کلمه جو
صفحه اصلی

inactivation

انگلیسی به فارسی

غیر فعال کردن


انگلیسی به انگلیسی

• act of disabling, putting out of action, rendering inactive; act of making inert

جملات نمونه

1. A visible example of X chromosome inactivation is the tortoiseshell cat.
[ترجمه ترگمان]یک نمونه قابل رویت از غیرفعال سازی کروموزوم X یک گربه tortoiseshell است
[ترجمه گوگل]یک نمونه قابل رویت از غیرفعال کردن کروموزوم X، گربه لاک پشت است

2. Loss of tumour suppressor function requires inactivation of both alleles, usually by chromosomal deletion or point mutation, or both.
[ترجمه ترگمان]از دست دادن تومور به طور معمول نیازمند غیرفعال سازی هر دو آلل ها، معمولا با حذف کروموزومی یا جهش نقطه ای یا هر دو است
[ترجمه گوگل]از دست دادن عملکرد سرکوب کننده تومور، غیرفعال کردن هر دو آلل، معمولا توسط حذف کروموزوم یا جهش نقطه یا هر دو، لازم است

3. The destruction on inactivation of cyanide ion may be accomplished by complexion formation.
[ترجمه ترگمان]تخریب غیرفعال سازی یون سیانید ممکن است با تشکیل چهره انجام شود
[ترجمه گوگل]تخریب در غیر فعال سازی یون سیانید ممکن است با تشکیل رنگدانه انجام شود

4. Inactivation of cytoplasmic enzymes would occur if the acids were stored in the cytoplosm.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که اسیده ای cytoplasmic در the ذخیره شوند، inactivation این آنزیم های cytoplasmic رخ خواهند داد
[ترجمه گوگل]اگر اسیدها در سیتوپلاسم ذخیره شوند، غیر فعال شدن آنزیم های سیتوپلاسمی رخ می دهد

5. Inactivation of hot die steel can do a lot of damage to commercial run .
[ترجمه ترگمان]استفاده از فولاد داغ داغ می تواند خسارت زیادی به فعالیت های تجاری وارد کند
[ترجمه گوگل]غیر فعال کردن فولاد ضد زنگ می تواند خسارات زیادی را برای اجرای تجاری ایجاد کند

6. Inactivation of microorganisms in MBR effluent by ultraviolet(UV) and the influence of photoreactivation and dark repair on it were studied.
[ترجمه ترگمان]استفاده از میکرو ارگانیسم ها در پساب MBR توسط اشعه ماورا بنفش (UV)و تاثیر of و تعمیر تیره رنگ بر روی آن مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فعال سازی میکروارگانیسم ها در پساب MBR با استفاده از اشعه ماوراء بنفش (UV) و تأثیر عکسبرداری و تعمیر تیره بر روی آن مورد بررسی قرار گرفت

7. Inactivation of soybean trypsin inhibitor could and fodder's food nutritional value and edible security.
[ترجمه ترگمان]دانه سویا حاوی سس سویا می تواند و ارزش غذایی غذایی و امنیت خوراکی را تغذیه کند
[ترجمه گوگل]غلبه بر مهار کننده تریپسین سویا می تواند و ارزش تغذیهای تغذیه ای غذا و امنیت خوراکی باشد

8. Long sonication periods can lead to some inactivation.
[ترجمه ترگمان]دوره های طولانی سونیکاسیون را می توان به برخی غیرفعال سازی منجر شد
[ترجمه گوگل]دوره های طولانی آشنایی با دستگاه های سانترال می تواند منجر به کاهش فعالیت شود

9. RESULTS Inactivation of esterase was induced by glycation, carbamylation and steroid in a concentration.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاصل از esterase، by، carbamylation و استرویید در غلظت است
[ترجمه گوگل]نتایج غلظت استراز با غلظت گلایشی، کربامیلاسیون و استروئید ایجاد شد

10. Major factors influencing comtabolism include induction, toxic inactivation, self recovery and energy supply.
[ترجمه ترگمان]عوامل اصلی تاثیرگذار بر comtabolism عبارتند از القا، inactivation سمی، بازیابی خود و تامین انرژی
[ترجمه گوگل]عوامل اصلی اثرگذار بر کمبولیسم عبارتند از القای، انسداد سمی، خود بهبودی و تامین انرژی

11. Of course, this inactivation will not remove output strands already produced by the gate, so in isolation this NOT gate does not function as conveniently as an electronic NOT gate.
[ترجمه ترگمان]البته، این غیرفعال سازی رشته های خروجی که قبلا توسط گیت تولید شده را حذف نخواهد کرد، بنابراین در انزوا این گیت به راحتی به عنوان یک گیت الکترونیکی عمل نمی کند
[ترجمه گوگل]البته این غیر فعال کردن رشته های خروجی که در حال حاضر توسط دروازه تولید می شود را حذف نخواهد کرد، بنابراین در این جداسازی این دروازه ای به عنوان یک دروازه الکترونیکی الکترونیکی عمل نمی کند

12. DNA hypermethylation is a major cause of gene inactivation in cancer.
[ترجمه ترگمان]DNA hypermethylation عامل اصلی غیرفعال سازی ژن در سرطان است
[ترجمه گوگل]Hypermethylation DNA یک علت اصلی غیر فعال سازی ژن در سرطان است

13. The inactivation of sperm acrosin by proteinase inhibitors is a way for contraception at themoment.
[ترجمه ترگمان]در این گیرودار، غیرفعال کردن of اسپرم توسط بازدارنده های proteinase راهی برای جلوگیری از بارداری است
[ترجمه گوگل]غیر فعال کردن اسپرم آکروزین با مهارکننده های پروتئیناز، راهی برای جلوگیری از بارداری در آن لحظه است

14. Newer biological agents that work by inactivation of proinflammatory cytokines are available for treatment of RA.
[ترجمه ترگمان]عامل های بیولوژیکی جدیدتر که با غیرفعال سازی of proinflammatory کار می کنند برای درمان of در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]عوامل جدید بیولوژیکی که از طریق غیرفعال کردن سیتوکین های ضد التهابی کار می کنند برای درمان RA در دسترس هستند

15. X inactivation starts at the X inactivation center ( XIC ) and spreads throughout the chromosome.
[ترجمه ترگمان]غیرفعال سازی X در مرکز غیرفعال سازی X (XIC)شروع و در سراسر کروموزوم گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]X غیر فعال در مرکز X غیر فعال (XIC) شروع می شود و گسترش می یابد در سراسر کروموزوم

پیشنهاد کاربران

غیر فعال سازی


کلمات دیگر: