• logic which as opposed to classical logic takes variable factors such as time and probability into account
fuzzy logic
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] منطق نامعلوم - منطق فازی - سیستم رسمی منطق که آقای لطفی زاده آن را ابداع کرده است . در این منطق مقادیر «درست » و « غلط » با اعدادی از صفر ( 0) تا یک ( 1) جایگزین می شوند. اپراتورهای « و » و « یا» و مانند آن به وسیله ی رویه های ترکیب این اعداد جایگزین می شوند. نگاه کنید به Boolean Algebra. این منطق نشان می دهد که برخی از پرسشها، پاسخ قاطع « بلی » یا « خیر» ندارند . مثلاً در انگلیسی معمولی، مردی با قد 6 فوت ممکن است بلند قد باشد یا نباشد. در منطق فازی، مردی با قد 6 فوتی ممکن است با مقدار درستی 0.7 بلند قدباشد، و مردی با قد 7 فوت ممکن است با مقدار درستی 1.0 بلند قد باشد . اشکال منطق فازی است که معمولاً هیچ رو مشخصی برای توجیه اعدادی که برای مقادیر صحت به کار می روند، وجود ندارد. به عنوان جانشین چنین منطقی به default logic رجوع کنید. منطق فازی عمدتاً درسیستمهای خبره به کار می رود، این منطق پلی میان استنباط منطقی و مدلسازی ریاضی است . نگاه کنید به expert ; system; confidence factor .
[برق و الکترونیک] منطق فازی؛ منطق نادقیق منطقی که بر اساس گزاره های شرطی و نه مطلقاً غلط یا درست عمل می کند. نتیج به دست آمده از استدلالات فازی قطعیت کمتری نسیت به منطق کلاسیک دارند اما مجموعه حالتهای بیشتری را در بر می گیرند.
[صنعت] منطق فازی - منطقی که در آن بر خلاف منطق های کلاسیک عوامل متغیر از قبیل زمان و احتمال را در قالب اعداد بیان می کند .
[برق و الکترونیک] منطق فازی؛ منطق نادقیق منطقی که بر اساس گزاره های شرطی و نه مطلقاً غلط یا درست عمل می کند. نتیج به دست آمده از استدلالات فازی قطعیت کمتری نسیت به منطق کلاسیک دارند اما مجموعه حالتهای بیشتری را در بر می گیرند.
[صنعت] منطق فازی - منطقی که در آن بر خلاف منطق های کلاسیک عوامل متغیر از قبیل زمان و احتمال را در قالب اعداد بیان می کند .
جملات نمونه
1. Research on a new microcontroller with built-in fuzzy logic co-processors is also under development.
[ترجمه ترگمان]تحقیق بر روی یک میکروکنترلر جدید با پردازنده های منطقی فازی - در پردازنده های منطقی فازی نیز در حال توسعه است
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد یک میکروکنترلر جدید با همکاری پردازنده های منطقی فازی در حال توسعه است
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد یک میکروکنترلر جدید با همکاری پردازنده های منطقی فازی در حال توسعه است
2. Somehow this fuzzy logic had stayed on.
[ترجمه ترگمان]به هر طریقی این منطق فازی ادامه داشت
[ترجمه گوگل]به نحوی این منطق فازی در آنجا باقی مانده است
[ترجمه گوگل]به نحوی این منطق فازی در آنجا باقی مانده است
3. And with the ideology of fuzzy logic, a method of Fuzzy LCM is proposed successively.
[ترجمه ترگمان]و با ایدئولوژی منطق فازی روشی از منطق فازی به طور موفقیت آمیزی پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]و با ایدئولوژی منطق فازی، یک روش فازی LCM به صورت پیوسته پیشنهاد می شود
[ترجمه گوگل]و با ایدئولوژی منطق فازی، یک روش فازی LCM به صورت پیوسته پیشنهاد می شود
4. The fundamental conception of dynamic fuzzy logic and dynamic fuzzy database is introduced.
[ترجمه ترگمان]مفهوم بنیادین منطق فازی پویا و پایگاه داده دینامیکی پویا معرفی شده است
[ترجمه گوگل]مفهوم اساسی منطق فازی پویا و پایگاه داده فازی پویا معرفی شده است
[ترجمه گوگل]مفهوم اساسی منطق فازی پویا و پایگاه داده فازی پویا معرفی شده است
5. A torque fuzzy logic controller was designed to substitute the original torque PI controller, and a fuzzy SVM-DTC system based on the fuzzy controller was given.
[ترجمه ترگمان]یک کنترل کننده منطق فازی گشتاور برای جایگزین کردن کنترلر PI گشتاور اصلی طراحی شد، و یک سیستم فازی - DTC فازی براساس کنترل کننده فازی ارایه شد
[ترجمه گوگل]یک کنترل کننده منطقی فازی گشتاور برای جایگزینی کنترل کننده گشتاور اصلی PI طراحی شده و سیستم SVM-DTC فازی بر اساس کنترل کننده فازی ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک کنترل کننده منطقی فازی گشتاور برای جایگزینی کنترل کننده گشتاور اصلی PI طراحی شده و سیستم SVM-DTC فازی بر اساس کنترل کننده فازی ارائه شده است
6. Fuzzy logic has advantage in this field.
[ترجمه ترگمان]منطق فازی در این زمینه مزیت دارد
[ترجمه گوگل]منطق فازی در این زمینه مزیت دارد
[ترجمه گوگل]منطق فازی در این زمینه مزیت دارد
7. The corresponding version in fuzzy logic of the natural deductive system of classical logic is discussed.
[ترجمه ترگمان]نسخه متناظر در منطق فازی سامانه استقرایی طبیعی منطق کلاسیک مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نسخه متناظر در منطق فازی سیستم قیاسی طبیعی منطق کلاسیک مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]نسخه متناظر در منطق فازی سیستم قیاسی طبیعی منطق کلاسیک مورد بحث قرار گرفته است
8. There are four layers in fuzzy logic neural net system of cut slope stability analysis.
[ترجمه ترگمان]چهار لایه در سیستم شبکه شبکه عصبی منطق فازی برای تجزیه و تحلیل پایداری شیب افت وجود دارد
[ترجمه گوگل]چهار لایه در سیستم شبکه عصبی منطقی فازی از تجزیه و تحلیل پایداری شیب وجود دارد
[ترجمه گوگل]چهار لایه در سیستم شبکه عصبی منطقی فازی از تجزیه و تحلیل پایداری شیب وجود دارد
9. The precision of fuzzy logic control depends on several parameters, such as fuzzy membership functions and fuzzy relation matrix.
[ترجمه ترگمان]دقت کنترل منطق فازی به چندین پارامتر مانند توابع عضویت فازی و ماتریس رابط فازی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]دقت کنترل منطق فازی به چند پارامتر بستگی دارد، مانند توابع عضویت فازی و ماتریس رابطه فازی
[ترجمه گوگل]دقت کنترل منطق فازی به چند پارامتر بستگی دارد، مانند توابع عضویت فازی و ماتریس رابطه فازی
10. Therefore this thesis focuses on using fuzzy logic control on electro - pneumatic position servo system.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این پایان نامه به استفاده از کنترل منطق فازی در سیستم فرمان یار electro position - می پردازد
[ترجمه گوگل]بنابراین این پایان نامه بر روی استفاده از کنترل منطقی فازی در سیستم سروو پنل الکترو پنوماتیک تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]بنابراین این پایان نامه بر روی استفاده از کنترل منطقی فازی در سیستم سروو پنل الکترو پنوماتیک تمرکز دارد
11. This paper mainly discusses the dynamic fuzzy logic(DFL) resolution method, and expends on the theory of matrix resolution method of dynamic fuzzy proposition.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور عمده در مورد روش تفکیک منطق فازی پویا (DFL)و expends در نظریه روش تفکیک ماتریس پیشنهاد فازی پویا بحث می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور عمده روش قطعنامه منطق فازی پویا (DFL) را مورد بحث قرار می دهد و به تئوری روش تفکیک ماتریس گزاره فازی پویا پرداخته است
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور عمده روش قطعنامه منطق فازی پویا (DFL) را مورد بحث قرار می دهد و به تئوری روش تفکیک ماتریس گزاره فازی پویا پرداخته است
12. Then a fuzzy logic controller was designed as a regulator to modify the optimal control gains based on the run-time information, including navigation, communication, mission priority, and so on.
[ترجمه ترگمان]سپس یک کنترل کننده منطق فازی به عنوان یک تنظیم کننده برای اصلاح دستاوردهای کنترل بهینه براساس اطلاعات زمان اجرا، از جمله ناوبری، ارتباطات، اولویت ماموریت، و غیره طراحی شد
[ترجمه گوگل]سپس یک کنترل منطقی فازی به عنوان یک تنظیمکننده برای تغییر دستمزد کنترل بهینه بر اساس اطلاعات زمان اجرا، از جمله ناوبری، ارتباط، اولویت ماموریت و غیره طراحی شده است
[ترجمه گوگل]سپس یک کنترل منطقی فازی به عنوان یک تنظیمکننده برای تغییر دستمزد کنترل بهینه بر اساس اطلاعات زمان اجرا، از جمله ناوبری، ارتباط، اولویت ماموریت و غیره طراحی شده است
13. To accommodate power flow of elements, anamnesis of fuzzy logic driven control strategy and regenerative braking control strategy is given.
[ترجمه ترگمان]برای تطبیق جریان قدرت عناصر، anamnesis از استراتژی کنترل منطق فازی و استراتژی کنترل ترمز احیا کننده ارایه شده است
[ترجمه گوگل]برای جابجایی جریانهای عناصر، داده های تحلیلی از استراتژی کنترل منطقی فازی و استراتژی کنترل ترمز بازسازی داده می شود
[ترجمه گوگل]برای جابجایی جریانهای عناصر، داده های تحلیلی از استراتژی کنترل منطقی فازی و استراتژی کنترل ترمز بازسازی داده می شود
14. In fuzzy logic, normal residuated based logic systems play avery important role.
[ترجمه ترگمان]در منطق فازی، سیستم های منطق متعارف residuated نقش مهمی در این زمینه ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]در منطق فازی، سیستم منطق مبتنی بر نرمال باقی مانده نقش بسیار مهمی را بازی می کند
[ترجمه گوگل]در منطق فازی، سیستم منطق مبتنی بر نرمال باقی مانده نقش بسیار مهمی را بازی می کند
پیشنهاد کاربران
منطق فازی
کلمات دیگر: