1. He encourages parental involvement in the running of school.
[ترجمه ترگمان]او مشارکت والدین در اداره مدرسه را تشویق می کند
[ترجمه گوگل]او مشارکت والدین در اجرای مدرسه را تشویق می کند
2. We want to encourage students to participate fully in the running of the college.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم دانشجویان را به مشارکت کامل در اداره کالج تشویق کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم دانش آموزان را تشویق کنیم که به طور کامل در اجرای کالج شرکت کنند
3. I think David is in the running for getting that post.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم دیوید در حال دویدن برای گرفتن این پست است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم دیوید برای گرفتن این پست در حال اجرا است
4. She's definitely in the running for a prize.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا برای یک جایزه در حال فرار است
[ترجمه گوگل]او قطعا در حال اجرای یک جایزه است
5. Each of the area managers enjoys considerable autonomy in the running of his own area.
[ترجمه ترگمان]هر یک از مدیران این ناحیه از استقلال قابل توجهی در اداره منطقه خود برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]هر یک از مدیران منطقه در حوزه منطقه خود دارای استقلال قابل توجهی است
6. Who's in the running for the world title this year?
[ترجمه ترگمان]امسال در حال دویدن برای عنوان جهانی چه کسی است؟
[ترجمه گوگل]چه کسی در سال جاری برای عنوان جهان بازی می کند؟
7. Few other company executives were in the running, not even the cigar-chomping Lee Iacocca of Chrysler.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از مدیران شرکت در حال دویدن بودند، حتی سیگار برگی که لی Iacocca از کرایسلر را می خوردند
[ترجمه گوگل]چند مدیر اجرایی دیگر نیز در حال اجرا بودند، حتی لی جی کیکسا کرایسلر، سیگار نداشت
8. At least four names are in the running to replace Dole.
[ترجمه ترگمان]حداقل چهار نام در حال اجرا برای جایگزین دول هستند
[ترجمه گوگل]حداقل چهار نام در حال اجرا هستند تا جایگزین Dole شوند
9. Students' Book develops situations in the running of a small company; workbook introduces additional practice.
[ترجمه ترگمان]کتاب دانش موقعیت ها را در اداره یک شرکت کوچک توسعه می دهد
[ترجمه گوگل]کتاب دانش آموزان در حال اجرای یک شرکت کوچک است کتابچه راهنمای عملیات اضافی را معرفی می کند
10. There was constant mystification of capital-labor relations in the running of the rural maquilas.
[ترجمه ترگمان]در اداره روستایی دهستان relations، در جریان یافتن relations روستایی، همه mystification و labor دایمی به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]در حال گذراندن مکیال های روستایی، عرفا ثابت شده است
11. The idea of their having a say in the running of a club appears to make officials recoil with horror.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ایده داشتن آن ها در اداره یک باشگاه به نظر می رسد که با وحشت عقب نشینی کنند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که ایده آنها در اجرای یک باشگاه باعث می شود که مقامات با وحشت از بین بروند
12. No other equipment in the running wardrobe warrants the same kind of loyalty or devotion.
[ترجمه ترگمان]هیچ تجهیزات دیگری در کمد در حال اجراست، همان نوع وفاداری یا اخلاص را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]هیچ وسیله ای دیگر در کمد لباس در حال اجرا، نوعی وفاداری و وفاداری را تضمین نمی کند
13. There are a few changes in the running order for the teachers' conference.
[ترجمه ترگمان]چند تغییر در نظم در حال اجرا برای کنفرانس معلمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]چندین تغییر در نظم در حال اجرا برای کنفرانس معلمان وجود دارد
14. Packers' shareholders have no say in the running of their team.
[ترجمه ترگمان]سهامداران Packers در رقابت با تیم خود چیزی نمی گویند
[ترجمه گوگل]سهامداران Packers هیچ سخنی در مورد اجرای تیم خود ندارند
15. In the running of the locomotive, the inductive and capacitive equipment will constitute resonance circuit.
[ترجمه ترگمان]در اجرای لوکوموتیو، تجهیزات خازنی و خازنی مدار رزونانس را تشکیل خواهند داد
[ترجمه گوگل]در راه اندازی لوکوموتیو، تجهیزات القایی و خازنی مدار تشدید را تشکیل می دهد