کلمه جو
صفحه اصلی

leukorrhea


(پزشکی - تراوش های نابهنجار و سفیدی که از مهبل خارج می شود) چرک تراوی، سفیده ریزی

انگلیسی به فارسی

(پزشکی- تراوشهای نابهنجار و سفیدی که از مهبل خارج می‌شود) چرک تراوی، سفیدهریزی


انگلیسی به انگلیسی

• whitish discharge from the uterine cavity and vagina (also leucorrhea)

جملات نمونه

1. A yellow vaginal leukorrhea may be caused by inflammation.
[ترجمه ترگمان]مایع زرد واژینال ممکن است با التهاب ایجاد شود
[ترجمه گوگل]لکوره واژن زرد ممکن است ناشی از التهاب باشد

2. Conclusion After observing122samples of leukorrhea we find that the infection rate of epithelia of patients with colpitis is higher than that without colpitis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بعد از observing۱۲۲samples of نشان می دهیم که نرخ عفونت epithelia بیمار با colpitis بیشتر از that است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پس از مشاهده نمونه های 12 لکوره، میزان عفونت اپی تلی بیماران مبتلا به کولپیت بالاتر از کولپیت است

3. Pysfunctional uterine bleeding, pelvic inflammation(sentence dictionary), abnormal leukorrhea. It combines with Foot Motor Sensory Area for prolapse of uterus.
[ترجمه ترگمان]خونریزی رحمی، التهاب لگن (فرهنگ لغت)، leukorrhea غیر عادی این ترکیب با ناحیه حسی حرکتی Motor برای prolapse رحم ترکیب می شود
[ترجمه گوگل]خونریزی رحمی، اختلال عملکردی، التهاب لگن (فرهنگ لغت جمله)، لوکوره غیر طبیعی این ترکیب با منطقه حسی حرکتی پا برای پرولاپس رحم است

4. After observing122samples of leukorrhea we find that the infection rate of epithelia of patients with colpitis is higher than that without colpitis.
[ترجمه ترگمان]پس از observing۱۲۲samples of مشاهده کردیم که نرخ عفونت epithelia بیمار با colpitis بیشتر از that است
[ترجمه گوگل]پس از مشاهده نمونه هایی از leukorrhea، می توان نتیجه گرفت که میزان عفونت اپیتلیا در بیماران مبتلا به کلپیت بالاتر از آنتی بیوتیک است

5. Methods To get leukorrhea in the routine way, use stomach protease to decompose epithelia's membrane and observe100epithelia with microscope.
[ترجمه ترگمان]روش های برای رسیدن به روش روتین، از پروتئاز شکمی برای تجزیه غشا epithelia و observe۱۰۰epithelia با میکروسکوپ استفاده کنید
[ترجمه گوگل]روش ها: برای دریافت لوکوره به روش معمول، از پروتئین معده استفاده کنید تا غشای اپیتلیا را تجزیه کند و با میکروسکوپ 100 اپیتلیا را مشاهده کنید

6. The prevalences of abnormal leukorrhea, abdominal pain and lumbago were found to be obviously higher than that in the Control group.
[ترجمه ترگمان]یافت شده که prevalences از درده ای غیر عادی، درد شکمی و بستری شدن در این گروه بسیار بالاتر از آن چیزی است که در گروه کنترل وجود دارد
[ترجمه گوگل]شیوع لکوگره غیر طبیعی، درد شکم و لومبیا به وضوح بالاتر از گروه کنترل بود

7. There leukorrhea is normal.
[ترجمه ترگمان] اینجا leukorrhea هست
[ترجمه گوگل]وجود دارد leukorrhea طبیعی است

8. Function: Effective of anti-bacterial, alleviate digestive with respiratory tract infection, reduce pain, the treatment of leukorrhea, ease muscle spasms and rheumatism and so on.
[ترجمه ترگمان]وظیفه: موثر از آنتی باکتریایی، کاهش هاضمه با عفونت دستگاه تنفسی، کاهش درد، درمان درده ای عضلانی، انقباض عضلانی و روماتیسم و غیره
[ترجمه گوگل]تابع: اثر ضد باکتری، کاهش هضم با عفونت دستگاه تنفسی، کاهش درد، درمان لوکره، کاهش اسپاسم عضلات و روماتیسم و ​​غیره

9. This medicine is exceptionally effective for regulating menstruation and arresting leukorrhea of women.
[ترجمه ترگمان]این دارو برای منظم کردن قاعدگی و دستگیری leukorrhea زن بسیار موثر است
[ترجمه گوگل]این دارو به طور انحصاری برای تنظیم قاعدگی و دستگیری لکوره زنان موثر است

10. Within one week after ovulation has the feeling of nausea to the week before menstruation, leukorrhea thin.
[ترجمه ترگمان]یک هفته پس از تخمک گذاری عادت تهوع به هفته پیش از قاعدگی، leukorrhea thin
[ترجمه گوگل]در عرض یک هفته پس از تخمک گذاری احساس تهوع را به هفته قبل از قاعدگی، لئوتوره نازک است


کلمات دیگر: