1. mushroom anchor
لنگر قارچ سان
2. a mushroom with minute little pores
قارچ با سوراخچه های بسیار ریز
3. atomic mushroom clouds
ابرهای قارچ سان اتمی
4. cream of mushroom soup
سوپ حریره ی قارچ
5. hammering can mushroom the peg's head
زدن با چکش سر میخ چوبی را چنبری می کند.
6. the pileus of a mushroom
کلاهک قارچ
7. The stem of the mushroom is broken.
[ترجمه ترگمان]ساقه قارچ شکسته
[ترجمه گوگل]ساقه قارچ شکسته است
8. I can recommend the chicken in mushroom sauce - it's delicious.
[ترجمه مهدیه] میتوانم سس قارچ با مرغ به شما پیشنهاد کنم خوشمزه است
[ترجمه ترگمان]من می توانم مرغ را با سس قارچ توصیه کنم - خوش مزه است
[ترجمه گوگل]من می توانم مرغ را در سس قارچ توصیه کنم - خوشمزه است
9. The mushroom cloud over Hiroshima is a horrific image of war.
[ترجمه ترگمان]ابر قارچ بر روی هیروشیما تصویر وحشتناکی از جنگ است
[ترجمه گوگل]ابر قارچ بیش از هیروشیما یک تصویر وحشتناک از جنگ است
10. The mushroom development of technology will pave the way for improving our economy.
[ترجمه ترگمان]توسعه قارچ تکنولوژی راه را برای بهبود اقتصاد ما هموار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]توسعه قارچ فن آوری، راه را برای بهبود اقتصاد ما می سازد
11. There was a mushroom growth of grant-aided housing associations, community advice centres, radical theatre groups and co-operative bicycle repair shops.
[ترجمه ترگمان]یک رشد قارچ مانند انجمن های مسکن کمک به کمک مالی، مراکز مشاوره اجتماعی، گروه های تئاتر تندرو و مغازه های تعمیر دوچرخه وجود داشت
[ترجمه گوگل]رشد قارچی انجمن های کمک هزینه مسکن، مراکز مشاوره جامعه، گروه های تئاتری رادیکال و کارگاه های تعمیر دوچرخه ای همکاری وجود دارد
12. The new mushroom dynamic has stunned amateur mycologists, by nature a gentle breed.
[ترجمه ترگمان]این قارچ قارچی جدید، mycologists آماتور آماتور را با یک نژاد نجیب، گیج کرده است
[ترجمه گوگل]پویایی قارچ جدید، متخصصان میکروب شناسی آماتور را متزلزل می کند، طبیعتا یک نژاد ملایم است
13. His hot bed smelled like a mushroom cellar.
[ترجمه ترگمان]رختخواب گرم او بوی زیرزمین قارچ می داد
[ترجمه گوگل]تخت داغ او مانند یک انبار قارچ بویایی بود
14. The other method mushroom polyps use to reproduce is division.
[ترجمه ترگمان]روش دیگر polyps قارچی برای تولید مثل تقسیم است
[ترجمه گوگل]روش دیگر پولیپ قارچ برای تکثیر استفاده می شود تقسیم است
15. I stop to investigate a mushroom.
[ترجمه ترگمان]من توقف می کنم تا یه قارچ رو بررسی کنم
[ترجمه گوگل]من قهوه را بررسی می کنم
16. A mushroom of intense white light rose, taking MacLane with it.
[ترجمه ترگمان]یک قارچ سفید و شدید از جا بلند شد و آن را برداشت
[ترجمه گوگل]یک قارچ نور شدید نور سفید، با MacLane همراه شد