کلمه جو
صفحه اصلی

amylose


(شیمی)، آمیلوز (مواد داخل دانه های نشاسته که در آب حل می شود)، ماده ء قندی که داخل ذرات نشاسته ای را تشکیل میدهد، موادی که از تجزیه ء نشاسته بدست میایندبفرمول x c6h10o5، دکسترین

انگلیسی به فارسی

(شیمی) ماده‌ی قندی که داخل ذرات نشاسته‌ای را تشکیل می‌دهد، موادی که از تجزیه‌ی نشاسته به‌دست می‌آیند، دکسترین


آمیلوز


انگلیسی به انگلیسی

• ingredient of amylum

دیکشنری تخصصی

[نساجی] آمیلو از اجزای سازنده نشاسته

جملات نمونه

1. Because the rice amylose content NIR model abroad is not suitable for rice at home, an amylose content NIR model for unpolished rice powder is constructed to measure the actual samples in China.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که مدل NIR محتوی برنج در خارج از کشور برای برنج در خانه مناسب نیست، یک مدل amylose برای پودر برنج unpolished برای اندازه گیری نمونه های واقعی در چین ساخته شده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که محتوی آمیلوز برنجی NIR در خارج از کشور برای برنج در خانه مناسب نیست، یک مدل آمیلوز NIR برای پودر برنج خرد شده برای اندازه گیری نمونه های واقعی در چین ساخته شده است

2. The purified rice amylose and amylopectins were obtained by n - butanol recrystallization method.
[ترجمه ترگمان]The و amylopectins با استفاده از روش n - butanol به دست آمدند
[ترجمه گوگل]آملیوز برنج پاک شده و آمیلوپکتین با روش کریستالیزاسیون n-butanol به دست آمد

3. The glucose chains are unbranched in amylose and branched in amylopectin, which occur mixed in starches.
[ترجمه ترگمان]زنجیره های گلوکز در amylose unbranched و در amylopectin منشعب می شوند که در نشاسته مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل]زنجیرهای گلوکز در آمیلوز جدا شده اند و در آمیلوپکتین شاخه ای هستند که در نشاسته مخلوط می شوند

4. Main ingredients: olive, elastin, molding resin, plant amylose and silk protein hydrolysate.
[ترجمه ترگمان]مواد اصلی: روغن زیتون، الاستین، رزین molding، amylose گیاهی و پروتئین کلاژن هیدرولیسات
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده اصلی: زیتون، الاستین، رزین فرمول، آمیلوز گیاهی و هیدرولیزات پروتئین ابریشم

5. Amylose content ( AC ) is one of the key influential factors.
[ترجمه ترگمان]محتوای amylose (AC)یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار است
[ترجمه گوگل]محتوای آمیلوز (AC) یکی از عوامل مهم تاثیرگذار است

6. The application of mass spectrograph to the amylose structure analysis was reviewed.
[ترجمه ترگمان]کاربرد of جمعی در تحلیل ساختار amylose مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]استفاده از طیف گرافی توده به تجزیه و تحلیل ساختار آمیلوز بررسی شده است

7. Objective: observing effecting of BCG amylose nucleic acid to treat bronchial asthma.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تاثیر اسید nucleic amylose BCG برای درمان آسم bronchial
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر اسید نیتریک اسید آمیلاژ BCG برای درمان آسم برونش

8. With the method of complexing structure, amylose and amylopectin have been successively separated and purified.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش کمپلکس کمپلکس، amylose و amylopectin به ترتیب از هم جدا و تصفیه شده اند
[ترجمه گوگل]با روش ساختار پیچیده، آمیلوز و آمیلوپکتین به طور متوالی جداسازی شده و تمیز می شوند

9. The amylose has the fastest speed both in crystal degree and microcrystal size, the next is that of amylopectin, where native starch has the slowest speed.
[ترجمه ترگمان]amylose دارای سریع ترین سرعت در درجه بلور و اندازه microcrystal است، بعدی آن of است که در آن نشاسته محلی دارای کندترین سرعت است
[ترجمه گوگل]آمیلوز دارای سریعترین سرعت هر دو در درجه کریستال و اندازه میکرو کریستال است، بعد از آن آمیلوپکتین است، که نشاسته بومی دارای کمترین سرعت است

10. The amylose content was not related to the callus induced percentage, growth rate or green plantlet redifferentiation percentage.
[ترجمه ترگمان]محتوای amylose مربوط به درصد induced شده، نرخ رشد و یا درصد رشد سبز plantlet نشده بود
[ترجمه گوگل]محتوای آمیلوز به درصد ناشی از کالوس، سرعت رشد و درصد بازتوزیع گیاه سبز وابسته نبود

11. Like amylose as substrate no branch can be completely decomposed and small amount of glucose maltose.
[ترجمه ترگمان]مانند amylose به عنوان سوبسترا، هیچ شاخه نمی تواند به طور کامل تجزیه شود و مقدار کوچکی از گلوکز گلوکز (گلوکز)
[ترجمه گوگل]مانند آمیلوز به عنوان بستر هیچ شاخه ای نمی تواند به طور کامل تجزیه و مقدار کمی از مالتوز گلوکز

12. Amylose The water - soluble fraction of STARCH. It is an unbranched bolymer of glucose units.
[ترجمه ترگمان]amylose بخش محلول در آب of It bolymer unbranched از واحدهای گلوکز است
[ترجمه گوگل]آمیلوز fraction of water soluble of STARCH این یک بولیمر ناحیه ای از واحدهای گلوکز است

13. The average contents of starch, amylose, pentosan and lipids in noodle flour were 7 19%, 2 73%, 79% and 59% respectively with notable diversity between different noodle flours.
[ترجمه ترگمان]متوسط مقادیر نشاسته، amylose، pentosan و لیپیدها به ترتیب ۷ \/ ۱۹ درصد، ۲ ۷۳ درصد، ۷۹ درصد و ۵۹ درصد به ترتیب با تنوع قابل توجه بین نودل های مختلف هستند
[ترجمه گوگل]میانگین محتوای نشاسته، آمیلوز، پنتوزان و لیپید ها در آرد نودل به ترتیب 7، 19، 73، 79 و 59 درصد و بین آرد نودل مختلف بود

14. The content of amylose and protein is significantly negative correlation with it.
[ترجمه ترگمان]محتوای پروتیین و پروتیین رابطه معنی داری با آن دارد
[ترجمه گوگل]محتوای آمیلوز و پروتئین به طور معنی داری منفی با آن است


کلمات دیگر: