mildew

1. a part of the bread was covered by mildew

بخشی از نان از کپک پوشیده شده بود.

2. Mildew and mushrooms are fungi.

[ترجمه مملی] زنگ ها و قارچ های خوراکی جز سلسله قارچ ها هستند

[ترجمه ترگمان]قارچ و قارچ ها قارچ هستند
[ترجمه گوگل]قارچ و قارچ ها قارچ هستند

3. There are patches of mildew on the walls.

[ترجمه ترگمان]روی دیوارها لکه های کپک وجود دارد
[ترجمه گوگل]تکه های کپک روی دیوارها وجود دارد

4. The vines had been attacked by mildew.

[ترجمه حسین] درختان تاک مورد هجوم کپک قرار گرفته بودند

[ترجمه ترگمان]پیچک ها از آن ها مورد حمله قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]انگور توسط کپک زده مورد حمله قرار گرفته است

5. He examined them carefully for signs of mildew before putting them on.

[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه آن ها را روشن کند آن ها را با دقت بررسی کرد
[ترجمه گوگل]قبل از قرار دادن آنها، آنها را به دقت برای علائم کپک زده بررسی کرد

6. In the bathroom, mildew had invaded the grout, and red towels hung over orange towels.

[ترجمه ترگمان]در حمام، کپک به دوغاب زده می شد و حوله های سرخ بر روی حوله های نارنجی اویزان بود
[ترجمه گوگل]در حمام، کپک زده به مایع نفوذ کرده بود، و حوله های قرمز بیش از حوله های نارنجی آویزان بود

7. A nightmare of wilt and mildew, of fungus and blackspot.

[ترجمه ترگمان]یک کابوس تیره و کپک، قارچ و قارچ
[ترجمه گوگل]کابوس وحش و کپک، قارچ و قلمه

8. The room smelled of mildew.

[ترجمه ترگمان]اتاق بوی کپک می داد
[ترجمه گوگل]اتاق از کپک رنج می برد

9. Mildew and mold grow on the peeling paint like gray fur.

[ترجمه ترگمان]Mildew و قالب به رنگ خاکستری مانند موی خاکستری رشد می کنند
[ترجمه گوگل]خاکستر و قالب در رنگ پوست مانند خز خاکستری رشد می کنند

10. It is my hot little bedroom, heavy with mildew and mauve, and most of all, it is the bed.

[ترجمه ترگمان]اتاق خواب کوچولوی سکسی من است، با کپک و بنفش و بیشتر از همه، این تخت است
[ترجمه گوگل]این اتاق خواب گرم من است، سنگین با کپک و میگو، و بیشتر از همه، آن تخت است

11. To remove mildew from a shower stall or bathtub, combine 3 parts bleach and 1 part water in a spray bottle. Spray the solution on mildew areas and the grime will virtually disappear.

[ترجمه ترگمان]برای از بین بردن کپک از یک آخور یا وان حمام، ۳ بخش سفید کننده و ۱ قسمت آب را در یک بطری اسپری ترکیب کنید محلول را بر روی نواحی کپک اسپری کرده و دوده به طور مجازی ناپدید خواهد شد
[ترجمه گوگل]برای حذف کپک از کابین دوش یا وان حمام، 3 قسمت سفید کننده و 1 قسمت آب را در یک بطری اسپری ترکیب کنید محلول را در قسمت های قارچ اسپری کنید و جوش عملا ناپدید می شود

12. He was already asleep in the bed, which smelled faintly of mildew.

[ترجمه ترگمان]او در رختخواب خوابیده بود و بوی کپک می داد
[ترجمه گوگل]او در حال خواب در رختخواب بود، که کمی از کپسول گرسنه بود

13. The one thing that can be said with certainty about mildew is that it is unpredictable.

[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می تواند با قطعیت در مورد کپک گفته شود این است که غیرقابل پیش بینی است
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می توان با اطمینان در مورد مدفوع گفت: این غیر قابل پیش بینی است

14. One of the varieties of seed will also be treated with a fungicide against mildew.

[ترجمه ترگمان]یکی از انواع بذر نیز با یک علف کش fungicide در برابر کپک درمان خواهد شد
[ترجمه گوگل]یکی از انواع دانه ها نیز با یک قارچ کش در برابر کپک زدگی درمان می شود

15. The second hazard is that old bugaboo, moisture, encouraging mildew growth and eventual decay.

[ترجمه ترگمان]خطر دوم این است که bugaboo، رطوبت، تشویق رشد کپک و پوسیدگی احتمالی آن است
[ترجمه گوگل]خطر دوم این است که حشیش قدیمی، رطوبت، رشد قارچ را تقویت می کند و باعث نابودی آن می شود

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

جملات نمونه

پیشنهاد کاربران