1. We blanch almonds by soaking off their skins in boiling water.
[ترجمه ترگمان]ما با soaking پوست خود را در آب جوشان خیس می کنیم
[ترجمه گوگل]ما با خمیر کردن پوست خود را در آب جوش بادام را تمیز کنید
2. You blanch almonds to remove their skins.
[ترجمه ترگمان]تو با بادوم بخوری تا پوست اونا رو از بین ببری
[ترجمه گوگل]شما بادام زمینی را تمیز می کنید تا پوسته های خود را حذف کنید
3. While most people would blanch at the prospect of so much work, Daniels seems to enjoy it.
[ترجمه ترگمان]در حالی که اکثر مردم به احتمال زیاد کار می کردند، بنظر می رسد Daniels از این کار لذت می برد
[ترجمه گوگل]در حالی که اکثر مردم در چشم انداز کار بسیار دشوار است، Daniels به نظر می رسد از آن لذت ببرید
4. Blanch the peas quickly before you freeze them.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه منجمد بشی، نخود فرنگی رو درست کن
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها را یخ بزنید، نخود را سریع بشویید
5. She felt herself blanch at the unpleasant memories.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که به یاد خاطرات ناخوشایند افتاده است
[ترجمه گوگل]او خود را در خاطرات ناخوشایند احساس می کرد
6. The very thought of going make her blanch.
[ترجمه ترگمان]فکر رفتن به او سفید کردن او بود
[ترجمه گوگل]فکرش را بکنید
7. Blanch the peaches and remove the skins.
[ترجمه ترگمان]هلو هارو بکش بیرون و پوست رو بردار
[ترجمه گوگل]مخلوط هلو و پوست را حذف کنید
8. Chop zest and blanch in boiling water to cover for 5 minutes.
[ترجمه ترگمان]تراشه پوست را خرد کنید و آب جوش را به مدت ۵ دقیقه در آب جوش بریزید
[ترجمه گوگل]نیش خرد کردن و خرد کردن در آب جوش را برای مدت 5 دقیقه پوشش دهید
9. Blanch in pot of boiling water. Drain and rinse.
[ترجمه ترگمان]آب جوش در آب جوش آن را بگیرید و آبکشی کنید
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن در ظرف آب جوش تخلیه و شستشو
10. He watched the lower leaves blanch and curl downward at the edges.
[ترجمه ترگمان]او برگ های پایین را نگاه می کرد و به سمت پایین متمایل می شد
[ترجمه گوگل]او برگهای پایینی را تماشا کرد و در لبه ها به سمت پایین حرکت کرد
11. Even children who would normally blanch at the sight of a dried anchovy lap up Caesars.
[ترجمه ترگمان]حتی کودکانی که معمولا با دیدن یک پیراهن خشک Caesars Caesars می ایستادند
[ترجمه گوگل]حتی بچه هایی که به طور معمول از نظر یک لانه انحصاری خشک شده تا سزار می آیند
12. Blanch the spinach for 30 seconds.
[ترجمه ترگمان]اسفناج را به مدت ۳۰ ثانیه خاموش کنید
[ترجمه گوگل]شیرین کردن اسفناج به مدت 30 ثانیه
13. Nor age, to blanch thy vermeil hue.
[ترجمه ترگمان]سن تو هم سن و سال تو نیست
[ترجمه گوگل]نه سن، برای تمیز کردن رنگ Vermeil خود را
14. BLANCH: And how dense does the wool pile have to be?
[ترجمه ترگمان]blanch: و چگونه توده پشم باید جمع شود؟
[ترجمه گوگل]BLANCH و چنگال پشم چقدر چرب است؟
15. Blanch shrimp and rinse with cold water. Set aside.
[ترجمه ترگمان]میگو با آب سرد با آب سرد بشویید کنار بگذار
[ترجمه گوگل]میگو بلانچ و آب سرد را بشویید کنار گذاشتن