کلمه جو
صفحه اصلی

beret


معنی : کلاه بره، کلاه گرد و نرم پشمی
معانی دیگر : کلاه بره، کلاه گرد ونرم پشمی

انگلیسی به فارسی

کلاه گرد ونرم پشمی، کلاه بره


برت، کلاه بره، کلاه گرد و نرم پشمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a soft, round, flat cap with a close-fitting headband and no visor, usu. made of felt or wool.

• type of flat small round hat
a beret is a circular flat hat that is made of soft material and has no brim.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کلاه گرد نمدی

مترادف و متضاد

کلاه بره (اسم)
beret, skullcap

کلاه گرد و نرم پشمی (اسم)
beret

جملات نمونه

1. His boots and purple beret identify him as commanding the Scottish Paratroops.
[ترجمه ترگمان]کفش هایش و کلاه پشمی ارغوانی او را به عنوان فرمانده اسکاتلند می شناسند
[ترجمه گوگل]چکمه های او و بیر بنفش او را به عنوان فرمانده پاراتروپ اسکاتلند شناسایی کردند

2. She wore a beret, set slightly off-centre.
[ترجمه ترگمان]او یک کلاه بره پوشیده بود و کمی دورتر از مرکز قرار داشت
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن پوشانده بود، کمی از مرکز بیرون زده بود

3. McLamb and Gritz, a former Green Beret, long have been leaders in the right-wing patriot movement.
[ترجمه ترگمان]McLamb و gritz، یکی از رهبران سابق جنبش سبز، در جنبش وطن پرستی جناح راست رهبران بوده اند
[ترجمه گوگل]مک لامب و گریتز، یک بریت سابق سبز، مدتهاست رهبران جنبش وطن پرستان راست هستند

4. She smooths down her hair, tipping the beret back to its original angle.
[ترجمه ترگمان]موهایش را پایین آورد و با زاویه اصلی آن را خاراند
[ترجمه گوگل]او موهایش را خنک می کند، او را به زاویه اصلی خود باز می کند

5. There was a soldier in battledress and beret by the door, and he stood aside to let them pass.
[ترجمه ترگمان]سربازی در battledress و beret در کنار در ایستاده بود و کنار ایستاده بود تا آن ها عبور کند
[ترجمه گوگل]یک سرباز در جنگ چریکی وجود داشت و از داخل دروازه می ایستاد و او کنار ایستاد تا اجازه دهد آنها عبور کنند

6. I wore a black beret, black leather jacket and black corduroy trousers.
[ترجمه ترگمان]من یک کلاه پشمی سیاه، کت چرمی سیاه و شلوار مخمل کبریتی پوشیده بودم
[ترجمه گوگل]من یک خانم سیاه پوست داشتم، ژاکت چرمی سیاه و شلوار مخمل کبریتی سیاه

7. He bad to sit in his beret and coat, for she needed fresh air.
[ترجمه ترگمان]بد نبود که در کلاه و coat بنشیند، چون به هوای تازه احتیاج داشت
[ترجمه گوگل]او بد است که در بند و لباس خود بپوشید، زیرا او نیاز به هوای تازه دارد

8. Sitting in Les Deux Magots wearing a beret is not necessarily being a critical learner.
[ترجمه ترگمان]نشستن در دو Deux که کلاه پشمی بر سر دارد لزوما یک یادگیرنده قوی نیست
[ترجمه گوگل]نشستن در Les Deux Magots، پوشیدن یک برکت، لزوما یک یادگیرنده انتقادی نیست

9. Leslie's maroon beret and the winged flash on his shoulder attracted attention as we entered the hall.
[ترجمه ترگمان]همان طور که وارد سرسرا شدیم، کلاه maroon maroon و برق بال دار Leslie توجهش را جلب کرده بود
[ترجمه گوگل]لکه مارون لسلی و فلش بالدار بر روی شانه خود را به عنوان ورود به سالن توجه کرد

10. He pulled on a beret and stared down the empty road, then he checked his watch, frowning.
[ترجمه ترگمان]کلاه پشمی را بیرون کشید و به جاده خالی خیره شد، سپس ساعتش را چک کرد و اخم کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی یک برکت کشیده شد و از جاده خالی خیره شد و سپس ساعت را چک کرد و سرش را پایین انداخت

11. Antoinette wore her new blue suit and white beret.
[ترجمه ترگمان]آنتوانت لباس آبی و کلاه پشمی سفیدش پوشیده بود
[ترجمه گوگل]آنتینت کت و شلوار آبی جدید و کرکی سفید خود را پوشید

12. Louis spoke, letting go of his beret to spread his hands.
[ترجمه ترگمان]لوئی زا حرف می زد، کلاهش را رها می کرد تا دست هایش را پهن کند
[ترجمه گوگل]لوئیس صحبت کرد، اجازه داد که بریت خود را به دستش بسپارد

13. And of course, you will gain your green beret - the mark of a Royal Marines commando.
[ترجمه ترگمان]و البته، شما کلاه سبز خود را به دست خواهید آورد - علامت یک تکاور نیروی دریایی سلطنتی
[ترجمه گوگل]و البته، شما می توانید beret سبز خود را - علامت یک کماندو سلطنتی دریایی به دست آورید

14. His green beret lay close by.
[ترجمه ترگمان]کلاه خودی خود را کنار گذاشته بود
[ترجمه گوگل]کرک سبز او نزدیک است

15. A former Green Beret who served in Vietnam, Alexander went on to a number of national security jobs, and rubbed shoulders with prominent military and political leaders.
[ترجمه ترگمان]الکساندر Beret که در ویتنام خدمت می کرد، به تعدادی از مشاغل امنیتی ملی ادامه داد و شانه های خود را با رهبران برجسته نظامی و سیاسی پاک کرد
[ترجمه گوگل]یک بریت سابق سبز که در ویتنام خدمت می کرد، الکساندر به تعدادی از مشاغل امنیتی ملی ادامه داد و شانه های رهبران برجسته نظامی و سیاسی را از بین می برد

پیشنهاد کاربران

کلاه هنرمندی

From Che Guevara to the Black Panthers, it’s been an eternal symbol of revolution and counterculture. Now the beret is back as a symbol of black power, with activists and celebrities donning the soft - round hat for interviews and photoshoots. ref: msn site

از این کلاه گردو پشمیا که نقاشا سرشون میگنن : ) )

یک کلاه نسبتاً پهن و نمد مانند گرد از پارچه که نقاشا اکثراً نقاشا سرشون می کنن ولی این کلاه ها به نام Green Beret یا کلاه سبز برای ارتش ایالات متحده به عنوان نمادی از برتری ، نشان شجاعت ، نشانه تمایز در جنگ برای آزادی استفاده می شد.


کلمات دیگر: