کلمه جو
صفحه اصلی

nobleness


نجابت

انگلیسی به فارسی

نجیب بودن


انگلیسی به انگلیسی

• state of being aristocratic; righteousness, excellence of moral character

جملات نمونه

1. She has all those additional advantages as nobleness of birth and deportment which I want.
[ترجمه ترگمان]او همه این برتری های اضافی را به عنوان nobleness از تولد و رفتاری که من می خواهم، دارد
[ترجمه گوگل]او همه این مزایای اضافی را به عنوان نجیب زادگی و زایمان که من می خواهم، دارم

2. Pureness of silver, Nobleness of gold.
[ترجمه ترگمان]pureness از نقره و nobleness طلا
[ترجمه گوگل]خالص نقره، عاقبت طلا

3. Gracefulness and nobleness are both some kind of beauty.
[ترجمه ترگمان]gracefulness و nobleness هر دو یک نوع زیبایی هستند
[ترجمه گوگل]زیبایی و شکوفایی هر دو نوع زیبایی هستند

4. There is neither lowliness nor nobleness in careers.
[ترجمه ترگمان]نه lowliness و نه nobleness در کار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ شکوه و شکوه در شغل وجود ندارد

5. Back of the nobleness conceal occult usually. Preexistence of the harmoniously dripping wet life blood to a certainty.
[ترجمه ترگمان] که همیشه occult رو مخفی میکنن به طور هماهنگی، خون خیس از خون خیس را به یقین تبدیل کرده بود
[ترجمه گوگل]عقب نجابت معمولا پنهان است انقباض خون حیوان مرطوب به طور هماهنگ در حال تخلیه برای اطمینان

6. Fashion and nobleness don't lie in over - complicated structures.
[ترجمه ترگمان]Fashion و nobleness در سازه های پیچیده قرار نمی گیرند
[ترجمه گوگل]مد و نجیب بودن در ساختارهای پیچیده پیچیده نیست

7. Coming new year, what's nobleness gift for your mother, wife, lover and all of good friends.
[ترجمه ترگمان]یک سال جدید، چه هدیه بزرگی برای مادرت، زن، عاشق و همه دوستان خوب
[ترجمه گوگل]آمدن سال نو، هدیه شریف برای مادر، همسر، عاشق و همه دوستان خوب شما چیست؟

8. The nobleness is an important factor of aesthetic conceptions.
[ترجمه ترگمان]این سبک، عامل مهمی از مفاهیم زیباشناختی است
[ترجمه گوگل]شایستگی عامل مهمی از مفهوم زیبایی شناسی است

9. Personality thought nobleness, manifests in regarding the detail understanding and tolerant.
[ترجمه ترگمان]شخصیت با این حال، با توجه به درک و تحمل جزییات و تحمل، این را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شخصیت تفکر سلطنتی، نشان می دهد در مورد جزئیات درک و تحمل

10. Honesty is the germ from which all growth of nobleness proceeds.
[ترجمه ترگمان]درستی و راستی نطفه آن است که همه رشد و رشد این تمدن را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]صداقت، جوانه ای است که همه رشد نجیب می شود

11. In the face of all kinds attention and canard (Sentence dictionary), I think keeping pudicity in the harmonious entironment and keep nobleness in the magnanimous heart.
[ترجمه ترگمان]من در برابر همه انواع توجه و توجه به فرهنگ لغت (حکم جمله)فکر می کنم که pudicity را در entironment هماهنگ نگه دارم و این را در قلب بزرگوار حفظ می کنم
[ترجمه گوگل]در مواجهه با انواع توجه و کانارد (فرهنگ لغت حکم)، من فکر می کنم نگه داشتن pudicity در مجازات هماهنگ و حفظ نجیب بودن در قلب قدیم

12. To be humble to superiors is duty, to equals courtesy, to inferiors nobleness. -- Benjamin Franklin.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه است که نسبت به مافوق خود فروتن باشد و با رعایت ادب، با وقار و متانت برابری کند \" بنجامین فرانکلین \"
[ترجمه گوگل]وظیفه ای است که به سرپرستی فروتن می شود، وظیفه ای است که برابر با حسن نیت و رعایت نجابت است -- بنجامین فرانکلین

13. Ambition is the germ from which all growth of nobleness proceeds.
[ترجمه ترگمان]جاه طلبی آن میکروب است که همه رشد و رشد nobleness را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]Ambition جوانه ای است که از طریق آن تمام رشد نجیب می شود

14. Alas, I have ever study the feeling of the nobleness in moral character of ancientry . perhaps it has different refretation fron the two ideas. but why ?
[ترجمه ترگمان]افسوس که من تا به حال این احساسات را در شخصیت اخلاقی و اخلاقی ancientry مطالعه کرده ام شاید با این دوتا ایده فرق کرده باشه اما چرا؟
[ترجمه گوگل]گرسنگی، من تا به حال احساس حسرت در شخصیت اخلاقی باستان را مطالعه کرده ام شاید این تفکر متفاوت از دو ایده است اما چرا ؟

15. The slim bottle and clear perfume resemble a modern woman of classic elegance and nobleness.
[ترجمه ترگمان]یک بطری باریک و عطر شفاف شبیه به یک زن مدرن با ظرافت و nobleness کلاسیک است
[ترجمه گوگل]بطری باریک و عطر شفاف شباهت به یک زن مدرن از ظرافت و کلاسیک کلاسیک دارد


کلمات دیگر: