• look at briefly, catch a glimpse of, peep, look at
glance at
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. She cast a sidelong glance at Fern.
[ترجمه ترگمان]نگاهی از گوشه چشم به فرن انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاهی طولانی به سرخس نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او یک نگاهی طولانی به سرخس نگاه کرد
2. Her father threw a disapproving glance at her.
[ترجمه ترگمان]پدرش نگاهی حاکی از ناراحتی به او انداخت
[ترجمه گوگل]پدرش نگاهی ناراحت به او کرد
[ترجمه گوگل]پدرش نگاهی ناراحت به او کرد
3. He gave another impatient glance at his watch.
[ترجمه ترگمان]نگاهی حاکی از بی حوصلگی به ساعتش انداخت
[ترجمه گوگل]او به تماشای یک نگاه بی قراری نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به تماشای یک نگاه بی قراری نگاه کرد
4. I saw him cast a furtive glance at the woman at the table to his right.
[ترجمه ترگمان]او را دیدم که نگاهی دزدکی به آن زن که پشت میز به سمت راستش بود انداخت
[ترجمه گوگل]من دیدم او یک نگاه خزنده به زن در جدول به سمت راست خود را نگاه کرد
[ترجمه گوگل]من دیدم او یک نگاه خزنده به زن در جدول به سمت راست خود را نگاه کرد
5. She shot an angry glance at him.
[ترجمه ترگمان]نگاهی خشمگین به او انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه خشمگین به او زد
[ترجمه گوگل]او یک نگاه خشمگین به او زد
6. She darted a sly sideways glance at Bramwell.
[ترجمه ترگمان]با یک نگاه زیرچشمی به Bramwell نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او یک نگاه بی رحمانه به سمت برامول کرد
[ترجمه گوگل]او یک نگاه بی رحمانه به سمت برامول کرد
7. A discreet glance at the clock told me the interview had lasted an hour.
[ترجمه ترگمان]یک نگاه دقیق به ساعت به من گفت که مصاحبه یک ساعت طول کشیده است
[ترجمه گوگل]یک نگاه منفرد به ساعت به من گفت مصاحبه یک ساعت طول کشید
[ترجمه گوگل]یک نگاه منفرد به ساعت به من گفت مصاحبه یک ساعت طول کشید
8. She shot an angry glance at him/shot him an angry glance.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی خشمگین به او انداخت و نگاهی خشمگین به او انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه خشمگین به او را زد / او را یک نگاه خشمگین شلیک کرد
[ترجمه گوگل]او یک نگاه خشمگین به او را زد / او را یک نگاه خشمگین شلیک کرد
9. I snatched a glance at the mirror.
[ترجمه ترگمان]به آینه نگاهی انداختم
[ترجمه گوگل]من نگاهی به آینه کشیدم
[ترجمه گوگل]من نگاهی به آینه کشیدم
10. She stole a glance at her watch.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به ساعتش انداخت
[ترجمه گوگل]او نگاهی به ساعتش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او نگاهی به ساعتش نگاه کرد
11. He stole a covert glance at her across the table.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی مخفیانه به او روی میز انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه پنهانی به او در سراسر جدول دزدیده است
[ترجمه گوگل]او یک نگاه پنهانی به او در سراسر جدول دزدیده است
12. He threw a glance at Connor.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی به کانر انداخت
[ترجمه گوگل]او به کانر نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به کانر نگاه کرد
13. Even a cursory glance at the figures will tell you that sales are down this year.
[ترجمه ترگمان]حتی یک نگاه سرسری به این ارقام به شما خواهد گفت که فروش امسال پایین آمده است
[ترجمه گوگل]حتی یک نگاه سریع در ارقام به شما خواهد گفت که فروش در سال جاری پایین است
[ترجمه گوگل]حتی یک نگاه سریع در ارقام به شما خواهد گفت که فروش در سال جاری پایین است
14. She couldn't resist a sidelong glance at him.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست از گوشه چشم به او نگاه کند
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست در برابر یک نگاه کوتاه به او مقاومت کند
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست در برابر یک نگاه کوتاه به او مقاومت کند
15. Before leaving the old town, spare another glance at the tower.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه شهر قدیمی را ترک کند نگاهی دیگر به برج انداخت
[ترجمه گوگل]قبل از خروج از شهر قدیمی، یک نگاه دیگر به برج
[ترجمه گوگل]قبل از خروج از شهر قدیمی، یک نگاه دیگر به برج
پیشنهاد کاربران
نگاه سریع انداختن
دزدکی نگاه کردن
کلمات دیگر: