کلمه جو
صفحه اصلی

noises

انگلیسی به فارسی

سر و صدا، صدا، اختلال، شلوغ، فریاد، طنین، خش خش، بانگ، امد و رفته، قیل و قال، پا رازیت، شایعه و تهمت، سروصدا راه انداختن، صدا راه انداختن، سر و صدا و اشوب کردن


انگلیسی به انگلیسی

• comments or actions made for the purposes of conveying a particular impression or for attracting attention

جملات نمونه

1. extraneous noises
صداهای فرعی

2. outside noises distracted me
صداهایی که از بیرون می آمد حواسم را پرت کرد.

3. phatic noises
صداهای سخن وار

4. queer noises could be heard from the bedroom
از اتاق خواب صداهای مشکوکی شنیده می شد.

5. a rouse of loud noises
شور سروصداهای بلند

6. the other delegates made some supportive noises
سایر نمایندگان به پشتیبانی (از او) قیل و قال کردند.

7. She made very positive noises at the interview about me getting the job.
[ترجمه ترگمان]او در مصاحبه درباره من برای رسیدن به این شغل صداهای بسیار مثبتی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او در مصاحبه ای درباره اینکه من این کار را انجام می دهم، صداهای بسیار مثبتی را به من داد

8. I trolled along to see Michael Frayn's play, "Noises Off".
[ترجمه ترگمان]من به همراه مایکل Frayn رفتم تا بازی مایکل Frayn را ببینم
[ترجمه گوگل]من برای ردیابی بازی مایکل فرین، 'Noises Off'، به سمت رانندگی رفتم

9. Loud noises can scare animals or birds.
[ترجمه ترگمان]صداهای بلند می توانند حیوانات و پرندگان را بترساند
[ترجمه گوگل]صدای بلند می تواند حیوانات یا پرندگان را بترساند

10. The noises and smells of the market assaulted her senses.
[ترجمه ترگمان]صداها و بوی بازار به حواس او هجوم می آوردند
[ترجمه گوگل]صداهای و بوی بازار حواس او را مورد انتقاد قرار داد

11. The government makes noises about better relations with its neighboring countries.
[ترجمه ترگمان]دولت در مورد روابط بهتر با کشورهای همسایه خود صحبت می کند
[ترجمه گوگل]دولت در مورد روابط بهتر با کشورهای همسایه خود صدایش می کند

12. He could hear eerie noises echoing through the corridors.
[ترجمه ترگمان]هری صدای eerie را می شنید که از راهروها به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]او می توانست صدای آرامش را از طریق راهروها بشنود

13. Coughs and extraneous noises can be edited out.
[ترجمه ترگمان]صداهای اضافی و اضافی می تونن ویرایش بشن
[ترجمه گوگل]سرفه ها و سر و صدا های بیرونی می توانند ویرایش شوند

14. The noises in my head have nearly driven me to suicide.
[ترجمه ترگمان]صداهایی که در سرم می شنوم نزدیک بود مرا به خودکشی سوق دهد
[ترجمه گوگل]صدای سر من تقریبا من را به خودکشی رانده است

15. We were spooked by the strange noises and lights.
[ترجمه ترگمان]از صداهای عجیب و غریب وحشت زده بودیم
[ترجمه گوگل]ما توسط صداها و چراغ های عجیب و غریب مورد سوء استفاده قرار گرفتیم

16. We could hear funny little sucking noises.
[ترجمه ترگمان] می تونیم صداهای مسخره کوچولو رو بشنویم
[ترجمه گوگل]ما می توانستیم صدای خنده دار کمی مکیدن را بشنویم

پیشنهاد کاربران

پر سر و صدا


کلمات دیگر: