کلمه جو
صفحه اصلی

in the clear


1- آزاد (از قید یا گرفتگی)، باز، در هوای باز، بیرون (از جای سر پوشیده یا جنگل و غیره) 2- (عامیانه) مبرا از اتهام، خلاص از گرفتاری یا تهمت

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: free from suspicion or danger.

• innocent, blameless, above suspicion

جملات نمونه

1. May there be no clouds in the clear sky of your seventeen-year-old youth.
[ترجمه ترگمان]ممکن است هیچ ابری در آسمان صاف و روشن جوانان seventeen وجود نداشته باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است در آسمان روشن جوانان هفده ساله ابرهای شما وجود نداشته باشد

2. The corridor is metres in the clear.
[ترجمه ترگمان]راهرو به وضوح متر است
[ترجمه گوگل]راهرو متر به صورت روشن است

3. It seems that the original suspect is in the clear.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مظنون اصلی روشن است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مظنون اصلی روشن است

4. The stars were winking in the clear sky.
[ترجمه ترگمان]ستارگان در آسمان صاف چشمک می زدند
[ترجمه گوگل]ستاره ها در آسمان روشن چشم دوخته بودند

5. The X-rays showed that she's in the clear.
[ترجمه ترگمان]اشعه ایکس نشون میده که اون در امانه
[ترجمه گوگل]اشعه ایکس نشان داد که او روشن است

6. The stars twinkled in the clear sky.
[ترجمه ترگمان]ستارگان در آسمان صاف می درخشیدند
[ترجمه گوگل]ستارگان در آسمان روشن درخشیدند

7. We could see hundreds of stars in the clear desert sky.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم صدها ستاره را در آسمان صاف بیابان ببینیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم صدها ستاره را در آسمان بیابانی روشن ببینیم

8. The Audit Commission said that the ministry was in the clear.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون بازرسی اعلام کرد که این وزارتخانه در وضعیت روشن است
[ترجمه گوگل]کمیسیون حسابرسی اعلام کرد که وزارتخانه روشن است

9. I dangled my feet in the clear blue water.
[ترجمه ترگمان]پاهایم را در آب زلال آبی تاب می دادم
[ترجمه گوگل]من پا را در آب آبی روشن پاره کردم

10. The article was written before the election result in the clear expectation of a Labour victory.
[ترجمه ترگمان]این مقاله پیش از انتخابات به امید روشنی برای پیروزی حزب کارگر نوشته شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله قبل از نتیجه انتخابات در انتظار روشن از پیروزی کار نوشته شده بود

11. You can see nebulae in the clear summer sky.
[ترجمه ترگمان]می توانید nebulae را در آسمان صاف تابستان ببینید
[ترجمه گوگل]شما می توانید سحابی ها را در آسمان تابستان روشن ببینید

12. In the clear night air the sound of battle at the nearest of the gates was clearly audible.
[ترجمه ترگمان]در هوای شفاف شب، صدای نبرد در نزدیک ترین دروازه شنیده می شد
[ترجمه گوگل]در هوای شبانه روشن، صدای نبرد در نزدیکی دروازه به وضوح قابل شنیدن بود

13. Visitors to the resort can go sailing in the clear waters off the island.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان از پیست می توانند در آب های شفاف جزیره شنا کنند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان از رفت و آمد مکرر می توانند در آب های روشن در جزیره به قایقرانی بروند

14. Martin's testimony showed that Buckley was in the clear.
[ترجمه ترگمان]شهادت مارتین نشون داد که \"باکلی\" تو گاوصندوق بوده
[ترجمه گوگل]شهادت مارتین نشان داد که باکلی روشن بود

15. Golden sand and blue sea, and in the clear blue sky a promise of summer.
[ترجمه ترگمان]شن طلایی و دریای آبی و در آسمان صاف آبی نوید تابستان را می دهد
[ترجمه گوگل]شن و ماسه طلایی و دریای آبی، و در آسمان آبی روشن وعده تابستان

پیشنهاد کاربران

در امنیت


کلمات دیگر: