده اند و یاد گرفته اند سوار بر اسب ها در تسالی اند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها می گویند که آنها در آناتولی سرچشمه گرفته اند و آموخته اند اسب ها را در تسالالیا ببرند

3. Tourist resort: the Aegean sea, black, Mediterranean, Anatolia, Istanbul.
[ترجمه ترگمان]اقامتگاه گردشگری: دریای اژه، سیاه، مدیترانه ای، آناتولی، استانبول
[ترجمه گوگل]گردشگری رفت و آمد مکرر: دریای اژه، سیاه و سفید، مدیترانه، آناتولی، استانبول

4. There was a grave food shortage in Anatolia, and bread was put on ration.
[ترجمه ترگمان]در آناتولی یک کمبود شدید غذایی وجود داشت و سهمیه نان در نظر گرفته می شد
[ترجمه گوگل]در آناتولی کمبود غذایی شدید بود و نان به جیره تبدیل شد

5. In 1922 Greek armies trying to conquer western Anatolia were routed by Turkey's military leader, Mustafa Kemal Ataturk.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۲ ارتش های یونان سعی کردند آناتولی غربی آناتولی را فتح کنند که توسط رهبر نظامی ترکیه مصطفی کمال آتاتورک رد شد
[ترجمه گوگل]در سال 1922، مصطفی کمال آتاتورک، رهبر نظامی ترکیه، ارتش یونان را در تلاش برای تسخیر Anatolia غربی به راه انداخت

6. This term is now commonly applied to a number of items, particularly from Anatolia, which have light pastel shades.
[ترجمه ترگمان]این واژه در حال حاضر به طور معمول به تعدادی از موارد، به ویژه از آناتولی، که رنگ های روشن روشنی دارند، اعمال می شود
[ترجمه گوگل]این اصطلاح در حال حاضر به طور معمول برای تعدادی از موارد، به ویژه از آناتولی، که دارای سایه های سبک استیل است، اعمال می شود

7. And the dozen handmade rugs bought from a tribeswoman in a remote village in Central Anatolia.
[ترجمه ترگمان]و ده ها قالیچه دست ساز از a در یک روستای دور افتاده در آناتولی مرکزی خریداری شدند
[ترجمه گوگل]و ده ها فرش دستباف خریداری شده از یک قبیله زن در یک روستای دور افتاده در آناتولی مرکزی

8. The measures imposed new restrictions on press reporting of the Kurdish insurgency in south-east Anatolia.
[ترجمه ترگمان]این تدابیر محدودیت های جدیدی را برای گزارش مطبوعات از شورش کردها در آناتولی شرقی آناتولی وضع کردند
[ترجمه گوگل]این اقدامات محدودیت های جدیدی را در گزارش مطبوعات شورشیان کرد در جنوب آناتولی وارد کرد

9. Ottoman Empire: ( 1300~1922 ) Former empire centred in Anatolia.
[ترجمه ترگمان]امپراتوری عثمانی: (۱۳۰۰ - ۱۹۲۲)امپراتوری سابق بر روی آناتولی مرکزی متمرکز شده بود
[ترجمه گوگل]امپراتوری عثمانی: (1300 ~ 1922) امپراطوری سابق مرکز آناتولی

10. He is the glory of the Hittite Empire and a brilliant jewel of Anatolia.
[ترجمه ترگمان]او افتخار امپراتوری Hittite و یک جواهر درخشان آناتولی است
[ترجمه گوگل]او شکوه امپراتوری هیتی و جواهر درخشان آناتولی است

11. The shoe tosser, who was taken into police custody, according to the the Anatolia news agency, could become a symbol of resistance to that pressure.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش خبرگزاری آناتولی، این کفش که به زندان پلیس برده شد می تواند به نماد مقاومت در برابر این فشار تبدیل شود
[ترجمه گوگل]تسیر دهنده کفش، که به اتهام آژانس خبری آناتولی دستگیر شد، می تواند یک نماد مقاومت در برابر این فشار باشد

12. The relations between the Oghuz and the Salurs, the Seljuk Empire and the Salurs, and the activities of the Salurs in Anatolia and in todays Turkmenistan, are also discussed in this article.
[ترجمه ترگمان]روابط بین the و the، امپراتوری سلجوقیان و the، و فعالیت های of در آناتولی و امروزه در ترکمنستان نیز در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در این مقاله نیز روابط بین اوغوز و سالورس، امپراتوری سلجوقی و سالورس و فعالیت های سالورس در آناتولی و در حال حاضر ترکمنستان مورد بحث قرار گرفته است

13. A peninsula of western Asia between the Black Sea and the Mediterranean Sea. It is generally coterminous with Asian Turkey and is usually considered synonymous with Anatolia.
[ترجمه ترگمان]یک شبه جزیره از غرب آسیا بین دریای سیاه و دریای مدیترانه این کشور عموما با کشورهای آسیایی هم مرز است و معمولا مترادف با آناتولی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]یک شبه جزیره آسیای غربی بین دریای سیاه و دریای مدیترانه است این به طور کلی با ترکیه آسیایی متداول است و معمولا آناتولی مترادف است


کلمات دیگر: