کلمه جو
صفحه اصلی

in the family way

انگلیسی به انگلیسی

• pregnant, with child

جملات نمونه

1. That young scut has put a fancy piece in the family way.
[ترجمه ترگمان] اون اسکات جوان یه تیکه fancy تو راه خانواده گذاشته
[ترجمه گوگل]این جوان کله پاچه یک فانتزی در راه خانواده است

2. Do I appear to be in the family way?
[ترجمه ترگمان]آیا من در راه خانواده هستم؟
[ترجمه گوگل]آیا به نظر می رسد که در خانواده راه می یابم؟

3. He has put a girl in the family way.
[ترجمه ترگمان] اون یه دختر رو تو راه خانواده قرار داده
[ترجمه گوگل]او یک دختر را در راه خانواده راه اندازی کرده است

4. She is in the family way.
[ترجمه ترگمان]او در راه خانواده است
[ترجمه گوگل]او در راه خانواده است

5. She has been in the family way again.
[ترجمه ترگمان]او دوباره به خانه برگشته است
[ترجمه گوگل]او دوباره در خانواده بوده است

6. He had put a girl in the family way.
[ترجمه ترگمان]او دختری را در راه خانوادگی گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او یک دختر را در خانواده راه اندازی کرده بود

7. She is now in the family way.
[ترجمه ترگمان] اون الان تو راه خانوادگیه
[ترجمه گوگل]او اکنون در راه خانواده است

8. The tall dark girl came to see Doctor Reefy because she was in the family way and had become frightened.
[ترجمه ترگمان]دختر بلند قد بلند شد تا دکتر Reefy را ببیند، چون در راه خانواده بود و ترسیده بود
[ترجمه گوگل]دختر تیره بلند آمد تا دکتر ریفی را ببیند زیرا او در خانواده بود و ترسناک شده بود

9. The child is very glad that his cat is in the family way.
[ترجمه ترگمان]کودک بسیار خوشحال است که گربه او در خانواده است
[ترجمه گوگل]کودک بسیار خوشحال است که گربه او در راه خانواده است


کلمات دیگر: