کلمه جو
صفحه اصلی

hebrews


عبرانیان (یکی از کتاب های انجیل عهد جدید) (مخفف آن: heb)

انگلیسی به فارسی

عبرانیان، عبری، زبان عبری، عبرانی، یهودی


عبرانیان (یکی از کتابهای انجیل عهد جدید) (مخفف آن: Heb)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a book of the New Testament, consisting of a letter, by an unknown author, addressing Jews who had become Christians or Palestinian Jews.

• book of the new testament

جملات نمونه

1. This is the oldest Hebrew manuscript in existence.
[ترجمه ترگمان]این قدیمی ترین نسخه عبری در زندگی است
[ترجمه گوگل]این قدیمی ترین نسخه خطی عبری در وجود است

2. The blessing was said in Hebrew.
[ترجمه ترگمان]دعای خیر در زبان عبری به گوش رسید
[ترجمه گوگل]برکت در عبری گفته شد

3. Hebrew and Arabic are Semitic languages.
[ترجمه ترگمان]عبری و عربی زبان های سامی هستند
[ترجمه گوگل]عبری و عربی زبان های سامی هستند

4. The story has points of resemblance to a Hebrew myth.
[ترجمه ترگمان]این داستان دارای نقطه شباهت به افسانه عبری است
[ترجمه گوگل]داستان دارای نقاط شباهت به اسطوره عبری است

5. He is a fluent speaker of Hebrew.
[ترجمه ترگمان]او سخنگوی فصیح و مسلط زبان عبری است
[ترجمه گوگل]او سخنران مسلط عبری است

6. I had begun writing in Hebrew, then changed over to Yiddish.
[ترجمه ترگمان]شروع به نوشتن در زبان عبری کردم، سپس به Yiddish تغییر کردم
[ترجمه گوگل]من شروع به نوشتن در زبان عبری کردم و سپس به ییدیش تغییر یافتم

7. All other students take a course in advanced texts from the Hebrew Bible.
[ترجمه ترگمان]همه دانشجویان دیگر یک دوره در متون پیشرفته از کتاب مقدس عبری گرفتند
[ترجمه گوگل]تمام دانش آموزان دیگر در متن پیشرفته کتاب مقدس عبری می روند

8. He studied hard at the Epistle to the Hebrews.
[ترجمه ترگمان]از رساله رساله به the سخت مطالعه می کرد
[ترجمه گوگل]او در نامه به عبرانیان سخت مورد مطالعه قرار گرفت

9. The story of the Hebrews is of a nomadic tribal people who settled the Holy Land - a depopulated fertile agricultural area.
[ترجمه ترگمان]داستان یهودیان قبایل چادرنشین است که زمین مقدس را مستقر می کنند - یک منطقه کشاورزی که از سکنه خالی است
[ترجمه گوگل]داستان عبرانیان از یک عشایر عشایری است که سرزمین مقدس را مستقر کرده اند - یک زمین کشاورزی حاصلخیز کم جمعیت

10. The Hebrew school was going to cost over $ 18o, 000.
[ترجمه ترگمان]این مدرسه عبری در حدود ۱۸ دلار هزینه داشت
[ترجمه گوگل]مدرسه عبری هزینه ای بیش از 18 میلیون دلار بود

11. Also the title of a lively Hebrew song popular during the celebration of Passover.
[ترجمه ترگمان]همچنین عنوان یک ترانه سرزنده عبری در طول جشن عید فصح، محبوب شد
[ترجمه گوگل]همچنین عنوان یک آهنگ پر جنب و جوش عبری محبوب در طول جشن عید فصح

12. It is important to bear in mind that there is no absolute dualism in the Hebrew religion.
[ترجمه ترگمان]مهم است که به خاطر داشته باشیم که هیچ دوگانگی مطلق در مذهب عبری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]مهم است که در ذهن داشته باشیم که در مذهب عبری هیچ دوگانگی مطلق وجود ندارد

13. This was one of the great Hebrew festivals and involved a sacrifice of two heifers, one ram and seven one-year-old lambs.
[ترجمه ترگمان]این یکی از جشنواره های بزرگ عبری بود و شامل قربانی کردن دو heifers، یک قوچ و هفت بره یک ساله می شد
[ترجمه گوگل]این یکی از جشنواره های بزرگ یهودی بود و قربانی دو تلیسه، یک قوچ و هفت ساله ی یک ساله بود

14. The absence of Hebrew graffiti at Abu Simbel is perhaps not sufficient to throw doubt upon Aristeas.
[ترجمه ترگمان]شاید نبود دیوار نوشته ها زبان عبری در Simbel کافی نباشد که در مورد Aristeas تردید کند
[ترجمه گوگل]فقدان نقاشی های عبری در ابو Simbel شاید برای شکیبایی با ارسطو کافی نیست

15. BRUHche n. From the Hebrew, meaning benediction, blessing.
[ترجمه ترگمان]BRUHche: از زبان عبری، به معنی دعای خیر، دعای خیر
[ترجمه گوگل]BRUchche n از عبری، یعنی معرفت، برکت


کلمات دیگر: