• before long, soon, in the time to come
in the near future
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The exchange rate is likely to fall in the near future .
[ترجمه ترگمان]نرخ ارز احتمالا در آینده نزدیک کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]نرخ ارز احتمالا در آینده نزدیک کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]نرخ ارز احتمالا در آینده نزدیک کاهش خواهد یافت
2. The Nelsons are hoping to settle in Australia in the near future / in the not too distant future.
[ترجمه ترگمان]The امیدوارند که در آینده نزدیک در استرالیا ساکن شوند، در آینده ای نه چندان دور
[ترجمه گوگل]نلسون ها امیدوارند در آینده نزدیک / در آینده ای نه چندان دور در استرالیا بمانند
[ترجمه گوگل]نلسون ها امیدوارند در آینده نزدیک / در آینده ای نه چندان دور در استرالیا بمانند
3. All our computer equipment will be replaced in the near future.
[ترجمه ترگمان]همه تجهیزات کامپیوتری ما در آینده نزدیک جایگزین خواهند شد
[ترجمه گوگل]تمام تجهیزات رایانه ما در آینده نزدیک جایگزین خواهد شد
[ترجمه گوگل]تمام تجهیزات رایانه ما در آینده نزدیک جایگزین خواهد شد
4. We hope to move to the country in the near future.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم در آینده نزدیک به کشور حرکت کنیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که در آینده نزدیک به کشور بروم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که در آینده نزدیک به کشور بروم
5. Our house will be refurbished in the near future.
[ترجمه ترگمان]خانه ما در آینده باز هم باز می شود
[ترجمه گوگل]خانه ما در آینده نزدیک مرمت خواهد شد
[ترجمه گوگل]خانه ما در آینده نزدیک مرمت خواهد شد
6. The regulations are to be relaxed in the near future.
[ترجمه ترگمان]مقررات باید در آینده نزدیک آسوده شوند
[ترجمه گوگل]مقررات باید در آینده نزدیک آرام شود
[ترجمه گوگل]مقررات باید در آینده نزدیک آرام شود
7. I wouldn't dream of studying abroad in the near future.
[ترجمه ترگمان]من در آینده در حال مطالعه به خارج از کشور نبودم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم در آینده نزدیک به تحصیل در خارج از کشور بروم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم در آینده نزدیک به تحصیل در خارج از کشور بروم
8. They have promised to chop back their expenses in the near future.
[ترجمه ترگمان]آن ها قول داده اند که مخارج خود را در آینده نزدیک قطع کنند
[ترجمه گوگل]آنها وعده داده اند که در آینده نزدیک هزینه های خود را بریده اند
[ترجمه گوگل]آنها وعده داده اند که در آینده نزدیک هزینه های خود را بریده اند
9. They promised to contact us again in the near future.
[ترجمه ترگمان]آن ها قول دادند که دوباره در آینده نزدیک با ما تماس بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها وعده داده اند که در آینده نزدیک با ما تماس بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها وعده داده اند که در آینده نزدیک با ما تماس بگیرند
10. The coal industry has decided to computerize in the near future.
[ترجمه ترگمان]صنعت زغال سنگ تصمیم گرفته است که در آینده نزدیک شرکت کند
[ترجمه گوگل]صنعت ذغالسنگ تصمیم گرفته است که در آینده نزدیک به کامپیوتر برسد
[ترجمه گوگل]صنعت ذغالسنگ تصمیم گرفته است که در آینده نزدیک به کامپیوتر برسد
11. I look forward to hearing from you in the near future.
[ترجمه ترگمان]من منتظر شنیدن خبری از تو در آینده نزدیک هستم
[ترجمه گوگل]منتظر شنیدن از شما در آینده نزدیک هستم
[ترجمه گوگل]منتظر شنیدن از شما در آینده نزدیک هستم
12. Profits may be tapering off in the near future.
[ترجمه ترگمان]سود ممکن است در آینده نزدیک کاهش یابد
[ترجمه گوگل]سود ممکن است در آینده نزدیک کاهش یابد
[ترجمه گوگل]سود ممکن است در آینده نزدیک کاهش یابد
13. The conflict is unlikely to be resolved in the near future .
[ترجمه ترگمان]بعید است که درگیری در آینده نزدیک حل شود
[ترجمه گوگل]احتمالا در آینده نزدیک این درگیری حل نخواهد شد
[ترجمه گوگل]احتمالا در آینده نزدیک این درگیری حل نخواهد شد
14. I don't anticipate that happening in the near future.
[ترجمه ترگمان]من پیش بینی نمی کنم که در آینده نزدیک اتفاق بیفتد
[ترجمه گوگل]پیش بینی نمی کنم این اتفاق در آینده نزدیک رخ دهد
[ترجمه گوگل]پیش بینی نمی کنم این اتفاق در آینده نزدیک رخ دهد
15. But there is little sign of an agreement in the near future.
[ترجمه ترگمان]اما هیچ نشانه ای از توافق در آینده نزدیک وجود ندارد
[ترجمه گوگل]اما در آینده نزدیک یک توافقنامه کوچک وجود دارد
[ترجمه گوگل]اما در آینده نزدیک یک توافقنامه کوچک وجود دارد
کلمات دیگر: