1. blood specimen
نمونه ی خون
2. urine specimen
نمونه ی ادرار
3. a singular specimen
یک نمونه ی بی همتا
4. a unique specimen
یک نمونه ی تک
5. an unsavory specimen
آدم ناخوشایند
6. It was a specimen of his generosity.
[ترجمه ترگمان]نمونه سخاوت او بود
[ترجمه گوگل]نمونه ای از سخاوت او بود
7. Can you give me a specimen of your handwriting?
[ترجمه ترگمان]میتونی یه نمونه دست خط خودت بهم بدی؟
[ترجمه گوگل]می توانید نمونه ای از دست خط خود را به من بدهید؟
8. This is a fine specimen of a walnut tree.
[ترجمه ترگمان]این یک نمونه خوب از درخت گردوی است
[ترجمه گوگل]این یک نمونه خوب از درخت گردو است
9. He's a prize specimen of the human race!
[ترجمه ترگمان]او نمونه ای از نژاد بشر است!
[ترجمه گوگل]او نمونه ای از نژاد بشر است!
10. Each specimen is carefully dissected.
[ترجمه ترگمان]هر نمونه به دقت مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]هر نمونه به دقت تجزیه شده است
11. Stain the specimen before looking at it under the microscope.
[ترجمه ترگمان]قبل از نگاه کردن به آن زیر میکروسکوپ
[ترجمه گوگل]نمونه را قبل از نگاه کردن به زیر میکروسکوپ بکشید
12. That new librarian is an odd specimen, isn't he?
[ترجمه ز] این کتابدار جدید یک نمونه عجیب است، اینطور نیست؟
[ترجمه Aa] این کتابدار جدید یک آدم عجیب است، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]این کتابدار جدید آدم عجیبی است، نه؟
[ترجمه گوگل]این کتابدار جدید یک نمونه عجیب است، آیا او نیست؟
13. He refused to provide a specimen.
[ترجمه ترگمان]او از ارائه نمونه خودداری کرد
[ترجمه گوگل]او امتناع کرد نمونه ای را ارائه دهد
14. Job applicants have to submit a specimen of handwriting.
[ترجمه ترگمان]متقاضیان کار باید یک نمونه از خط را ارسال کنند
[ترجمه گوگل]متقاضیان کار باید نمونه ای از دست خط را ارسال کنند
15. Her boyfriend is an impressive physical specimen.
[ترجمه ترگمان]دوست پسرش یک نمونه فیزیکی قابل توجه است
[ترجمه گوگل]دوست پسر او یک نمونه جالب فیزیکی است
16. You'll need tweezers to hold up the specimen.
[ترجمه ترگمان]به انبرک احتیاج خواهید داشت که نمونه را نگه دارید
[ترجمه گوگل]شما باید موچین ها را نگه دارید تا نمونه را نگه دارید