کلمه جو
صفحه اصلی

bluing


معنی : نیل، پودر ابی رنگ رختشویی
معانی دیگر : پودر آبی رنگ رختشویی (برای بهتر سفید کردن پارچه های سفید)

انگلیسی به فارسی

نیل، پودر آبی‌رنگ رختشویی


تلوزیون، نیل، پودر ابی رنگ رختشویی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical substance, such as indigo, applied to laundry to keep it from yellowing.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نیل - لاجورد - ماده آبی کننده - پودر آبی رنگ لباس شویی

مترادف و متضاد

نیل (اسم)
attainment, accession, indigo, bluing, blueing

پودر ابی رنگ رختشویی (اسم)
bluing, blueing

جملات نمونه

1. The sky is not less blue because the blind man does not see it.
[ترجمه ترگمان]آسمان کم تر آبی نیست، زیرا کور آن را نمی بیند
[ترجمه گوگل]آسمان آبی نیست زیرا مرد کور آن را نمی بیند

2. I am cought between the devil and the deep blue sea.
[ترجمه ترگمان]من بین شیطان و دریای ژرف دریا هستم
[ترجمه گوگل]من بین شیطان و دریای عمیق آبی گرفته ام

3. Blue are the hills that are far away.
[ترجمه ترگمان]Blue the هستند که دور هستند
[ترجمه گوگل]آبی تپه هایی هستند که دور هستند

4. He is in his better blue clothes.
[ترجمه ترگمان]اون تو لباس آبی بهتره
[ترجمه گوگل]او در لباس های آبی بهتر اوست

5. The news of his death was a bolt from the blue.
[ترجمه ترگمان]خبر مرگش یک گلوله از طرف آبی بود
[ترجمه گوگل]خبر مرگ او یک پیچ از آبی بود

6. If you mix blue and yellow, you get green.
[ترجمه ترگمان]اگه آبی و زرد رو مخلوط کنی، سبز میشی
[ترجمه گوگل]اگر آبی و زرد مخلوط کنید، سبز می شوید

7. She emerged from the sea, blue with cold.
[ترجمه ترگمان]از دریا بیرون آمد، آبی با سرما
[ترجمه گوگل]او از دریا، آبی با سرد ظاهر شد

8. A hawk hovered in the blue sky.
[ترجمه ترگمان]یک شاهین در آسمان آبی پرواز می کرد
[ترجمه گوگل]هویکو در آسمان آبی پرواز کرد

9. The yellow curtains contrast with the blue bedcover.
[ترجمه ترگمان]پرده های زرد رنگ روی روتختی آبی کنتراست دارند
[ترجمه گوگل]پرده های زرد با تختخواب آبی مخالف است

10. The walls were besmeared with sticky blue paint.
[ترجمه ترگمان]رنگ دیوارها با رنگ های چسبناک و چسبناک پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]دیوارها با رنگ آبی چسبنده بودند

11. He was wearing faded blue jeans.
[ترجمه ترگمان]شلوار جین آبی رنگ به تن داشت
[ترجمه گوگل]او شلوار جین آبی رنگ را پوشید

12. They were dressed alike in blue jersey and knickers.
[ترجمه ترگمان]لباس زیر آبی و زیر شلواری به تن داشتند
[ترجمه گوگل]آنها به طور یکسان در پیراهن آبی و لباس زیر لباس لباس پوشیدند

13. From majestic mountains and valleys of GREen to crystal clear waters so blue, this wish is coming to you.
[ترجمه ترگمان]از کوهستان های باشکوه و دره های of تا آب های زلال و زلال چنان آبی که این آرزو به سوی شما می آید
[ترجمه گوگل]از کوه های درخشان و دره های GREEN تا آب های کریستالی به رنگ آبی، این آرزو به شما می آید

14. The plates have a blue stripe round the edge.
[ترجمه ترگمان]بشقاب های روی لبه یک خط راه راه آبی دارد
[ترجمه گوگل]صفحات یک نوار آبی در اطراف لبه دارند


کلمات دیگر: