مارکسیسم، مارکس گرایی (marxianism هم می گویند)، فلسفه مارکسیست، عقیده مارکس
marxism
مارکسیسم، مارکس گرایی (marxianism هم می گویند)، فلسفه مارکسیست، عقیده مارکس
انگلیسی به فارسی
مارکسیسم، فلسفه مارکسیست، عقیده مارکس
فلسفه مارکسیست، عقیده مارکس
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: Marxist (adj.), Marxist (n.)
مشتقات: Marxist (adj.), Marxist (n.)
• : تعریف: the theories and doctrines of Karl Marx, esp. those concerning economics, dialectical materialism, and conflict between social classes.
• doctrines of karl marx, marxist doctrines advocating a socialistic and communistic approach to politics and economics
marxism is a political philosophy based on the writings of karl marx which stresses the importance of the struggle between different social classes.
marxism is a political philosophy based on the writings of karl marx which stresses the importance of the struggle between different social classes.
جملات نمونه
1. marxism was his religion
مارکسیسم آیین او بود.
2. The proletariat must possess the truth of Marxism.
[ترجمه ترگمان]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم را داشته باشد
[ترجمه گوگل]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم داشته باشد
[ترجمه گوگل]پرولتاریا باید حقیقت مارکسیسم داشته باشد
3. Marxism possesses the theoretical character of keeping pace with the times.
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم دارای ویژگی نظری همگامی با زمان است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم دارای ویژگی تئوریک همگام با زمان است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم دارای ویژگی تئوریک همگام با زمان است
4. Marxism has never been weaker as a political creed .
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم هرگز به عنوان یک عقیده سیاسی ضعیف تر نبوده است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم به عنوان یک اعتقاد سیاسی هرگز ضعیف تر نبوده است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم به عنوان یک اعتقاد سیاسی هرگز ضعیف تر نبوده است
5. Marxism can be a way to get rich or get laid.
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم می تواند راهی برای ثروتمند شدن یا get باشد
[ترجمه گوگل]مارکسیسم می تواند راهی برای ثروتمند شدن باشد
[ترجمه گوگل]مارکسیسم می تواند راهی برای ثروتمند شدن باشد
6. He held onto the naive belief that Marxism would solve all the world's problems.
[ترجمه ترگمان]او این باور ساده لوحانه را داشت که مارکسیسم تمام مشکلات جهان را حل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی باور سادهلوحانه برگزار شد که مارکسیسم همه مشکلات جهان را حل کند
[ترجمه گوگل]او بر روی باور سادهلوحانه برگزار شد که مارکسیسم همه مشکلات جهان را حل کند
7. Marxism was not primarily a scientific method designed to uncover the mechanisms of the capitalist economy.
[ترجمه ترگمان]مارکسیسم اصولا یک روش علمی برای کشف مکانیسم های اقتصاد سرمایه داری نبود
[ترجمه گوگل]مارکسیسم عمدتا روش علمی نیست که برای کشف مکانیسم های اقتصاد سرمایه داری طراحی شده است
[ترجمه گوگل]مارکسیسم عمدتا روش علمی نیست که برای کشف مکانیسم های اقتصاد سرمایه داری طراحی شده است
8. Modern socialism is dominated by Marxism.
[ترجمه ترگمان]سوسیالیسم مدرن تحت سلطه مارکسیسم است
[ترجمه گوگل]سوسیالیسم مدرن تحت سلطه مارکسیسم است
[ترجمه گوگل]سوسیالیسم مدرن تحت سلطه مارکسیسم است
9. Like Pareto, Burnham argued that Marxism was the self-serving ideology of an insurgent working class elite.
[ترجمه ترگمان]مانند پارتو، Burnham استدلال کرد که مارکسیسم تنها ایدئولوژی self از نخبگان کارگری کارگری است
[ترجمه گوگل]بورنهام مانند پارتو استدلال کرد که مارکسیسم ایدئولوژی خودخواهانه نخبگان طبقه کارگر شورشی بود
[ترجمه گوگل]بورنهام مانند پارتو استدلال کرد که مارکسیسم ایدئولوژی خودخواهانه نخبگان طبقه کارگر شورشی بود
10. Once Marxism was a value system then capitalism and free enterprise tried to coalesce as a value system - largely unsuccessfully.
[ترجمه ترگمان]زمانیکه مارکسیسم یک سیستم ارزشی بود، سرمایه داری و سرمایهگذاری آزاد سعی کردند به عنوان یک سیستم ارزشی متحد شوند - تا حد زیادی ناموفق بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که مارکسیسم یک نظام ارزش بود، سرمایه داری و سرمایه گذاری آزاد تلاش می کردند تا به عنوان یک سیستم ارزشمند، که تا حد زیادی ناموفق بود، هماهنگ شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که مارکسیسم یک نظام ارزش بود، سرمایه داری و سرمایه گذاری آزاد تلاش می کردند تا به عنوان یک سیستم ارزشمند، که تا حد زیادی ناموفق بود، هماهنگ شود
11. Eagleton could not put it more simply: Marxism is a scientific theory of human societies and the practice of transforming them.
[ترجمه ترگمان]Eagleton نمی تواند آن را به سادگی بیان کند: مارکسیسم یک نظریه علمی جوامع انسانی و عمل تبدیل آن ها است
[ترجمه گوگل]اگلتون نمی توانست آن را ساده تر بیان کند: مارکسیسم یک نظریه علمی جوامع انسانی و عمل تغییر آنها است
[ترجمه گوگل]اگلتون نمی توانست آن را ساده تر بیان کند: مارکسیسم یک نظریه علمی جوامع انسانی و عمل تغییر آنها است
12. And marxism? Marxism still remains the best map to post-modern times.
[ترجمه ترگمان]و marxism؟ مارکسیسم هنوز بهترین نقشه دوران مدرن است
[ترجمه گوگل]و مارکسیسم؟ مارکسیسم هنوز بهترین نقشه برای پست های مدرن است
[ترجمه گوگل]و مارکسیسم؟ مارکسیسم هنوز بهترین نقشه برای پست های مدرن است
13. In literary theory they emerge as Marxism, phenomenology, existentialism, structuralism, poststructuralism, deconstruction.
[ترجمه ترگمان]در تیوری ادبی، آن ها به عنوان مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، structuralism، poststructuralism، واسازی ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]در نظریه ادبیات آنها به مثابه مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی، پست مدرنیسم، انحرافی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]در نظریه ادبیات آنها به مثابه مارکسیسم، پدیده شناسی، اگزیستانسیالیسم، ساختارگرایی، پست مدرنیسم، انحرافی تبدیل می شوند
14. Finally, we sketch the evolution of Marxism after Marx.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، بعد از مارکس تکامل مارکسیسم را ترسیم کردیم
[ترجمه گوگل]در نهایت ما تکامل مارکسیسم را پس از مارکس ترسیم می کنیم
[ترجمه گوگل]در نهایت ما تکامل مارکسیسم را پس از مارکس ترسیم می کنیم
پیشنهاد کاربران
مارکس گرایی.
کلمات دیگر: