سپرده بانکی
bank deposit
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• money placed in a bank account
دیکشنری تخصصی
[نساجی] سپرده بانکی
جملات نمونه
1. They operate rather like bank deposit accounts, where the interest rate is credited at regular intervals.
[ترجمه ترگمان]آن ها بیشتر شبیه حساب های سپرده بانکی عمل می کنند که در آن نرخ بهره در فواصل منظم اعتبار می شود
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر مثل حساب های سپرده بانکی کار می کنند ، جایی که نرخ سود در فواصل منظم اعتبار می گیرد
[ترجمه گوگل]آنها بیشتر مثل حساب های سپرده بانکی کار می کنند ، جایی که نرخ سود در فواصل منظم اعتبار می گیرد
2. Of much greater interest is where that bank deposit comes from.
[ترجمه ترگمان]بیشتر علاقه بیشتر، جایی است که آن پول بانک از آن بیرون می آید
[ترجمه گوگل]از آنجا که این سپرده بانکی از کجا ناشی می شود ، علاقه بسیار بیشتری دارد
[ترجمه گوگل]از آنجا که این سپرده بانکی از کجا ناشی می شود ، علاقه بسیار بیشتری دارد
3. Building society and bank deposit investors could hardly say the same.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران بانکی و سرمایه گذاران حساب سپرده بانکی به سختی می توانند چنین چیزی را بیان کنند
[ترجمه گوگل]ایجاد جامعه و سرمایه گذاران سپرده بانکی به سختی می توانستند همان حرف را بزنند
[ترجمه گوگل]ایجاد جامعه و سرمایه گذاران سپرده بانکی به سختی می توانستند همان حرف را بزنند
4. Income from an overseas bank deposit arises in the overseas accumulation trust and is validly accumulated.
[ترجمه ترگمان]درآمد حاصل از سپرده بانکی خارجی در حساب های انباشت در خارج از کشور وجود دارد و انباشته شده است
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از سپرده بانکی خارج از کشور در اعتماد انباشت خارج از کشور حاصل می شود و به طور معتبر جمع می شود
[ترجمه گوگل]درآمد حاصل از سپرده بانکی خارج از کشور در اعتماد انباشت خارج از کشور حاصل می شود و به طور معتبر جمع می شود
5. Identify the transactions from source documents, such as bank deposit slips, sale receipts, and check stubs.
[ترجمه ترگمان]تراکنش های حاصل از اسناد منبع، مانند حساب های سپرده بانکی، رسیده ای فروش و stubs را مشخص کنید
[ترجمه گوگل]معاملات را از طریق اسناد مبدأ ، مانند برگه های سپرده بانکی ، رسیدهای فروش و علامت های چک ، شناسایی کنید
[ترجمه گوگل]معاملات را از طریق اسناد مبدأ ، مانند برگه های سپرده بانکی ، رسیدهای فروش و علامت های چک ، شناسایی کنید
6. Using bank deposit as a pledge to implement power charge recovery security can effectively reduce the risk of reclaiming power charge for electric power bureau.
[ترجمه ترگمان]استفاده از سپرده بانکی به عنوان یک تعهد برای اجرای امنیت بهبود بار انرژی می تواند به طور موثر خطر بازپس گیری بار الکتریکی برای اداره برق را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]استفاده از سپرده بانکی به عنوان تعهد برای اجرای امنیت بازیابی شارژ برق می تواند به طور موثری خطر پس گرفتن شارژ برق برای دفتر برق را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]استفاده از سپرده بانکی به عنوان تعهد برای اجرای امنیت بازیابی شارژ برق می تواند به طور موثری خطر پس گرفتن شارژ برق برای دفتر برق را کاهش دهد
7. Prepare and make the daily bank deposit.
[ترجمه ترگمان]خود را آماده کنید و حساب بانکی روزانه خود را واریز کنید
[ترجمه گوگل]سپرده بانکی روزانه را تهیه و انجام دهید
[ترجمه گوگل]سپرده بانکی روزانه را تهیه و انجام دهید
8. Monetary fund shall separately list cash, bank deposit and other monetary funds of the Company.
[ترجمه ترگمان]صندوق پول باید به صورت جداگانه نقدی، سپرده بانکی و سایر صندوق های پولی شرکت را فهرست کند
[ترجمه گوگل]صندوق پول باید پول نقد ، سپرده بانکی و سایر صندوق های پولی شرکت را به طور جداگانه ذکر کند
[ترجمه گوگل]صندوق پول باید پول نقد ، سپرده بانکی و سایر صندوق های پولی شرکت را به طور جداگانه ذکر کند
9. Do you have any bank deposit accounts or an interest in one?
[ترجمه ترگمان]هیچ حساب بانکی یا علاقه ای به یکی نداری؟
[ترجمه گوگل]آیا حساب سپرده بانکی یا علاقه ای به آن دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا حساب سپرده بانکی یا علاقه ای به آن دارید؟
10. Please fax ore - mail us the bank deposit receipt and the completed order form for our confirmation.
[ترجمه ترگمان]لطفا قبض سپرده بانکی و فرم سفارش تکمیل شده برای تایید ما را به ما ایمیل کنید
[ترجمه گوگل]لطفاً برای تأیید ما ، فاکتور سپرده بانکی و فرم تکمیل سفارش را برای ما ارسال کنید
[ترجمه گوگل]لطفاً برای تأیید ما ، فاکتور سپرده بانکی و فرم تکمیل سفارش را برای ما ارسال کنید
11. Transmit the general cashier Remittance Summary, Bank Deposit slips to finance manager and the General Cashier Report to Income Audit.
[ترجمه ترگمان]Transmit، صندوق پس انداز عمومی را خلاصه می کند، بانک سپرده گذاری به مدیر مالی و گزارش عمومی Cashier به حسابرسی درآمد رسیدگی می کند
[ترجمه گوگل]خلاصه حواله عمومی صندوقدار ، اوراق سپرده بانکی به مدیر امور مالی و گزارش صندوقدار عمومی به حسابرسی درآمد
[ترجمه گوگل]خلاصه حواله عمومی صندوقدار ، اوراق سپرده بانکی به مدیر امور مالی و گزارش صندوقدار عمومی به حسابرسی درآمد
12. Q : Have you any bank deposit?
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا حساب بانکی دارید؟
[ترجمه گوگل]س آیا سپرده بانکی دارید؟
[ترجمه گوگل]س آیا سپرده بانکی دارید؟
13. Among them, Zhejiang dollars for the biennium bank deposit rates the highest, reaching 5 percent.
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها، dollars Zhejiang برای حساب سپرده بانکی biennium بالاترین نرخ را به ۵ درصد رساند
[ترجمه گوگل]در میان آنها ، دلار ژجیانگ برای سپرده های بانکی دو ساله بالاترین نرخ ، به 5 درصد رسیده است
[ترجمه گوگل]در میان آنها ، دلار ژجیانگ برای سپرده های بانکی دو ساله بالاترین نرخ ، به 5 درصد رسیده است
14. Bank deposit account is divided into the basic deposit account, a general deposit account, temporary deposit account and a special deposit account.
[ترجمه ترگمان]حساب سپرده بانکی به حساب سپرده اصلی، حساب سپرده عمومی، حساب سپرده موقت و حساب سپرده خاص تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]حساب سپرده بانکی به حساب سپرده پایه ، یک حساب سپرده عمومی ، یک حساب سپرده موقت و یک حساب سپرده ویژه تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]حساب سپرده بانکی به حساب سپرده پایه ، یک حساب سپرده عمومی ، یک حساب سپرده موقت و یک حساب سپرده ویژه تقسیم می شود
کلمات دیگر: