کلمه جو
صفحه اصلی

bengal


ناحیه ی بنگال (ایالت بنگال در غرب هندوستان و بخش شرقی کشور بنگلادش)

انگلیسی به فارسی

بنگال


ناحیه‌ی بنگال (ایالت بنگال در غرب هندوستان و بخش شرقی کشور بنگلادش)


خلیج بنگال (Bay of Bengal)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a region consisting of the northeastern state of West Bengal in India and the neighboring country of Bangladesh. Bengal was formerly a province of India before India's division into India and Pakistan.

• region in india
raw silk made in bengal (india); type of fabric woven of silk and hair; type of striped fabric

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ابریشم خام که در ایالت بنگال هند تولید می شود- پارچه ابریشمی نازک

جملات نمونه

1. The use of rose bengal dye was the first attempt at assessing liver function through dye excretion.
[ترجمه ترگمان]استفاده از رنگ bengal rose اولین تلاش برای ارزیابی عملکرد کبد از طریق دفع رنگ بود
[ترجمه گوگل]استفاده از رنگ گل رز بنگال اولین تلاش برای ارزیابی عملکرد کبد از طریق حذف رنگ بود

2. The Bengal Government proved tragically unequal to the task.
[ترجمه ترگمان]دولت بنگال به نحو غم انگیزی در برابر این کار قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دولت بنگال به شدت به این وظیفه نابرابر بود

3. The Bengal Tiger is the most numerous of the races that survive today.
[ترجمه ترگمان]ببر بنگال the numerous است که امروز زنده مانده اند
[ترجمه گوگل]ببر بنگال بیشترین تعداد نژادهایی است که امروز زنده می ماند

4. The unhappy peasantry of Bengal found itself saddled with an impressive panoply of middlemen and parasites.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان ناراضی بنگال، خود را با زره کامل واسطه ها و انگل های زیادی پوشیده بودند
[ترجمه گوگل]دهقانان ناخوشایند بنگال خود را با ناپیوایی چشمگیر واسطه ها و انگل ها متزلزل کردند

5. Bengal was the real source of wealth, and Calcutta the centre of its export trade.
[ترجمه ترگمان]بنگال منبع اصلی ثروت بود و کلکته مرکز تجارت صادراتی آن بود
[ترجمه گوگل]بنگال منبع واقعی ثروت بود و کلکته مرکز تجارت صادرات آن بود

6. Section C delegates from Bengal and Assam.
[ترجمه ترگمان]بخش سی از بنگال و آسام
[ترجمه گوگل]بخش C نمایندگان از بنگال و آسام

7. A mother Bengal tiger and her cub rest in the tall grass of a meadow.
[ترجمه ترگمان]یک ببر بنگال و بچه گرک در میان علف های بلند چمن زار به استراحت پرداختند
[ترجمه گوگل]یک ببر مامان بنگال و بوته او را در چمنهای بلند چمنزار قرار دهید

8. In West Bengal farmers have repeatedly clashed with police since the state government appropriated their lands near the GQ for an auto factory.
[ترجمه ترگمان]در غرب بنگال به طور مکرر با پلیس درگیر شده اند، چرا که دولت ایالتی زمین های آن ها را در نزدیکی the برای یک کارخانه خودرو ضبط کرده است
[ترجمه گوگل]کشاورزان در بنگال غربی به طور مرتب با پلیس مواجه شده اند از زمانی که دولت ایالتی زمین های خود را در نزدیکی GQ برای یک کارخانه خودرو اختصاص داد

9. The state of West Bengal reported cases during all 10 years, while the state of Maharashtra and the union territory of Delhi reported cases during nine, and Orissa during seven.
[ترجمه ترگمان]ایالت بنگال غربی طی هر ۱۰ سال موارد گزارش شده را گزارش داد، در حالی که ایالت ماهاراشترا و قلمرو اتحادیه دهلی در طول نه سال و Orissa در طول هفت سال، موارد گزارش شده را گزارش کردند
[ترجمه گوگل]ایالت بنگال غربی پرونده ها را طی 10 سال گزارش داد، در حالی که ایالت ماهاراشترا و قلمرو اتحاد جماهیر شوروی ده ها پرونده ها را در طی نه سال گزارش دادند و اوریسا در طی هفت سال

10. Odin, the white Bengal Tiger, dives underwater for food at the Six Flags Discovery Kingdom in San Francisco.
[ترجمه ترگمان]Odin، ببر بنگال سفید، در شش پرچم کشف پادشاهی در سانفرانسیسکو در زیر آب شیرجه می زند
[ترجمه گوگل]اودین، سفید بنگال ببر، در زیر آب برای غذا در کشتی شگفت انگیز Discovery Kingdom در سانفرانسیسکو غواصی می کند

11. Why is the Bengal tiger in danger?
[ترجمه ترگمان]چرا ببر بنگال در خطر است؟
[ترجمه گوگل]چرا ببر بنگال در خطر است؟

12. The Bengal tiger inhabits grassy or swampy areas and forests, where it is well camouflaged by its coloration.
[ترجمه ترگمان]ببر بنگال در نواحی پوشیده از علف و یا باتلاقی و جنگل ها زندگی می کند که در آن به خوبی با رنگ its پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]ببر بنگال ساکن در مناطق چمن زا یا باتلاق و جنگل ها، جایی که آن را به خوبی با رنگ آمیزی آن تعطیل است

13. Tidal waves in Bengal, India, killing some 10 000 people.
[ترجمه ترگمان]Tidal در بنگال، هند، حدود ۱۰ هزار نفر را کشت
[ترجمه گوگل]امواج جزر و مد در بنگال، هند، کشته شدن حدود 10 000 نفر است

14. At that time the East India Company was the virtual ruler of Bengal.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان شرکت هند شرقی، فرمانروای مجازی بنگال بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، شرکت هند شرقی، حاکم مجازی بنگال بود

15. The river Ganges empties itself into the Bay of Bengal.
[ترجمه ترگمان]گنگ به خلیج بنگال می ریزد
[ترجمه گوگل]رود گنگس خود را به خلیج بنگال می کشد


کلمات دیگر: