کلمه جو
صفحه اصلی

risk management

انگلیسی به انگلیسی

• process of reducing danger and risk by choosing the safest option

دیکشنری تخصصی

[صنعت] مدیریت ریسک - عبارتست از فرآیند شناسایی و ارزیابی خطرات (ریسک ها) و انتخاب و مدیریت تکنیک مناسب برای رویارویی با آن خطرات با ایمن ترین مسیر ممکن.

جملات نمونه

1. A risk management program means all programs to minimize extraordinarily hazardous accident risks.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه مدیریت ریسک به معنی تمام برنامه ها برای به حداقل رساندن خطرات فوق العاده خطرناک است
[ترجمه گوگل]یک برنامه مدیریت ریسک به این معنی است که همه برنامه ها برای به حداقل رساندن خطرات فوق العاده خطرناک خطرناک است

2. Yet with the development of improved risk management techniques, they find that much of the technological infrastructure is already in place.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با توسعه تکنیک های مدیریت ریسک بهبود یافته، آن ها دریافتند که بخش عمده ای از زیرساخت فن آوری در حال حاضر در حال حاضر است
[ترجمه گوگل]با این وجود با توسعه تکنیک های مدیریت ریسک بهبود یافته، آنها متوجه شده اند که بسیاری از زیرساخت های تکنولوژیکی در حال حاضر در محل قرار دارند

3. Promote the benefits of systematic risk management and safe behaviour amongst your members.
[ترجمه ترگمان]مزایای مدیریت ریسک سیستماتیک و رفتار ایمن را در میان اعضای خود ارتقا دهید
[ترجمه گوگل]مزایای مدیریت ریسک سیستماتیک و رفتار ایمن در میان اعضای خود را ارتقا دهید

4. Uncertainty is a feature of many aspects of risk management.
[ترجمه ترگمان]ابهام ویژگی بسیاری از جنبه های مدیریت ریسک است
[ترجمه گوگل]عدم قطعیت یکی از ویژگی های بسیاری از جنبه های مدیریت ریسک است

5. He became the risk management director and its labor relations chief.
[ترجمه ترگمان]او رئیس مدیریت ریسک و رئیس روابط عمومی آن شد
[ترجمه گوگل]او مدیر ریسک مدیریت و رئیس روابط کاری او شد

6. The risk management service will cover particular problems such as legislation, contamination, production disruption, quality standards and health and safety.
[ترجمه ترگمان]سرویس مدیریت خطر مشکلات خاص نظیر قانونگذاری، آلودگی، اختلال تولید، استانداردهای کیفیت و سلامت و ایمنی را پوشش خواهد داد
[ترجمه گوگل]خدمات مدیریت ریسک مشکلات خاصی نظیر قانون، آلودگی، اختلال تولید، استانداردهای کیفیت و سلامت و ایمنی را پوشش می دهد

7. The cost of exchange rate risk management does not vary significantly with firm size.
[ترجمه ترگمان]هزینه مدیریت ریسک نرخ ارز به طور معنی داری با اندازه شرکت متفاوت نیست
[ترجمه گوگل]هزینه مدیریت ریسک نرخ ارز با اندازه شرکت متفاوت نیست

8. Computer system users can not control risk management decisions, but suffer big losses when inadequate protection fails to avert catastrophe.
[ترجمه ترگمان]کاربران سیستم رایانه ای نمی توانند تصمیمات مدیریت ریسک را کنترل کنند، اما وقتی که حفاظت ناکافی برای دفع فاجعه شکست می خورد، متحمل زیان های بزرگ می شوند
[ترجمه گوگل]کاربران سیستم های کامپیوتری نمیتوانند تصمیمات مدیریت ریسک را کنترل کنند، اما وقتی که محافظت نامناسب برای جلوگیری از فاجعه ناکام ماند، رنج می برد

9. It will use Equifax's on-line risk management system to authorise card transactions.
[ترجمه ترگمان]این سیستم از سیستم مدیریت ریسک مبتنی بر خط برای تراکنش های کارت امتیاز استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این سیستم از سیستم Equifax در سیستم خطی استفاده می کند تا اجازه معاملات معاملات را بدهد

10. Compliance, Credit Risk Management, Finance, Legal, Market Risk Management, Systems, Tax and Treasury Services - control functions.
[ترجمه ترگمان]انطباق، مدیریت ریسک اعتباری، دارایی، حقوقی، حقوقی، مدیریت ریسک بازار، سیستم ها، مالیات و خزانه
[ترجمه گوگل]تطابق، مدیریت ریسک اعتباری، مالی، حقوقی، مدیریت ریسک بازار، سیستم، خدمات مالیاتی و خزانه داری - توابع کنترل

11. Besides, a manual of project risk management for governmental procurement is produced.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک کتابچه راهنمای مدیریت ریسک پروژه برای تدارکات دولتی تولید می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک کتابچه راهنمای مدیریت ریسک پروژه برای تهیه دولتی تهیه شده است

12. Based on the theory of risk management procedure, this paper analyzes the present situation of operational risk management in domestic banks.
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه روش مدیریت ریسک، این مقاله وضعیت فعلی مدیریت ریسک عملیاتی در بانک های داخلی را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری روش مدیریت ریسک، این مقاله وضعیت فعلی مدیریت ریسک عملیات در بانک های داخلی را تحلیل می کند

13. Our International Trading business is a leader in applying risk management techniques to the buying and selling of crude oil and products.
[ترجمه ترگمان]تجارت بازرگانی بین المللی ما یک پیشرو در اعمال تکنیک های مدیریت ریسک برای خرید و فروش نفت خام و محصولات است
[ترجمه گوگل]تجارت بین المللی ما، رهبر در استفاده از تکنیک های مدیریت ریسک برای خرید و فروش نفت خام و محصولات است

14. Several have human resources consultancies, while Eversheds recently set up a risk management consultancy.
[ترجمه ترگمان]در حالی که Eversheds اخیرا یک مشاور مدیریت خطر را راه اندازی کرده است، چندین نفر از منابع انسانی مشورت می کنند
[ترجمه گوگل]چندین مشاور منابع انسانی دارند، در حالی که Eversheds اخیرا مشاوره مدیریت ریسک را راه اندازی کرده است

پیشنهاد کاربران

مدیریت خطر یا ریسک

risk management ( عمومی )
واژه مصوب: مدیریت خطر
تعریف: ارزیابی و بررسی عوامل گوناگون زیان بار و خطرساز در سرمایه‏گذاری، برای افزایش اطمینان از بازگشت سرمایه


کلمات دیگر: