کلمه جو
صفحه اصلی

in two


در دو یا به دو بخش، دو پاره، دو تکه

انگلیسی به انگلیسی

• into two sections or parts

جملات نمونه

1. One cannot be in two place at once.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند در آن واحد در دو جا باشد
[ترجمه گوگل]یک بار نمیتواند در دو مکان باشد

2. A true friend is one soul in two bodies.
[ترجمه ترگمان]یک دوست واقعی یک روح در دو بدن است
[ترجمه گوگل]یک دوست واقعی یک روح در دو بدن است

3. Friendship ---- one soul in two bodies.
[ترجمه ترگمان]دوستی - - یک روح در دو جسم
[ترجمه گوگل]دوستی ---- یک روح در دو بدن

4. The wind had snapped the tree in two.
[ترجمه ترگمان]باد درخت را دو پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]باد دو درخت را درهم شکسته بود

5. The wooden door had been cleft in two.
[ترجمه ترگمان]در چوبی از دو طرف شکاف ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]درهای چوبی دو بار شکسته شده بود

6. The monument carries the inscription: "To the fallen in two world wars".
[ترجمه ترگمان]این بنای یادبود عبارت است از: \"در دو جنگ جهانی\"
[ترجمه گوگل]این بنای تاریخی دارای کتیبه است: 'در دو جنگ جهانی'

7. The flags had been ripped in two.
[ترجمه ترگمان]پرچم ها را دو پاره کرده بودند
[ترجمه گوگل]پرچم ها در دو پاره شده بودند

8. She tore a sheet of paper in two.
[ترجمه ترگمان]دو تکه کاغذ را پاره کرد
[ترجمه گوگل]او یک ورق کاغذ را در دو برداشت

9. The walls were painted in two shades of green.
[ترجمه ترگمان]دیوارها در دو سایه سبز رنگ شده بودند
[ترجمه گوگل]دیوارها در دو سایه سبز رنگ بود

10. She arranged the chairs in two neat rows.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها را دو ردیف مرتب چید
[ترجمه گوگل]او صندلی ها را در دو ردیف مرتب مرتب کرد

11. The old man chopped the block of wood in two with a single blow.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد تکه چوب را با یک ضربه قطع کرد
[ترجمه گوگل]پیرمرد بلوک چوب را در دو ضربه با یک ضربه خرد کرد

12. He snapped the stick in two.
[ترجمه ترگمان]چوب را به دو پاره کرد
[ترجمه گوگل]او در دو چوب چوب را گرفت

13. He cleaved a block of wood in two.
[ترجمه ترگمان]او یک تکه چوب را در دو تکه کرد
[ترجمه گوگل]او دو قطعه از چوب را برداشت

14. Passengers are requested to check in two hours before the flight.
[ترجمه ترگمان]از مسافران خواسته می شود تا دو ساعت قبل از پرواز بررسی شوند
[ترجمه گوگل]مسافران درخواست می شود تا دو ساعت قبل از پرواز بررسی شوند

15. He managed to pay off his debts in two years.
[ترجمه ترگمان]او توانست در عرض دو سال بدهی های خود را پرداخت کند
[ترجمه گوگل]او موفق به پرداخت بدهی های خود را در دو سال


کلمات دیگر: